پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- آن کاندیدایی که هنگام انتخابات بیثباتی در
بازار ارز را حاصل مدیریت ناکارآمد گذشتگان میخواند حالا در دوران کاریِ خود با
بیثباتی و افزایش روزافزون قیمت دلار و یورو دستوپنجه نرم میکند.
روحانی هم
شانس ندارد، این روزها زمین و زمان دست به دست هم دادهاند تا از محبوبیت رئیس
دولت یازدهم کاسته شود و دادِ اصلاحطلبان نیز در آستانه انتخابات از عملکرد اعضاء
کابینه درآید. فرهنگیان بابت عدم پرداخت حقوقشان گلهمندند، سیاسیون شکست برجام
را چماق نمودهاند و بر سر ظریف میکوبند، کارگران از تورم در ظاهر یکرقمی و
در باطن چندرقمی ناراضیاند و قشر مستضعف جامعه حقوقهای نجومی را پاشنه آشیل
روحانی و مدیرانش کردهاند.
از کنار
تمامی این وقایع الاتفاقیه و امثالهم که میگذریم تازه میرسیم به وعدههای شیرین
انتخابات 92 و عدم تحقق آنها در ماههای پایانی 95! البته به ثمر نرسیدن شعارهای
روحانی در مناظرههای انتخاباتی و دوران ریاستجمهوری تقصیر او نیست، آن زمان یک
عده به عالیجنابان توصیه کردهاند برای ایجاد هیجان و کسب محبوبیت، رفتارهای
رابینهودی از خود نشان دهند و حالا بعد از گذشت چندین 100 روز، آن کَس که باید
رابینهود میشد، در حدِ خود باقی مانده است.
حتماً به
یاد دارید روحانی از زمان اعلام کاندیداتوری تا رسیدن به پست ریاستجمهوری چقدر
دولتمردان قبلی را مورد سرزنش قرار دارد و انواع سرکوفتها را نثار مسئولین سابق
کرد. مِن باب تمثیل در هفتم خردادماه سال 92، در برنامه «با دوربین» شبکه اول
سیما حاضر گردید و گفت: «از آبان 91
تا آذر 91 در مدت 1 ماه 37 بخشنامه مختلف در مسائل ارزی صادر شد، در طول 5 ماه 60
بخشنامه درباره مسائل پولی و ارزی صادر شد. این بیثباتی چگونه به مردم اطمینان
خواهد داد؟ مردم مدیریت کارآمد و ثبات را میخواهند. مردم قدرت آینده و آیندهنگری
را میخواهند.»
حالا تاریخ
بار دیگر تکرار شده و بازارِ ملتهب سکه و ارز، صدای منتقدان را درآورده است،
قیمت دلار برای اولینبار به مبلغ 4 هزار و 100 تومان رسیده است، هر یورو 4300
تومان معامله میشود، قیمت طلا و سکه نیز سیر صعودی به خود گرفته تا
آنچه که روحانی آن را ناشی از مدیریت ناکارآمد گذشتگان میخواند در زمان مدیریت خود
تکرار شود. حالا باید از رئیس دولت یازدهم پرسید، این بیثباتی چگونه به مردم
اطمینان خواهد داد؟
اگر این
انتقادات وارده بر دولت تدبیر و امید را تخریب سیاسی و غیرمنصفانه بنامیم، باید بیهیچ
اغماضی بگوییم روحانی نیز در سال 92 بیانصافی میکرد اما چنانچه اظهارات منتقدان
را وارد تشخیص دهیم، باید با کمال تاسف یک نمرهی منفی دیگر بر کارتِ مدیریت رئیسجمهور
اضافه کنیم و زیر آن بنویسیم مردم قدرت آینده و آیندهنگری را میخواستند اما دولت
یازدهم درفراهم کردن آن ناکام ماند و نتوانست به وعدههای خود جامهی عمل بپوشاند.
ماجرای
روحانی و قولهایش زمانی غمانگیزتر میشود که با افزایش نرخ ارز، ارزش پولی ملی
نیز 17 درصد کاهش مییابد و به جملهی «احیای ارزش پول ملی و مهار
گرانی و ریشهکنی بیکاری از اهم برنامههای من خواهد بود و این کار شدنی است»1 پوزخند میزند!
آیا روحانی
در انتخابات 96 وعدههای سابق خود را تکرار میکند و یا آنکه همچون قضیه
تورم، واقعیتها را انکار، و مثل رئیس جمهور سابق میگوید در محلهی ما دلار
را سه هزار تومان میفروشند، همسایههایمان بیکار نیستند و بقالی سرکوچه به قدری
سرشار شده است که دیگر آن یارانهی 45 تومانی را نمیگیرد تا نجومیبگیران شبها
آسوده بخوابند.
شبکه اطلاع رسانی راه دانا