پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- انتخابات
ریاست جمهوری آمریکا به روزهای سرنوشتساز خود رسیده است. از یک سو دونالد ترامپ
میلیاردر جمهوریخواه با زیر سوال بردن بسیاری از تابوهای جامعه آمریکا شهرت زیادی
به هم زده و از همه رقبای جمهوریخواه خود پیشی گرفته و از سوی دیگر هیلاری کلینتون
عزم خود را جزم کرده تا با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اولین رئیس جمهور «زن»
تاریخ ایالات متحده آمریکا باشد.
به همین
دلیل و برای تحلیل و بررسی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با دکتر داوود هرمیداس
باوند استاد برجسته روابط بینالملل و رئیس سابق کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان
ملل گفتوگو کردیم.
این استاد
برجسته روابط بینالملل معتقد است: « سخنان ترامپ مبنی بر وجود تقلب در انتخابات
آمریکا یک نقطه ضعف بزرگ برای دموکراسی آمریکا به شمار میرود.هنگامی که ترامپ
چنین سخنانی را عنوان میکند، در واقع افکار عمومی جهان را که آمریکا را مهد
دموکراسی میدانند متوجه این نکته میکند که ساختار سیاسی آمریکا دارای اشکال است
به شکلی که ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان بالاترین سطح سیاسی این
کشور اخلال به وجود بیاید.اظهارات ترامپ هم به ضرر خود وی است و هم به ضرر کشور
آمریکا تلقی خواهد شد.ترامپ فاقد جهان بینی و دوراندیشی سیاسی است و به همین دلیل
نمی تواند به جامعه آمریکا هارمونی و نظم بدهد و در مقابل ممکن است نظم جامعه
آمریکا را به هم بزند».در ادامه ماحصل گفتوگو با دکتر داوود هرمیداسباوند را میخوانید.
با توجه به
اتفاقات رخداده در سه مناظره هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ شما شانس کدام
کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا را بیشتر از دیگری میدانید؟
نظرسنجیهای
صورت گرفته پس از مناظرات انتخاباتی بین خانم کلینتون و آقای ترامپ نشان میدهد که
شانس خانم کلینتون تا حدودی بیشتر از آقای ترامپ است. با این وجود در آستانه
برگزاری انتخابات مساله ایمیلهای خانم کلینتون مطرح شده که میتواند جنبه مجازات
نیز داشته باشد. در نتیجه ممکن است این مساله در آرای ایشان و در نهایت سرنوشت
انتخابات تاثیرگذار باشد.در شرایط کنونی کلیات این مساله در جامعه آمریکا مطرح شده
اما مردم از جزئیات دقیق آن بیاطلاع هستند. به همین دلیل این ممکن است به ضرر
خانم کلینتون تمام شود.با این وجود در انتخابات آمریکا همواره «سورپرایز» وجود
داشته و برخی رویدادها در روزهای پایانی انتخابات سرنوشت انتخابات را تغییر داده
است.به عنوان مثال در انتخاباتی که «دیویی» و «ترومن» کاندیدای آن بودند همه رسانههای
گروهی و گمانه زنیهای انتخاباتی تا روزهای پایانی انتخابات بر این باور بودند که
دیویی پیروز انتخابات خواهد شد. کار حتی به جایی رسید که برخی از روزنامههای
آمریکا قبل از برگزاری انتخابات با تیتر درشت دیویی را برنده انتخابات اعلام
کردند. با این حال در نهایت ترومن به پیروزی رسید و تمام گمانهزنیهای انتخاباتی
نقش بر آب شد.در انتخابات آمریکا معمولا اتفاقاتی برخلاف انتظار عمومی پیش آمده و
این مساله ممکن است شامل این دوره انتخابات نیز بشود.در نتیجه ممکن است ترامپ
سورپرایز تاریخ باشد و برخلاف نظرسنجی ها و گمانه زنی ها به ریاست جمهوری آمریکا
دست پیدا کند.دونالد ترامپ در دور مقدماتی انتخابات موفق شد یازده سناتور دیگر حزب
جمهوریخواه را پشت سر بگذارد و به تنهایی یکهتاز میدان انتخابات شود.با این وجود
اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود و به ریاست جمهوری آمریکا دست پیدا کند دموکراسی
آمریکا یک صدمه بزرگ خواهد خورد.از سوی دیگر اگر خانم کلینتون به ریاست جمهوری
برسد اولین زنی است که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و به همین دلیل یک اتفاق مثبت
و جدید برای دموکراسی آمریکا رخ داده است.
چرا اگر
ترامپ به ریاست جمهوری برسد دموکراسی آمریکا ضربه بزرگی خواهد خورد؟
ترامپ
هیچگونه سابقه سیاسی ندارد و موضع گیری هایی که در انتخابات انجام میدهد عوام
فریبانه و پوپولیستی است.ترامپ عنوان میکند آمریکا در حال سقوط است و من آمریکا
را دوباره به جایگاه خودش بر میگردانم.از سوی دیگر وی عنوان میکند اگر به ریاست
جمهوری برسد آمریکا دیگر دنباله رو اتحادیه اروپا نخواهد بود. وی حتی با موضع گیریهای
نامناسب خود مسلمانان و دیگر اقلیتهای مذهبی و قومیتی مانند مکزیکی ها را نیز
تحریک کرده است. همه این مسائل چشمانداز مناسبی را برای ترامپ مشخص نمیکند و
باعث میشود نگرانی هایی در این زمینه وجود داشته باشد.موضع گیریهای ترامپ نشان
میدهد که وی یک سیاستمدار ناشی است و به همین دلیل ممکن است جامعه آمریکا را با
خطرهای جدیدی مواجه کند.رقبای آقای ترامپ در انتخابات همگی دارای سابقه سیاسی و
سیاستمداران باتجربه ای هستند. این در حالی است که آقای ترامپ بیش از آنکه از هوش
سیاسی خود استفاده کند از ثروت هنگفت خود برای اقناع افکار عمومی استفاده میکند.ترامپ
به صورت مرتب از تغییر وضع موجود صحبت میکند. این در حالی است که مردم به صورت
طبیعی و ذاتی از تغییر وضعیت موجود حتی اگر هیچ دلیلی نیز نداشته باشد استقبال میکنند.با
این وجود سخنان ترامپ بیشتر در بین افکار عمومی ایجاد توهم و جهل میکند. سخنان
ترامپ به هیچ عنوان پایه علمی و منطقی ندارد و بیشتر مصرف انتخاباتی دارد.
چرا افشای
مسائل غیراخلاقی تا به این اندازه در انتخابات آمریکا بالا گرفت که طرفین همدیگر
را به سوءاستفاده جنسی هم متهم کردند؟
مساله فساد
اخلاقی بیل کلینتون که آقای ترامپ مطرح میکند مربوط به ۱۵ سال قبل
است که به مسالهای نخ نما شده تبدیل شده و کاربرد زیادی در سرنوشت انتخابات
نخواهد داشت.این در حالی است که شائبههای جنسی پیرامون آقای ترامپ در سالهای اخیر
وجود داشته و با وضعیت موجود بیشتر همخوانی دارد.در انتخابات آمریکا همواره روزهای
پایانی انتخابات و اتفاقاتی که در این روزها رخ میدهد سرنوشت انتخابات را مشخص میکند.به
عنوان مثال اگر در یک هفته باقیمانده تا انتخابات یک اتفاق داعشی در جامعه آمریکا
رخ بدهد به سود ترامپ تمام خواهد شد.دلیل این مساله نیز این است که شعارهای ترامپ
بیشتر با مسائل امنیتی و جنگ همخوانی دارد.از سوی دیگر مردم آمریکا مانند مردم
اروپا دارای گرایش ایدئولوژیک نیستند و برای آنها گرایش ایدئولوژیک افراد اهمیت
خاصی ندارد.در جامعه آمریکا ممکن است یک شهروند در انتخابات ریاست جمهوری به یک
کاندیدای دموکرات رای بدهد اما در انتخابات کنگره و یا انتخابات فرمانداری ها به
یک کاندیدای جمهوری خواه رای دهد.
آقای ترامپ
بهتازگی از تقلب بزرگ در انتخابات آمریکا سخن گفته است. آیا وی با پذیرش شکست به
دنبال برهم زدن بازی سیاسی در آمریکاست؟این سخنان ترامپ چه پیامدهایی امنیتی و
سیاسی برای جامعه آمریکا به همراه خواهد داشت؟
سخنان ترامپ
مبنی بر وجود تقلب در انتخابات آمریکا یک نقطه ضعف بزرگ برای دموکراسی آمریکا به
شمار میرود.هنگامی که ترامپ چنین سخنانی را عنوان میکند در واقع افکار عمومی
جهان را که آمریکا را مهد دموکراسی میدانند متوجه این نکته میکند که ساختار
سیاسی آمریکا دارای اشکال است به شکلی که ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری به
عنوان بالاترین سطح سیاسی این کشور اخلال به وجود بیاید.اظهارات ترامپ هم به ضرر
خود وی است و هم به ضرر کشور آمریکا تلقی خواهد شد.ترامپ فاقد جهان بینی و
دوراندیشی سیاسی است و به همین دلیل نمی تواند به جامعه آمریکا هارمونی و نظم بدهد
و در مقابل ممکن است نظم جامعه آمریکا را به هم بزند. در شرایط کنونی دونالد ترامپ
به خوبی متوجه مطالبات جامعه آمریکا شده و به همین دلیل شعارهای خود را در این
راستا قرار داده است.مردم آمریکا نیز به دلیل مشکلاتی که دارند از شعارهای ترامپ
استقبال کرده و احساس میکنند ترامپ میتواند فردایی بهتر برای ایالات متحده
آمریکا رقم بزند.نکته دیگر اینکه ترامپ شعارهای خود را از بین شکایتهای عامه مردم
آمریکا نسبت به دولت انتخاب کرده و به زبان عامیانه این شعارها را مطرح میکند. در
نتیجه وی موفق شده یک رابطه دوطرفه با مردم آمریکا برقرار کند که تاکنون یکی از
مهم ترین عوامل پیشرفت وی در انتخابات ریاست جمهوری به شمار میرود.اغلب مردم
ایالتهای مختلف آمریکا بهجز شهرهای بزرگی مانند واشنگتن و سانفرانسیسکو بیشتر به
مسائل اقتصادی،رفاهی،ورزشی و تفریحی خود اهمیت میدهند و مسائل سیاسی و سیاست
خارجی برای آنها در اولویت بعدی قرار دارد.به همین دلیل ترامپ «رگ خواب» مردم
آمریکا را پیدا کرده و موفق شده دغدغههای پنهانی مردم را به صورت آشکار مطرح کند.
در نتیجه حرکتی شبهپوپولیستی در جامعه آمریکا به رهبری ترامپ شکل گرفته که روزبهروز
شکل قوی تری به خود میگیرد و هواداران بیشتری پیدا میکند.به صورت طبیعی حرکات
پوپولیستی و یا شبهپوپولیستی خیلی زود فراگیر میشود و به یک جریان تاثیرگذار
سیاسی تبدیل میشود.
آیا شما این
مساله را قبول دارید که جمهوریخواهان همواره مواضع خصمانه تری نسبت به ایران داشته
اند و در صورتی که ترامپ به عنوان یک جمهوریخواه به قدرت برسد منافع ایران بیشتر
به خطر میافتد؟
هر یک از دو
کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات، یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در انتخابات
ریاستجمهوری آمریکا پیروز شده و در نهایت به قدرت برسند، میتوانند در سیاستهای
داخلی آمریکا و پس از آن سیاست خارجی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه اثرگذار
باشند وحتی ممکن است که این دو رویکرد متفاوتی نسبت به اوباما اتخاذ کنند. اما
درباره اجرای برجام تصور میرود هیچ دولتی در آمریکا و از هر حزبی نمیتواند
تغییری در محتوای پیماننامه گروه ۱+۵ و اجرای
برجام به وجود آورد. گرچه همچنان روابط میان ایران و آمریکا به سوی عادیسازی پیش
نرفته و تنها در مواردی چون برجام و مسائل منطقه وزرای خارجه تهران و واشنگتن به
مذاکره میپردازند اما به هر روی هر تغییری در مناسبات دو کشور با توجه به شعارهای
افراطی و تندروانه نسبت به مسائل منطقه و حتی برنامههای برجام از سوی دو کاندیدای
جمهوریخواه و دموکرات ریاستجمهوری ایالات متحده، به مصلحت نخواهد بود که هر یک از
این دو کاندیدا پس از ورود به کاخ سفید و نشستن بر کرسی ریاستجمهوری بخواهند
برخلاف تعهدات خود در برنامه اقدام جامع مشترک عمل کنند. بر این اساس اگر آمریکا
برخلاف تعهداتش عمل کند به طور قطع ناقض تعهدات خواهد بود و به عنوان یک دولت ناقض
حقوق بینالملل شناخته میشود و اعتبار سیاسی آن به خطر خواهد افتاد. از سویی به
مصلحت این کشور نخواهد بود که تعهدات خود را نقض کند. گرچه ابزارهای حقوقی در نظام
بینالملل در برابر ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت
کارساز نیست، اما قطعا به مصلحت این کشور نیست که بخواهد تعهدات خود را نقض کرده و
اعتبارش را در نظام بینالملل به خطر بیندازد. از سویی با توجه به سوابق هیلاری
کلینتون در وزارت خارجه آمریکا و مواضع روشن سیاسی وی نسبت به ایران و از سویی
دونالد ترامپ به عنوان کسی که دارای دیدگاههای سیاسی تند و افراطی بوده و نیز
کارنامه سیاسی روشن و سوابق اجرایی در دستگاههای دولتی آمریکا نداشته است، به
خوبی میتوان دریافت که دیدگاههای وی درباره ایران بیشتر به یک طنز و شعار شباهت
دارد؛ چرا که مساله حائز اهمیت در قانون اساسی ایالات متحده منافع ملی این کشور
بوده و به همین علت روسایجمهور و هر مقام ذیربط و مسئول در این کشور باید در همین
راستا گام برداشته و سیاستهایش را با آن تطبیق دهد. از سویی گرچه باید شاهد
تغییرات نرمافزاری و سخت افزاری در سیاست خارجی آمریکا نسبت به مسائل خاورمیانه
بهویژه سوریه و در منطقه اوکراین در اروپای شرقی بود، اما با این وجود رئیسجمهور
آینده آمریکا از هر حزبی باشد باید از قانون اساسی این کشور تبعیت کرده و در همان
مسیر نیز حرکت کند. از این رو منافع ملی ایالات متحده ایجاب میکند به دنبال کشوری
باسواد، منابع غنی و استعدادهای سرشار باشد لذا نمیتواند از تواناییها، تخصص و
منابع ایران غافل بماند، چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات هستهای به
خوبی ثابت کرده از یک سیاست منطقی و متعدل نسبت به کشورهای منطقه و غرب برخوردار
بوده و از دیگر سو غرب و بهویژه واشنگتن در بسیاری از مسائل خاورمیانه بهویژه
سوریه و در مبارزه با تروریسم و خروج آن از منطقه با ایران همسویی و اشتراک منافع
دارند. اتخاذ یک سیاست سختافرازی به نفع آمریکا نبوده بلکه تنها شرایط را در
منطقه و کشورش سختتر خواهد کرد. ازاین رو نباید چندان هم این نوع شعارها را جدی
گرفت و نمیتوان گفت که ما در آینده باید شاهد یک رفتار و سیاست سختافزاری از سوی
این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه باشیم. گرچه دولت اوباما نسبت به دولتهای
دیگر آمریکا سیاست معتدل و نرمی درباره مسائل خاورمیانه و پرونده هستهای ایران در
پیش گرفته بود، اما با این وجود نمیتوان از هماکنون گفت که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری
آمریکا میتواند همهچیز را در خاورمیانه به بدترین شکل ممکن تغییر دهد.
اگر خانم
کلینتون به ریاست جمهوری آمریکا برسد برای اولین بار یک «زن» به ریاست جمهوری مهم
ترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان دست پیدا کرده است. این مساله ایالات متحده آمریکا
را با چه چالش ها و فرصت هایی مواجه میکند؟
در گذشته
کشورهای مختلف رهبران زن زیادی مانند ملکه ویکتوریا و خانم تاچر در
انگلستان،برزیل،هندوستان،تایلند و یا کره جنوبی داشته اند.با این وجود این اتفاق
تاکنون در تاریخ ایالات متحده آمریکا رخ نداده و درصورتی که خانم کلینتون به این
مهم دست پیدا کند به نوعی تابو شکنی کرده و اولین رئیس جمهور زن تاریخ آمریکا
خواهد بود. به نظر من در صورتی که خانم کلینتون به ریاست جمهوری آمریکا دست پیدا
کند تفاوت زیادی با سایر کاندیداهای دموکرات ریاست جمهوری آمریکا نخواهد داشت و
سیاستهای حزب دموکرات را اجرا خواهد کرد.این در حالی است که به نظر میرسد مشاور
اصلی وی در امور کشورداری همسر وی آقای بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا خواهد
بود که از پشت پرده وی را حمایت خواهد کرد. به رغم آن که کلینتون، سابقه کاری پر
افتخاری شامل بانوی نخست آمریکا و وزیر خارجه سابق این کشور را در کارنامه دارد و
در سطح جهانی شناخته شده است اما این مساله برای مردم عادی آمریکا مهم نیست. آنچه
که بیش از همه برای آمریکاییها مهم است مسائل اقتصادی است. مردم آمریکا میخواهند
کاندیدایی را ببینند که بتواند آنها را متقاعد کند مسائل روزمره طبقه عادی و متوسط
آمریکا را درک میکند. در حال حاضر یکی از نقاط قوت اصلی کلینتون ارتباط برقرار
کردن او با زنان آمریکایی است که نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. یک
نظرسنجی اخیر نشان میدهد ۵۶ درصد از
زنان آمریکا کلینتون را تایید میکنند و نظرسنجی دیگری که اوایل سال جاری میلادی
منتشر شد نیز نشان داد، بزرگترین نقطه قوت کلینتون جایگاه وی به عنوان نخستین
رئیس جمهور زن آمریکا در صورت پیروزی در انتخابات خواهد بود. با این حال با نزدیک
شدن به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ مسائل
دیگری به غیر از جنسیت برای کلینتون مطرح خواهند بود. کاندیداهای جمهوریخواه به
دنبال آن هستند تا برخی اقدامات اشتباه کاخ سفید در زمینه سیاست خارجی را به
کلینتون، با توجه به اینکه او در دوره ریاست جمهوری اول اوباما وزارت امور خارجه
را به عهده داشت، نسبت دهند.آنچه برای کلینتون اهمیت دارد این است که او تعداد
محدودی از طبقات جامعه را مخاطب قرار ندهد و فراتر از پایگاه دموکرات خود به دنبال
جلب آرای دیگر گروهها باشد.
منبع: آرمان