پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- در یادداشتى
در اوایل سال ٩٥ نوشتم که بازارهاى مالى در جهان در سال ٢٠١٦ همراه با عدم ثبات و
نوسان بالا خواهد بود. تجربه نه ماهه در بازارهاى مالى نشان مى دهد که تاکنون
اینگونه بوده است .
نوسان شدید
طلا ، افزایش قابل پیش بینى ین ، نوسان بى جهت دلار امریکا ، بلاتکلیفى فدرال رزرو
امریکا در بالا بردن نرخ بهره ، ورود به نرخ بهره منفى در چند اقتصاد قدرتمند ،
بحران بدهی ها در چین ، بلاتکلیفى ثبات و انسجام در اتحادیه اروپا ، فقدان اراده
لازم در اروپا براى توقف سیاست هاى انبساطى ، توقف رشد اقتصادى و افزایش بدهی ها
در کشورهاى نوظهور که از نظر عده اى موتور رشد اقتصاد جهانى بودند، هشدارهاى مستمر
صندوق بین المللى پول براى رویارویى با کاهش نرخ رشد اقتصادى در جهان ، نوسان شدید
در قیمت نفت در بازار هاى جهانى و شکل گیرى Brexit به عنوان یک عامل نوسان
ساز در بازارهاى جهانى تنها نمونه هایى از عوامل این عدم ثبات و نوسان شدید
در بازارهاى مالى به حساب مى آیند.
تنها به
آخرین علامت این نوسان شدید مى توان به سقوط ده دقیقه اى پوند انگلستان در هفته
گذشته اشاره کرد که در این مدت کوتاه حدود ٨٠٠ پیپ سقوط کرد و بخش مهمى از سبدهاى
ارزى را مارجین کال کرد. در این هیاهو چند نفر از اعضاء بانک مرکزى اروپا صحبت از
کاهش سیاست هاى انبساطى می کنند و آن طرف تر انگلستان تجربه سقوط پولش را به حد
١٨/١ دلار در برابر هر پوند را تجربه می کند. این نرخ در دو سال بیش از ٧٠/١
بود و در سال گذشته نرخ ٥٠/١ را تجربه کرده بود.
در همین حال
رییس بانک مرکزى اروپا مجبور مى شود که نظر سایر اعضاء را اصلاح کند و احتمال کاهش
خرید اوراق قرضه را منتفى اعلام کند. در آن طرف یک روز ترامپ ، کاندید رییس جمهورى
امریکا ، از فدرال رزرو ایراد میگیرد که چرا نرخ بهره را بالا نمى برد و روز دیگر
از الزام پایین بودن نرخ بهره براى تحریک اقتصادى در امریکا دفاع می کند.
این همه
تناقض در گفتگوهاى یک کاندید و یا یک مسئول سیاسى امریکا بى سابقه است و همه مساله
هم به شخصیت ترامپ بر نمى گردد. مساله مهمتر این است که شرایط اقتصاد جهان گیج
کننده شده است . در این شرایط نسبتا بى ثبات چشم انداز بازار نفت
هم با ثبات نیست و لذا تنظیم بودجه سال ١٣٩٦ از حساسیت خاصى برخوردار است . حداقل
جزء درآمدهاى نفتى دولت میتواند بسیار بى ثبات باشد .
حداقل مى
توان پیش بینى کرد که اگر هم نوسانى است در حوزه اقتصاد واقعى نیست بلکه در حوزه
اقتصاد کاغذى paper economy است که در آینده همراه با نوسانات بیشترى
است . در نتیجه کمتر مى توان شاهد بالا رفتن قیمت مواد اولیه در سطح جهان بود. ولى
در حوزه بورس بازى و اقتصاد مالى speculative economy احتمال افزایش ها و یا
سقوط هاى پیش بینى نشده وجود دارد. در این شرایط پیشنهاد مى شود :
1- دولت براى
تامین حداقل درآمدهاى نفتى تمهیدات لازم را بیندیشد.
2- شرکت هایى
که در بازارهاى جهانى فعالیت دارند به ابزار پوشش ریسک ارزى حتما اقدام کنند.
3- ترجیح این
است که براى فرار از نوسانات غیرقابل پیش بینى ارزى به جاى یک ارز از سبد ارزى
استفاده کنند تا ضریب آسیب پذیرى ارز واحد کاهش یابد.
4- براى
معاملات مدت دار در بازار جهانى خرید یا سرمایه گذارى لازم است تمهیدات لازم
براى پوشش ریسک این قراردادها در نظر گرفته شود.
5- پیشنهاد مى
شود با توجه به هزینه هاى خرید ، سفارشات خرید به دفعات بیشتر و با حجم کمتر انجام
شود.
6- با توجه به
نوسانى بودن بازارها ، مخصوصا بازار ارز ، لازم است شرکت هایى که ارتباطات قوى بین
المللى دارند مطالعات مستمر و عمیقى را روى این بازار داشته باشند که از زیانهاى
قابل پیش بینى بتوانند جلوگیرى کنند.
7- به نظر
میرسد در سال ١٣٩٥ و ١٣٩٦ سود انحصارا در حوزه تولید و تجارت به دست نیاید و زمان
خرید یا فروش ، نوع ارز استفاده شده ، نقدى یا اقساطى بودن معامله ، و موارد مشابه
به عنوان یکى از حوزه هاى سودآورى شرکت ( یا از طریق کاهش هزینه ) مطرح باشد. به
عبارت دیگر حوزه هاى سودآورى به تدریج از درون شرکتها و کارخانجات در حال انتقال
به بیرون شرکتها و در محیط اقتصادى است .
8- در نتیجه
اهمیت تحلیل محیط داخلى و بین المللى به اندازه ملاحظات تولیدى در ایران مهم است .
به نظرم تحلیل محیط شرکتها در بعد از انقلاب تا کنون تا این اندازمهم و
حیاتى نبوده است .
*رییس موسسه
مطالعات اقتصادی بامداد
منبع:
خبرآنلاین