پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- تکیه
«دونالد ترامپ» بر کرسی ریاستجمهوری امریکا از دو جهت کوتاهمدت و بلندمدت بر
اقتصاد ایران قابل بحث و بررسی است.
در
آثارکوتاهمدت این انتخاب بر اقتصاد جهانی باید به این موضوعات اشاره کرد: طبیعتا
انتخاب ترامپ به عنوان کلیددار اصلی کاخ سفید، هم شوکی برای اقتصاد امریکا به
شمار میرود و هم شوکی بر بدنه اقتصاد جهانی وارد کرده است. وارد شدن چنین شوکهایی
حداقل در کوتاهمدت آثار منفی برای اقتصاد به بار خواهند آورد، چرا که ریسک فعالیت
اقتصادی را افزایش میدهند.
طبیعتا به
واسطه اینکه ترامپ، فرد ناشناختهیی است و سیاستهای او با عدم شفافیت و ابهام
همراه بوده، تمام این عوامل باعث میشود که عدم اطمینان از اینکه رییسجمهور منتخب
امریکا در آینده چه خواهد کرد، در عرصههای مختلف ریسکها و شوکهای بسیاری بر
اقتصاد امریکا و جهان تحمیل کند. به هر حال باید پذیرفت که امریکا بزرگترین
اقتصاد و یک بازیگر عمده در اقتصاد جهانی است.
آثار کوتاهمدت
باعث میشود که قیمت کالاهای اساسی مثل فلزات و... یا کالاهایی که به «بهشت امن
سرمایهگذاری» شهرت دارند مانند طلا، نفت و... با افزایش روبهرو شود. اما اینکه
این افزایش قیمت چقدر خواهد بود و چقدر دوام خواهد داشت، بستگی به رویکرد و
اقدامات عملی ترامپ در آینده دارد. این در حالی است که تاثیرات کوتاهمدت نامبرده،
از اکنون آغاز شده و قیمت طلا و فلزات اساسی مثل مس با افزایش و نوساناتی همراه
بوده است. مس لیدر کلیه فلزات اساسی در دنیاست و هر زمان که قیمت این فلز افزایش
پیدا میکند، قیمت سایر فلزات همراه با مس سیر صعودی در پیش خواهند گرفت.
از سوی دیگر
اگر بخواهیم تاثیرات کوتاهمدت نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده امریکا
بر اقتصاد ایران را تحلیل کنیم، از دو جنبه قابل بررسی است: 1- اگر به واسطه
تاثیرات کوتاهمدت، قیمت نفت و فلزات اساسی که ایران تولیدکننده انواع و اقسام هر
دوی این محصولات است افزایش پیدا کند؛ این موضوع به کسب درآمدهای کوتاهمدت کمک میکند.
البته این افزایش قیمت دستاورد بسیار بزرگی برای اقتصاد ایران به شمار نمیرود و
باید منتظر بود تا دید عملکرد رییسجمهور جدید امریکاییها، بر سر شاخصهای
اقتصادی چه خواهد آورد.
دوم اینکه
ترامپ باعث شده ریسک اقتصاد ایران هم افزایش پیدا کند. البته نه از کانال ریاستجمهوری،
بلکه از کانال متفاوتی که از طریق سخنرانیها و شعارهایی که درخصوص برجام و پاره
کردن این قطعنامه بینالمللی ایجاد کرد. این امر باعث میشود، سرمایهگذاران
اروپایی و بهطور کلی خارجی با تردید بیشتری به اقتصاد ایران نگاه کنند و بیشتر در
انتظار باشند که اقتصاد ایران به چه سمت و سویی خواهد رفت. تمام این عوامل دست در
دست هم میدهند که هزینههای اقتصاد ایران افزایش پیدا کند و عملا ثمرات برجام
دیرتر و سختتر به اقتصاد روانه شود. بنابراین در بخش تاثیرات کوتاهمدت، هر چند
اثر کوچکی به نام افزایش قیمت نفت رخ میدهد اما تاثیر منفی آن که افزایش شدید
ریسکهای اقتصادی است، بسیار بزرگتر خواهد بود.
و اما
تاثیرات بلندمدت این انتخاب در امریکا، باتوجه به اینکه دونالد ترامپ تجربه کافی
در بخش سیاستگذاری ندارد و یک بیزینسمن است، اطرافیان ترامپ بسیار اهمیت پیدا میکنند،
چرا که این افراد عملا در مدیریت امریکا نقش موثری خواهند داشت. با این حال باید
دید که رییسجمهور امریکا چه افرادی را منصوب خواهد کرد، اما بدونشک افراد منتخب
ترامپ، بسیار رادیکالتر و خطرناکتر از وزرای خارجه و وزیر اقتصاد و... خواهند
بود و در نتیجه در مورد ایران هم موضع خشنتری را در پیش میگیرند. همچنین به نظر
میرسد در بلندمدت هم آثار منفی ایشان برای اقتصاد ایران خطرناکتر خواهد بود. اما
تنها جای امیدواری که وجود دارد، این است که ترامپ به واسطه حرف زدن اروپاییها،
چین و رفاقت با پوتین، رییسجمهور روسیه امکان اجماعسازی علیه ایران را از دست
خواهد داد.
اما از آن
سو امکان تحریمهای امریکا علیه ایران همچنان وجود دارد و امریکاییها در 8 سال
دوره احمدینژاد رییسجمهور سابق ایران یاد گرفتهاند چگونه یکطرفه ما را تحریم
کنند. هر چند این موضوع به ضرر ایران خواهد بود اما به دلیل اینکه امکان اجماعسازی
در عرصه بینالملل از امریکا سلب میشود، باز کمککننده است و اثر منفی بزرگ کوتاهمدت
را کمی تعدیل خواهد کرد. با این حال در یک جمعبندی کلی باید عنوان کرد که ریسکهای
پیشبینی نشده در انتظار اقتصاد ایران است.
تحلیلگر اقتصادی