پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- دولت برآمده
از آرای اصلاحطلبان درانتخابات۹۲ دارای
نگرشی اعتدالی به شرایط سیاسی است. به این معنا که دولت تمایل دارد همه گروهها
درعرصه سیاسی به رقابت سازنده با یکدیگر بپردازند، ولی در عرصه سیاستورزی نقد
رادیکالی به یکدیگر نداشته باشند. به این علت که به وجود آمدن فضای رادیکال دربین
جناحها به دولت آسیب جدی میرساند و رادیکالیسم نیز آفت اعتدال است. اصولا از
ابتدای راه این دولت، رادیکالهای جریان اصولگرایی هیچگاه به رفتاراعتدالی این
دولت در عرصه داخلی و خارجی نگاهی مثبت نداشتند.
در طول
مذاکرات هستهای نیز از هر دریچهای برای تخریب دولت وارد شدند. برای بررسی
عملکرد دولت و تحلیل نگاه مخالفان دولت، روزنامه «آرمان امروز» با دکتر سید
رضا صالحی امیری استاد دانشگاه و از سیاستمدان نزدیک به رئیس دولت به گفتوگو
پرداخته است که در ادامه میخوانید.
تیم اطلاع
رسانی دولت آقای روحانی در مقابل هجمههای پیاپی مخالفان هیچ گونه واکنش و شفافسازی
انجام نمیدهد، چرا؟
من
به دنبال توجیه نیستم، بلکه بر این باورم که مخالفان دولت زمین بازیای طراحی کردهاند
و قصد دارند دولت را وارد زمین بازی کنند تا از این طریق بتوانند دولت را درگیر
حاشیه سازند. لذا به اعتقاد من شخص آقای روحانی با آگاهی از این دام، وارد این
بازی نشدهاند. من اعتقاد دارم استراتژی مخالفان بهمنظور تخریب دولت برای ایجاد
یک بازی ساختگی و عملیات روانی برای کشاندن دولت از متن به حاشیه است.
مخالفان
دولت از کدام متن میخواهند دولت را واردحاشیه کنند؟
متن
برای دولت، اقتصاد، اشتغال، معیشت، امنیت، سیاست خارجی و ثبات و آرامش است و حاشیه
مناقشههایی است که توسط مخالفان دولت مانند ماجرای فیشهای حقوقی ایجاد میشود.
دولت آگاهانه در متن حرکت میکند. نه اینکه دولت به حاشیه توجه ندارد بلکه درک میکند
که توجه به حاشیه نباید او را از متن دور کند، زیرا در غیر این صورت دولت گرفتار
ناکارآمدی خواهد شد و در طراحی بازی حریف قرار خواهد گرفت.
تخریب
دولت سازماندهیشده است؟
بله،
مخالفان دولت با استفاده از بودجه دولتی مشغول به تخریب دولت هستند و این امر
غیراخلاقی است. اصطلاحی بین ورزشکاران تحت عنوان بازی جوانمردانه وجود دارد.
مخالفان دولت در فضای مخالفت زیست میکنند و دولت هیچ تعرضی به این فضا ندارد، اما
آنها جوانمردانه بازی کنند. آنچه ما را متاثر میکند بازی ناجوانمردانه است. در
بازی جوانمردانه باید در بستر واقعیتها حرکت کرد نه در بستر جوسازی و شایعات علیه
دولت. سوال از مخالفان دولت این است که آیا این دولت در موضوع فیشهای حقوقی شفاف
عمل نکرده است؟ دولت در این موضوع برخوردهای لازم را صورت داده، آییننامههای
لازم را صادر کرده و آخرین آییننامه به همه ارکان زیرنظر دولت ابلاغ شده است.
همه دولتمردان باید حقوق زیر ده میلیون تومان دریافت کنند. این تصمیم قطعی است و
رئیسجمهور تصمیم خود را گرفته واین تصمیم به کل مجموعه دولت نیز ابلاغ شده و
موضوع فیشهای حقوقی نجومی اصلاح شده است، اما سوال این است که چرا سایر نهادها
راجع به فیشهای حقوقی خود سخنی نمیگویند؟
یعنی
منظور شما این است که در موضوع فیشهای حقوقی هدف تخریب دولت بود؟
بله،
در موضوع فیشهای حقوقی هدف تخریب دولت بود. در غیر این صورت همان سایتهای خبری
که در آن روزها علیه دولت به افشاگری درباره فیشهای حقوقی مشغول شدند الان بعد از
اینکه دولت مسیر فیشهای حقوقی مربوط به خود را اصلاحکرده است از سایر قوا هم میخواستند
که فیشهای حقوقی خود را اعلام کنند. اگر آن رسانهها درباره فیشهای حقوقی
میلیونی سایر ارکان پافشاری نکردند به این نتیجه منطقی خواهید رسید که آن بازی هم
ناجوانمردانه بود. لذا اگر قراراست اصل بازی خارج از قاعده باشد، باید بدانند
که ساختار حاکمیت تخریب خواهد شد و اگر چنین شود آنگاه با حوادث ناگواری مواجه
خواهیم شد و امنیت اخلاقی و جسارت مدیریت هم از بین میرود و در نهایت حیات خلوتهای
مختلفی شکل خواهد گرفت که بسیار خطرناک است و ممکن است به مناقشه سیاسی تبدیل شود.
مناقشهای که در هشت سال دولت گذشته کاملا مشاهده شده است. آن دولت از روز اول تا
روز آخر در مجلس دست به افشاگری میزد، اما دکتر روحانی اخلاق مداری را ترویج
داده است و تا اکنون نیز همینگونه عمل کرده و این وجه تمایزی است که رسانهها
کمتر به آن میپردازند، لذا به نظر میرسد باید مرز بین نقد و تخریب مشخص شود.
با
توجه به وضع موجود که مخالفان به دولت حمله میکنند، به نظر میرسد دولتمردان و
تیم اطلاع رسانی دولت باید شفافسازی کنند. ولی هیچ حرکتی از سوی آنها دیده نمیشود.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
من
در مقام نفی ضعف تیم اطلاعرسانی دولت نیستم. در ماه گذشته با ۱۴
نفر از مدیران مسئول رسانهها در این مورد با حضور مشاوران رسانهای خود به مدت سه
ساعت جلسه برگزار کردیم. تقریبا تمامی رسانهها و مدیران مسئول حامی دولت بر ضعف
تیم اطلاعرسانی دولت تاکید داشتند و مجموعه نقد این جلسات را به شخص رئیسجمهور
ارائه نمودم. مطمئن باشید اگر آقای روحانی شخصا به نتیجه برسند آنگاه تصمیم خواهند
گرفت. وظیفه ما به عنوان مشاور امین انتقال ذهنیت مجموعه حامیان دولت به رئیسدولت
است. تمامی شخصیتهای دلسوز هم این موارد را متذکر شدهاند و رئیسجمهور هم از آن
مطلع هستند و به اعتقاد من رئیسجمهور باید در این زمینه به نتیجه برسند و تصمیمگیری
کنند. ما نمیتوانیم خارج از نظام تصمیمگیری دولت سخنی بگوییم اما این انتظار هم
از رسانههای حامی دولت وجود دارد که بخشی از این ضعف را رسانههای حامی دولت باید
پوشش دهند، به این معنا که رسانههای حامی دولت مجموعهای هستند که از هم مستقل
ولی در هدف با هم مشترک هستند. به عبارت بهتر تمامی رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت بر
اساس تئوری ظروف مرتبط هدف مشترکی به عنوان حمایت از دولت را در دستور کار دارند.
اما در شیوه این حمایت با هم متفاوت عمل میکنند. لذا من ضمن پذیرش این نقد از سوی
منتقدان، از تیم اطلاعرسانی دولت تقاضا دارم که همین رسانهها، ضعف تیم اطلاعرسانی
دولت را پوشش دهند.
در
حوزه اقتصاد عملکرد خوبی از دولت محترم مشاهده شده است. در زمینه کاهش تورم و
ایجاد امنیت اقتصادی دولت اقدامات مهمی انجام داده است ولی رشد اقتصادی محسوسی در
جامعه دیده نمیشود. به نظر شما زمان آن نرسیده که دولت در تیم اقتصادی خود
تغییراتی ایجاد کند؟
من
از منظر دیگری به این موضوع نگاه میکنم و اعتقاد دارم مهمتر از تغییر مدیران
اقتصادی ایجاد یک بستر اقتصادی برای یک حرکت رو به رشد اقتصادی لازمه پیشرفت کشور
است. شما فرض کنید بهترین خودرو را در اختیار داشته باشید ولی جاده مورد نیاز برای
حرکت در اختیار نباشد، در این صورت و قطعا با موانعی برخورد خواهید کرد. ما در یک
جامعه شبکهای زندگی میکنیم که روابط لازم و ملزومی در آن وجود دارد. ایجاد رشد
اقتصادی نیاز به ثبات و آرامش اقتصادی دارد و دومین مورد وجود سرمایه است و گزینه
سوم مدیریت است. اگر آرامش و ثبات در کشور نباشد و سرمایهگذاری لازم هم وجود
نداشته باشد، مدیریت نمیتواند کاری انجام دهد. بنابراین زمانی میتوان مدیریت را
نقد کرد که دو عامل ثبات و آرامش و همچنین سرمایه وجود داشته باشد. من اعتقاد دارم
مهمترین مساله دولت در زمینه اقتصادی ضرورت ایجاد یک بستر لازم برای حرکت اقتصادی
است. در زمین شور چیزی نمیرود. نخستین نیاز جامعه ثابت و آرامش است. آیا مخالفان
دولت اجازه ایجاد ثبات و آرامش را دادهاند؟ آیا یک روز بوده که به دولت تعرض نشده
باشد؟ در کدام کشور دموکراتیک فردی که هیچ مسئولیتی ندارد بالاترین توهمها را به
رئیسجمهور روا میدارد؟ در کدام نقطه دنیا چنین فضایی وجود دارد که رئیسجمهور را
متهم و به او توهین کنند و تقاضای محاکمه رئیسجمهور را داشته باشند و فردی که این
کارها را انجام داده در کمال امنیت به سر ببرد؟ بنابراین در چنین شرایطی نهتنها
باید مدیران فعلی اقتصادی را حفظ کرد بلکه باید تقویت مدیریت اقتصادی دولت صورت
بگیرد و نیروهایی به بدنه کارشناسان اقتصادی اضافه شوند. متاسفانه مخالفان با
آگاهی، این بیثباتی را ایجاد میکنند. در یک محیط جنگی اگر همهچیز باشد آیا
امکان سرمایهگذاری هست؟ مخالفان دولت با آگاهی، ثبات را بر هم میزنند. زیرا به
خوبی میدانند اگر ثبات و آرامش ایجاد شود، سرمایهگذاری صورت خواهد گرفت و رشد
اقتصادی ایجاد میشود و در نتیجه دولت اعتدالی ادامه مییابد. لذا میل دارند به
فضای بیثباتی بازگردند که رادیکالیسم از آن متولد شود. مهمترین تهدید انقلاب
رادیکالیسم است.
شما
رادیکالیسم را مهمترین تهدید انقلاب میدانید. رادیکالیسم چگونه موجب ضرر به
انقلاب میشود؟
رادیکالیسم
به معنی حرکت در فضای کور، رفتار غیرعقلانی و تخریبگری است. رادیکالیسم در بخشی از
جامعه متاسفانه تقدیس میشود. چه کسانی به سفارت عربستان حمله کردند؟ و چه کسانی
روابط ما را با بخشی از جهان عرب تخریب کردند. نتیجه حمله به سفارت تنها به حمله
محض به سفارتخانه یک کشور خلاصه نمیشود. نتیجه حمله به سفارت حمله به مصالح ملی
ایران در منطقه و دنیاست. امروز مرتجعان عرب همان ماموریت آمریکاییها را علیه
منافع کشورمان انجام میدهند و هرجا ایران برای توسعه و سرمایهگذاری حاضر میشود،
عربستان متقابلا برای تخریب چهره ایران در آنجا حضور مییابد و این نگرش محصول عمل
نابخردانه عدهای رادیکال در تهران است. اگر این رادیکالها تنبیه میشدند، وضعیت
ما امروز این نبود. اگر زمانی که به سفارت انگلستان و باغ قلهک حمله شد، عاملان آن
حرکت مجازات میشدند، قطعا به سفارت عربستان حمله نمیشد و اگر افرادی که امروز به
سفارت عربستان حمله کردهاند، مجازات شوند فردا به سفارت کشور دیگر حمله نخواهد
شد. مقام معظم رهبری درباره حمله به سفارتخانهها صراحتا فرمودند که من با این
کارها مخالف هستم و از اول هم مخالف بودند. ایشان بهصراحت نظرخود را در این مورد
اعلام کردند. رادیکالیسم نقطه مقابل عقلانیت و اعتدال است. ویژگی بعدی اعتدال درک
صحیح از منافع ملی است و رادیکالیسم هیچگونه درک روشنی از منافع ملی ندارد. لذا
تا زمانی که رادیکالیسم در ایران تقدیس میشود، نباید انتظار توسعه داشت. راه نجات
کشور عبور از رادیکالیسم است. رادیکالیسم در ایران گاه در چهره یک دولت، گاه در
چهره یک جریان و گاه در چهره یک فرد ظاهر میشود.
شما
رادیکالیسم را در مقابل جریان اعتدال میدانید، امکان دارد این جریان کاندیدایی در
مقابل آقای روحانی در سال ۹۶ داشته
باشد؟
من
واقعا به عنوان شخصی که مسائل اجتماعی را از نزدیک مورد مطالعه قرار میدهم بر این
باورم که دغدغه اصلی مخالفان دولت نداشتن رقیب جدی در تراز آقای روحانی است. آقای
روحانی در تراز ملت ایران ظاهرشدهاند و جریانات مقابل آقای روحانی فاقد کاندیدا
در تراز ملت ایران هستند. لذا رفتارهای آنها حاکی از عصبیت سیاسی است تا عقلانیت
سیاسی. اگر عقلانیت سیاسی بر مخالفان دولت حاکم بود، آنگاه نوع حرکت این دسته از
افراد باید در جهت ایجاد سرمایه اجتماعی خلاصه میشد و نه تقابل با آقای روحانی!
اتاق فکر مخالفان دولت، مخاطب این سخن است. هر مقدار در مقابل آقای روحانی از سوی
شما کارشکنی صورت بگیرد، مطمئن باشید که به رای آقای روحانی خواهید افزود. به مخالفان
آقای روحانی توصیه میکنم که به افزایش سرمایه اجتماعی خود مشغول شوند، زیرا چالش
اصلی رقبای آقای روحانی نداشتن پایگاه اجتماعی است. جامعه ایران بهتدریج از مرزهای پوپولیسم
به سوی عقلانیت درحرکت است. لذا رفتار مردم ایران در انتخابات بعدی رفتاری آگاهانه
خواهد بود، نه رفتار پوپولیستی. مخالفان آقای روحانی قصد دارند با ایجاد موج به
قدرت بازگردند. درحالی که رفتار پوپولیستی دیگر در ایران خریداری ندارد.
زیرا سطح سواد و آگاهی در ایران بهشدت بالا رفته است و ظهور طبقات متوسط خصوصا
آگاهی نسل جوان مهم است. جوانان با بستری به نام فضای مجازی انتخاب آگاهانه خواهند
کرد. در چنین فضایی رقبای آقای روحانی چون در فضای پوپولیستی رشد یافتهاند، دغدغه
اصلی خود را مقابله با وی قرار دادهاند. خلاصه مطلب این است که آقای روحانی رقیب
جدی ندارد ولی بهترین رقیب آقای روحانی رادیکالها خواهند بود و ما باید خوشحال
باشیم که رقبای آقای روحانی از رادیکالها هستند، زیرا جامعه ایران میل به تعادل،
ثبات و آرامش دارد.
منبع: آرمان
امروز