پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- در بحث
افزایش نقدینگی و عوامل منجر به آن، باید چند مورد تحلیل و بررسی شود. یکی از آنها
اضافه برداشت بانکهاست و دیگری بحث عدم جایگزینی بازارهای مناسب است، به ویژه
آنکه بورس ما اصلا شرایط مناسبی ندارد و در دو سه سال اخیر در حوزه صنایع و... به
خوبی کار نکرده است. به نظر میرسد بورس در شرایطی نبوده است که بتواند بازارهای
ثانویه مناسبی برای محل سرمایهگذاری مردم ایجاد کند و مردم با اعتماد سرمایه خود
را به این بازارها بسپارند تا سرمایه نقدی آنها در گردش باشد. اینها منجر به رشد
نقدینگی شده است، دلیل آن هم رکود تورمی است که در دو سه سال گذشته موجود بوده
است. البته نباید فراموش کرد که دولت هم نمیتوانست با چنین سرعتی و به آسانی این
مشکل را مدیریت و رفع کند و کسی از دولت چنین انتظاری نداشت. این روند از گذشته موجود بوده و این
متورم شدن از سیاستهای قبلی دورههای قبل بوده که به دولت یازدهم و جامعه امروز
به ارث رسیده است. شخصا معتقدم که نمیتوان از بانک مرکزی یا حتی دولت به تنهایی
این انتظار را داشت که از پس چنین مشکل بزرگی برآید. درست است که سیاستهای دولت و
بانک مرکزی تاثیرگذار است و در دو سال اخیر عملکرد بانک مرکزی و وزارت اقتصاد بد
نبوده است و سیاستهای کلی دولت در این زمینه نیز کم یا بد نبوده است، اما به نظر
میآید مشکل بزرگتر ما از سیاستهای سالهای قبل و آن عدم اعتمادی که در سالهای
گذشته نزد مردم به وجود آمده است و مشکلاتی که در سر راه صنعت مانع رشد شده است،
هنوز حل نشده است. با وجود اینکه بازدهی تولید در کشور پایین است و مردم به راحتی
تشویق به سرمایهگذاری نمیشوند باید به راهکارهای جدیتری فکر کرد. این راهکارها
بلندمدت است. در کشور ما از گذشته نظراتی وجود دارد که دنیا دیگر بر پایه و اساس
این نظرات نمیچرخد. در دنیایی که تا تبدیل شدن به دهکده جهانی پیش رفته و همگان
به سوی ارتباط با هم و تعامل با یکدیگر گام بر میدارند، انزوا بیمعنی میشود.
مثل این است که امروز را با زمانی مقایسه کنیم که مردم در روستاها زندگی میکردند
و هر کسی مایحتاج زندگی خود را از مزرعه و گله خود تهیه و مصرف میکرد. امروز تنوع
نیازها تا جایی زیاد شده است که امکان برآورده کردن
تمام آنها نیست. همانطور که من به عنوان یک شهروند ساکن شهر نمیتوانم محصولات
مصرفی خود مثل تخم مرغ و مرغ و برنج را تامین کنم، یک کشور هم نمیتواند تمام
کالاهای مورد نیاز را با شعار خودکفایی تامین کند. قطعا صادرات بسیار با اهمیت
است، اما باید بر نقاط قوت تمرکز کرد. نمیتوان انتظار داشت که همهچیز به یک
مقدار، با یک کیفیت و به میزانی که مورد نیاز جامعه است در داخل کشور تولید شود.
در نتیجه ما نقاط قوت خود را کمرنگ میکنیم و نادیده میگیریم، در حالی که میتوان
با شناخت آنها و تعامل سازنده با دنیا بر مشکلات فائق آمد.
*نیما
امیرشکاری/ اقتصاددان
منبع: آرمان