پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- کسری بودجه
ماجرای تکراری هر ساله دولتهاست؛ تفاوتی نمیکند دولتی مثل کابینه احمدینژاد
درآمد افسانهای ٦٠٠میلیارد دلاری را تجربه کند یا دولتی مثل کابینه حسن روحانی
بدشانسی آورد و با سقوط کمسابقه قیمتها در بازار نفت مواجه شود.
در هر صورت
کسری بودجه خبری است که هر سال در رسانههای ایران تکرار میشود. دیروز اسماعیل
جلیلی، مشاور معاون رئیسجمهوری به مهر اعلام کرد که ٢٥,٦درصد از درآمدهای بودجه
در ٤ ماه نخست امسال محقق نشده است و به این ترتیب حدس زده میشود تراز عملیاتی
دولت با کسری ۲۲هزار و ۳۵۰میلیارد
تومانی همراه باشد. او تأکید کرده است این موضوع ربط چندانی به سقوط قیمت نفت
ندارد و بیشتر ناشی از بدنه عریض و طویل دولت است و دولت بدون خانهتکانی و ایجاد
شفافیت در بودجه نمیتواند از پس تکرار هر ساله کسری بودجه برآید. این موضوع در
حالی رخ میدهد که سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی نزدیک به بدنه دولت نیز در گفتوگو
با ایلنا، از افزایش هزینههای دولت انتقاد کرده و گفته است رشد هزینههای جاری
دولت بیش از درآمدهای آن بوده و ۲۴درصد رشد
داشته است. او تأکید کرده است که افزایش دستمزد کارکنان دولت در سال ٩٥ تنها ۱۲درصد
بوده و در صورتی که دولت همه هزینهها را ثابت نگه میداشت و بقیه هزینهها را
پوشش میداد، هزینههای جاری باید تنها ۱۰درصد رشد میکرد.
به گزارش
اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، رشد هزینههای جاری و آب رفتن اعتبارات عمرانی در
کنار کسری بودجه و محققنشدن درآمدهای پیشبینی شده مشکل مزمن دولتهای ایرانی
است. «حمیدرضا برادران شرکاء»، اقتصاددان تنها راهکار فائق آمدن به کسری بودجه هرساله
را خصوصیسازی و سرعت دادن به واگذاریهای دولتی میداند و میگوید: وقتی دولت
کوچک و بخش خصوصی بزرگ شود، هزینههای جاری کاهش مییابد و مالیات و بهتبع درآمد
دولت بیشتر خواهد شد. ضمن اینکه دولت برای کاهش هزینههای جاری خود باید هزینههای
غیرموثر و بدون بازده به نهادها و موسساتی را کم کند؛ موسساتی که کمک جدی به تحقق
اهداف قانون بودجه سالانه نمیکنند.
آرزوها در
تخمین درآمد و بودجه در نظر گرفته میشود
حمیدرضا
برادران شرکاء با اشاره به ضرورت صحت پیشبینی بودجه میگوید: بودجه حالت پیشبینی
دارد. وقتی که پیشبینی انجام گرفته محقق نشود، کسری بودجه به وجود میآید. البته
عکس این مسأله نیز ممکن است، یعنی درآمدها بیش از آنچه پیشبینی شده است، محقق
شوند که در این حالت دولت با مازاد بودجه مواجه میشود، اما من به خاطر ندارم در
١٠، ٢٠سال گذشته دولتها در هیچ دورهای مازاد بودجه داشته باشند.
او ادامه میدهد:
اگر کسری بودجه به وجود میآید، باید دید که کدام درآمدها محقق نشده است، چرا که
دولتها معمولا هزینه جدیدی را در نظر نمیگیرند، مگر در شرایط خاص، مانند زمانی
که زلزله بیاید یا حوادث غیرقابل پیشبینی دیگری رخ دهد. بنابراین کسری بودجه
معمولا به دلیل عدم تحقق کامل درآمدهای نفتی، مالیاتی یا درآمد حاصل از فروش اوراق
مشارکت اتفاق میافتد. باید دید ترکیب بودجه چگونه بوده و کدام بخش از درآمدها
محقق نشده است.
این کارشناس
اقتصادی با اشاره به افزایش بیسابقه درآمد نفتی در دولت گذشته، تأکید میکند: ما
در برههای که درآمدهای نفتی بالا داشتیم نیز با کسری بودجه مواجه میشدیم، چرا که
قرار نیست همه درآمدهای نفتی وارد بودجه شود. فقط آن قسمتی از درآمدهای نفتی وارد
بودجه میشود که مجلس در قانون بودجه تصویب کرده باشد؛ مثلا اگر ١٠٠میلیارد دلار
درآمد نفتی داشته باشیم، بودجه میگوید باید ٢٠میلیارد دلار از این درآمد استفاده
شود و دولت اجازه ندارد همه درآمدهای نفتی را در نظر بگیرد.
او میافزاید:
وقتی بودجه تنظیم میشود، بخشی از درآمدها بیش از حد تخمین زده میشوند. هزینه و
درآمد در بودجه باید به صورت یکسان پیشبینی شود، اما پیشبینی خوشبینانه بودجه
باعث میشود بخشی از درآمدها محقق نشود. دولت به خاطر کسری بودجه در اغلب سالها
بودجه عمرانی را بهطور کامل پرداخت نمیکند، چرا که نمیتواند هزینههای جاری را
کاهش دهد.
این اقتصاددان
ادامه میدهد: راه حل کسری بودجه کوچکسازی دولت است. دولت بزرگ است و دولتهای
بزرگ پرهزینه هستند. حقوق کارمندان بیشتر درآمد دولت را به خود اختصاص میدهد و
دولت نیز هر ساله خود را موظف میبیند به اندازه تورم یا کمی کمتر درآمد کارمندان
خود را افزایش دهد. راهحل اساسی کوچکسازی دولت است.
برادران
شرکاء تأکید میکند: یکی از اقدامات در این مسیر میتواند واگذاری تصدیگریها به
بخش خصوصی و تعاونی باشد. تصدیگریها را واگذار کنند و وظایف حاکمیتی را خود
انجام دهند، همان کاری که دولتها در تمام جهان انجام میدهند؛ در غیر اینصورت
دولت هرساله بزرگ و بزرگتر میشود.
با اوراق هر
سال بدهیها را به آینده موکول میکنیم
این
اقتصاددان با اشاره به ضرورت اصلاح روشهای تأمین درآمد دولت توضیح میدهد:
بحث درآمدها و هزینهها پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. اگر درآمد نفتی را صرف
بودجه کنیم، اجحاف به نسلهای آینده است. اگر به سمت مالیاتها حرکت کنیم، مانند
بقیه کشورها، باید سیستمی طراحی شود که مالیاتها را با کارایی بالا جمع کند.
سازمان مالیاتها باید از اختیارات خاص قانونی برخوردار شود.
او ادامه میدهد:
بخش بعدی اوراق مشارکت و خزانه است. این اوراق در حقیقت انتقال بدهی جاری دولت به
آینده است. دولت در آینده میبایست هم اصل قیمت و هم سود آن را به مردم خریدار این
اوراق پرداخت کند. این هزینه باید از مازاد بودجه تأمین شود، اما ما مازاد بودجه
نداریم، بنابراین مجبور میشویم هر سال اوراق بیشتری چاپ کنیم تا از پس تأمین
مالی کسری بودجه برآییم.
این
اقتصاددان همچنین میگوید: با تمام این اوصاف تنها راه حل، کوچکسازی دولت و رشد و
شکوفایی اقتصادی است که به خودی خود به افزایش درآمدهای مالیاتی میانجامد.
شرکاء با
تأکید بر ضرورت افزایش سرعت واگذاریها میگوید: باید ببینیم واگذاری با چه سرعتی
انجام گرفته است. دولت باید زمینه کسب و کار بخش خصوصی را قانونمند کند، زمینه
سوءاستفاده آنها را از بین ببرد و کاری کند که بخش خصوصی احساس امنیت داشته باشد.
وقتی دولت کوچک و بخش خصوصی بزرگ شود، هم هزینههای جاری کاهش مییابد و هم مالیات
و بهتبع درآمد بیشتری در اختیار دولت قرار میگیرد.
منبع: ایلنا