پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- ساکن جدید
کاخ سفید در حال به هم ریختن ارزش های اقتصادی آمریکایی است. شرکتهای بزرگ جهانی
از آن دسته مسائلی هستند که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، علاقهای به آنها
ندارد. او این شرکتها را، متهم می کند که از طریق انتقال مشاغل و کارخانهها به
خارج، مردم عادی آمریکا را«قتل عام» میکنند.
پاسخ ترامپ
به این مساله اهلی کردن این شرکتهای چندملیتی شکارچی است. کاهش مالیات شرکتی،
نقدینگی این شرکتها را به آمریکا برخواهد گرداند؛ مالیاتهای مرزی، زنجیره عرضه
فرامرزی آنها را مختل خواهد کرد و توافقنامههای تجاری که به انجام کسبوکار آنها
کمک میکند، مورد بازبینی قرار خواهد گرفت. او هفته گذشته به مدیران ارشد آمریکایی
گفت: «برای اجتناب از رفتارهای تنبیهی تنها کاری که باید انجام دهید، ماندن در
آمریکاست.»
ترامپ در
برنامههای حمایتگرایانه خود رفتاری غیرعادی دارد. اما او از مسائل بسیاری بیخبر
است. شرکتهای چندملیتی، قبل از ظهور پوپولیستها در سال 2016، درحال عقبنشینی
بودند. عملکرد مالی آنها دچار ضعف شده است. بنابراین دیگر نمیتوانند از شرکتهای
محلی سبقت بگیرند. توانایی آنها در کاهش هزینهها و مالیاتها و همچنین شکست دادن
رقبای محلی تحلیل رفته است. ترامپ شرکتهایی را هدف حمله قرار میدهد که بهطور چشمگیری
آسیبپذیر هستند و در موارد بسیاری، هماکنون در راه بازگشت به خانهاند. این
مساله بر تجارت جهانی تاثیر شگرفی خواهد داشت.
شرکتهای
چندملیتی تنها یک نفر از 50 کارگر در سراسر جهان را استخدام میکنند. با این وجود
این شرکتها مهم هستند. این شرکتها که تعدادشان چندان هم زیاد نیست، بر آنچه
میلیاردها نفر میبینند، میپوشند و میخورند، نفوذ دارند. شرکتهایی مانند آیبیام،
مکدونالد، فورد، اچاندام، اینفوسیس، لنوو و هوندا الگویی برای مدیران بودهاند.
آنها زنجیره عرضه را که بیش از 50 درصد از کل تجارت را تشکیل میدهد، هماهنگ میکنند.
این شرکتها یک سوم ارزش بازارهای سهام جهان را تشکیل میدهند.
اما طی پنج
سال گذشته سود شرکتهای چندملیتی تا 25 درصد کاهش یافته است. بازگشت سرمایه این شرکتها نیز به کمترین
سطح طی دو دهه گذشته رسیده است. این مساله تاحدودی به دلیل افزایش ارزش دلار و افت قیمت نفت
است. بازده حقوق صاحبان سهام در حدود 40 درصد از کل شرکتهای چندملیتی کمتر از 10
درصد بوده است. این مساله معیاری از عملکرد ضعیف این شرکتها محسوب میشود. این در
شرایطی است که بسیاری از کشورهایی که دارای کسری تجاری هستند، به جریان سرمایهای
که شرکتهای چندملیتی میآورند، وابسته هستند.
اگر سود این
شرکتها بیش از این دچار کاهش شود، ارزش بازارهای سهام نیز سقوط خواهد کرد. از سوی
دیگر، بازگشت شرکتهای چندملیتی نمیتواند همه آن مشاغلی را که افرادی همچون ترامپ
وعده دادهاند، بازگرداند. این مساله به معنی افزایش قیمتها، کاهش رقابت و کندی
رشد نوآوری خواهد بود. سرانجام میلیونها شرکت کوچک که تجارت فرامرزی دارند بهعنوان
انتقال دهنده ایده و سرمایه، شناخته خواهند شد. اما این شرکتهای کوچک از وزن کمی
برخوردار خواهند بود. مردم به گذشتهای نگاه خواهند کرد که شرکتهای بزرگ کسبوکار
جهانی را رهبری میکردند و حسرت آن روزها را خواهند خورد.
منبع :
اکونومیست
ترجمه :
شادی آذری