پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- تصمیمات امروز دونالد ترامپ در مورد
خروج از برخی اتحادیه های اقتصادی نکته بسیار جالب توجه ای است.
حرکتی که با بحران یورو آغاز شد و به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ختم شد
اینک در آن سوی اقیانوس نیز از سوی آمریکا در پیش گرفته شده است. به نظر می رسد نزدیک
به 30سال پس از پایان جنگ سرد و تلاش برای جهانی سازی اینک سست شدن مرزهای ملی و جهانی سازی به سرفصل پایانی خود می رسد.
شاید مهمترین دلیل رخداد چنین مساله ای این باشد که جهانی سازی نتوانست منافع
اقتصادی کشورهای آغاز کننده آن را تامین کند.به صورت ساده در حوزه یورو کشیدن جور اقتصادهای
فقیر اروپایی هیچ منفعتی را برای اقتصادهای بزرگی نظیر آلمان و انگلیس به همراه نیاورده
است و تنها اقتصادهای ملی آنها را ضعیف و موج آوارگان و بیکاران را پدید آورده است.همین
امر در شمال آمریکا نیز صادق است به صورت منطقی یک آمریکایی حق دارد که از خود بپرسد
تولید کالای آمریکایی در مکزیک یا چین چه منفعتی برای او دارد؟اینکه شرکتهای آمریکایی
از مزیت نیروی کار ارزان چینی یا منابع معدنی فلان منطقه استفاده کنند و پول حاصل را
در چرخه شرکتهای مالی به گردش درآورند الزاما به معنای رونق و منفعت اقتصادی آمریکا
دیگر تلقی نمی شود.چرا که ماحصل این منفعت چند درصدی موج بیکاری و کاهش امنیت اجتماعی
و هزینه بیشتر دولت در این حوزه ها است.
اینک با به پایان نزدیک شدن جهانی سازی دوره ای سخت از رقابتهای ملی و استوار
شدن مجدد مرزها در جهان آغاز می گردد و اقتصادهای بزرگ برای گرفتن سهم بازار رقابت
سنگینی را در پیش خواهند داشت رقابتی که در آن نوآوری و تکنولوژی در کنار عوامل نقش
مهمی را در توسعه اقتصادی ایفا خواهند کرد.در
همین حال دوره تولید کالاهای چند ملیتی و ارزان به پایان خواهد رسید.به زودی عصر کالاهای
گران اما با کیفیت مجددا شروع شده و منابع خام و نیروی کار ارزان مزیت اقتصادی خود
را که در چند دهه اخیر مورد توجه بوده از دست خواهند داد.
همایون دارابی