پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)-
جهان
خود را در مسیر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر قرار داده و به نظر هیچ عاملی نمیتواند
روند اخیر را تغییر دهد؛ این پیشبینی کارشناسان انرژی است.
روند بیسابقه
کاهش قیمت نفت در دو سال گذشته نه تنها قدرت رقابتپذیری منابع تولید انرژی
پاک را کاهش داده بلکه با کاهش منابع مالی اجرای طرحهای جدید تولید در این بخش
دشوارتر شده و حتی سرمایهگذاری در این بخش را نیز غیراقتصادی کرده و موجب شده
توسعه استفاده از این نوع انرژیها به کندی انجام شود. اما به نظر میرسد مشکل
تامین منابع مالی بیشتر متوجه کشورهایی است که به تازگی قدم در راه تولید انرژیهای
پاکگذاشتهاند تا کشورهای توسعهیافتهای که سرمایهگذاریهای اولیه و ثانویه را
انجام دادهاند. کارشناسان میگویند همانگونه که با شروع کاهش قیمت نفت تصور میشد نفتهای غیرمتعارف غیراقتصادی شوند (که در عمل
تصوری غیرواقعی و غیرکارشناسی بود) اکنون نیز نمیتوان گفت با کاهش قیمت نفت ادامه سرمایهگذاریها در این بخش صرفه اقتصادی خود را از
دست داده است. آنها معتقدند آنچه موجب شده پیشبینیهای اخیر نادرست باشند
نادیده گرفتن پویایی فناوری است که با سرعتی غیرقابل پیشبینی موجب کاهش هزینههای
تولید و به دنبال آن افزایش تولید شده است. با این حال افزایش گازهای گلخانهای
بیش از هر چیزی انرژی مورد استفاده در جهان را به سمت تجدیدپذیرها سوق میدهد.
شاید از این رو که غولهای نفتی برای اینکه بازار را همواره در دست داشته باشند
کمتر از یک دهه است به مشتریان خود بسته انرژی ارائه میدهند و پیشبینی میشود تا
۴ سال آینده، بهطور کامل از تولید نفت به گاز طبیعی روی آورند چراکه این موضوع یک راهکار برای کاهش
چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای بوده و موجب کاهش فشار حافظان محیطزیست به شرکتهای
بزرگ نفتی است. براساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی در دورنمای جهانی انرژی
پیشبینی شده که سهم سوختهای فسیلی در سبد انرژی دنیا از ۸۲درصد در سال
گذشته میلادی به ۶۵درصد در ۱۷سال آینده
میلادی کاهش یابد. این پیشبینی در گرو کاهش قابل توجه مصرف زغال سنگ و سقوط ۱۳درصدی
سهم نفت خام در افق آن سال است. از سوی دیگر، افزایش ۲۰
درصدی سهم گاز طبیعی را باید یک فرصت بزرگ برای جهان دانست. در حالی خوشبینیها
برای کاهش سوختهای فسیلی بهویژه نفت و زغال سنگ ادامه دارد که تغییر رویکرد
امریکا به مسئله جهانی شدن و تلاش برای منطقهگرایی پیشبینیهای نوع انرژی مصرفی
جهان را با مشکل روبهرو میکند. امریکا قصد دارد با استخراج ذخایر نفتی شیل و
معادن زغالسنگ نیاز خود به انرژی سایر نقاط جهان بهویژه خاورمیانه را کاهش دهد.
مرتضی بهروزیفر تحلیلگر بازار انرژی در گفتوگو با صمت، میگوید: این حرف تازهای
نیست و سالهاست امریکا به دنبال کاهش نیاز خود به مناطق دیگر جهان است و ربطی به
دموکرات یا جمهوریخواه بودن رییسجمهوری امریکا ندارد. البته افزایش تولید زغالسنگ
به معنی زیر پاگذاشته شدن معاهده کاپ ۲۱ نیست و این
کشور با فناوریهای جدید توانسته میزان آلایندگی این منابع را به حداقل برساند و
درصدد است میزان گازهای گلخانهای ناشی از آن را به صفر برساند. با این حال انتشار
کربن و تغییرات اقلیمی از مهمترین چالشهای بشری در قرن اخیر است که با آن دست به
گریبان است.
مشکلات
انتشار گازهای گلخانهای
پدیدههای
ال نیتو، لانینا و نائو علل اصلی تغییرات کوتاه مدت اقلیمی در سطح جهان محسوب میشوند.
از طرفی تغییرات درازمدت اقلیمی جهان (در مقیاس زمانی ۱۰ تا ۱۰۰۰
سال) زیر تاثیر دو عامل اصلی یعنی تغییر انرژی ورودی از خورشید و گرمایش جهانی
ناشی از تشدید اثرات گلخانهای قرار دارد. براساس محاسبههای انجام شده سهم تغییر
انرژی خورشید در گرمایش قرن گذشته کره زمین تنها ۰/۰۷ درجه
سانتیگراد افزایش دمای جهان بوده است که فقط ۱۸درصد از ۴حال
حاضر را توجیه میکند. بنابراین به نظر میرسد سهم این عامل در مقایسه با نقش اثرات
گلخانهای در تغییرات اقلیمی جهان بسیار اندک است. یک مرجع معتبر در زمینه تغییرات
آبوهوایی و تاثیرات (IPCC) هیات بیندولتی تغییرات آب و هوایی را طراحی
کرده است. مدلهای تغییرات آب و هوایی در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۱۰۰
میلادی بیانگر آن است که میانگین دمای هوای سطح زمین بین۱/۱ تا ۶/۴
درجه سانتیگراد افزایش پیدا میکند. هرچند بیشتر بررسیها تنها به نشان دادن نتایج
گرمایش جهانی تا سال ۲۱۰۰ میلادی اکتفا میکنند،
اما دانشمندان معتقدند حتی اگر میزان گازهای گلخانهای جو زمین ثابت بماند، آثار
آن تا پایان هزاره سوم پابرجا خواهد بود. از اوایل قرن بیستم میلادی دمای هوای سطح
زمین و دریا بهطور متوسط ۰/۴۵ درجه
سانتیگراد گرمتر شده است. اطلاعات و آمار متوسط ایران نشان میدهد در سالهای اخیر
هوای زمین بین ۰/۲۵ تا ۰/۵ درجه گرمتر
شده است، براساس پیشبینی مدلهای اقلیمی در ۶۰-۴۰ سال بین ۱
تا ۳ درجه به دمای متوسط کره زمین اضافه میشود
و افزایش دمای هوای مجاور سطح کره زمین، افزایش ذوب یخهای قطبی و در نتیجه افزایش
سطح آب اقیانوسها را در پی خواهد داشت. همچنین گفته میشود بالا آمدن سطح دریاها
و اقیانوسها علاوه بر اینکه موجب میشود برخی از نواحی جهان به زیر آب بروند نفوذ
آبهای شور در سفرههای آب زیرزمینی شیرین نیز موجب خواهد شد به بحران آب و به تبع
آن خشکسالی دامن زده شود.
ارتباط
گرمایش زمین و سوختهای فسیلی
با
این حال دانشمندان هشدار دادهاند برای اجتناب از عواقب فاجعهبار گرمایش جهانی،
بیشتر ذخایر سوختهای فسیلی باید دستنخورده درون زمین باقی بمانند، به اعتقاد
شرکت نفتی بیپی، به علت نگرانیهای زیستمحیطی، نفت هرگز بهطور کامل مورد بهرهبرداری
قرار نخواهد گرفت. این اظهارات مطرح شده از سوی اقتصاددان ارشد این شرکت، واضحترین
اعتراف یک شرکت نفتی مبنی بر لزوم مقابله با گرمایش جهانی و نادیده گرفتن بخشی از
ذخایر نفت، گاز و زغال سنگ درون زمین است. Spencer Dale در یک سخنرانی در لندن
اعلام کرد احتمال نمیرود نفت زمین بهطور کامل مورد بهرهبرداری و استخراج قرار
گیرد. وی این نظریه را به وضوح قبول کرده است. او گفته: «ذخایر موجود سوختهای
فسیلی مانند نفت، گاز و زغالسنگ اگر بهطور کامل مورد استفاده قرار بگیرند، حجمی
بیشتر از ۲/۸ تریلیون تن گاز دیاکسید کربن منتشر خواهند کرد
که بیشتر از حجم یک تریلیون تنی مورد قبول دانشمندان برای افزایش گرمای زمین به
میزان ۲ درجه سانتیگراد است و این میزان بدون احتساب
حجم اکتشافات جدید و آینده است. » به گفته این اقتصاددان افزایش نفت شیل در امریکا همزمان با
نگرانیهای تغییرات اقلیمی به معنای نیاز به یک اقتصاد جدید برای نفت است. همچنین
دیگر دلیل محکمی برای حمایت از افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و کاهش قیمت در
سال اخیر این امتیاز را در پی داشته که موجب تعلیق میلیاردها دلار سرمایهگذاری
جدید در این صنایع شده است. موسسههایی از قبیل بانک جهانی و گروه جی۲۰
و تحلیلگران بانک City نگرانیهای خود درباره رکود داراییهای مرتبط با
سوختهای فسیلی را اعلام کردهاند. به علاوه رییس بانک انگلستان Mark Carney به تازگی
هشدار داده بود زیانهای واردشده بسیار چشمگیر بوده است.
سخن
آخر
شرایط
بحرانی انتشار گازهای گلخانهای وضعیت گرمایشی جهان را با خطر روبهرو کرده است؛
انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رییسجمهوری جمهوریخواه موجی از نگرانی را در بین
حافظان محیطزیست برانگیخته اما با نگاهی به سیاستهای سالهای گذشته امریکا میتوان
دریافت که اقتصاد انرژی این کشور همراستا با سایر کشورهای توسعهیافته به سمت
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهایی است که بتواند آلایندههای زیستمحیطی
را کاهش دهد، به گونهای که شرایطی را برای امریکا فراهم کند که بتواند از منابع
زغالسنگ با کمترین میزان آلودگی استفاده کند. این موضوع و انقلاب شیل حکایت از
پویایی فناوری دارد، در این صورت و با حرکت جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر شاید
بتوان زندگی بشر را از چالش گرمایش زمین که تهدیدی بزرگ برای ادامه حیات آن است
رهانید. بیتردید گذر از اقتصاد کنونی به سمت اقتصادی با انتشار اندک کربن در گرو
تحولی بزرگ در بسیاری از سازوکارهای فعالیتهای اقتصادی و صنعتی دنیای امروز همراه
با بهبود کارآیی، سرمایهگذاری هنگفت در منابع انرژی تجدیدپذیر، توسعه صنعت گاز
طبیعی، گسترش طرحهای جذب و ذخیرهسازی دیاکسیدکربن همراه با پژوهش در بخش کاهش
انتشار گازهای گلخانهای است.
گروه
معدن - سمیه مقدم