پایگاه خبری تحلیلی فولاد
(ایفنا)- امروزه، از مباحث مربوط به خروج سپردهها از بانکها و
تغییر ترکیب نقدینگی در سیستم اقتصادی ایران زیاد گفته میشود. در ایران بخش
بیشتری از سرمایهگذاریها در قالب سیستم بانکی به صورت سپردههای بلندمدت و کوتاهمدت
است که بانکها با استفاده از سپردهها میتوانند در فعالیتهای تولیدی و زیربنایی
سرمایهگذاری کنند. طبق نظریه فیشر، نرخ تورم و نرخ سود سپردهها در بلندمدت با
یکدیگر رابطه مستقیم دارند و با کاهش یک درصدی نرخ تورم، نرخ سود سپرده نیز به
همان میزان کاهش خواهد یافت. در ایران با کاهش نرخ تورم و همچنین به منظور افزایش
رونق در اقتصاد کشور، بانکها اقدام به کاهش نرخ سود سپرده خود کردهاند. با کاهش
سود سپردههای بانکی، مردم اقدام به خروج سپردههای خود میکنند که این خروج
سرمایه از بانکها میتواند اثرات منفی و مثبتی را در پی داشته باشد.
به منظور ایجاد اثرات مثبت خروج سپردهها
از بانکها و جلوگیری از اثرات منفی آن، لازم است اقتصاد کشور زمینههای لازم برای
تولید و هدایت سرمایهها به سمت تولیدات داخلی را فراهم آورد. برای ایجاد زمینههای
تولید در داخل نیاز است که موانع تولیدی همچون دخالتهای دولت در قیمتگذاری و
همچنین مقررات دست و پاگیر موجود در سیستم اقتصادی کشور از بین بروند. همچنین
ضروری است که در سیستم اقتصادی کشور اصلاح نرخ ارز صورت پذیرد که بدون انجام
اصلاحات لازم در نرخ ارز، واردات در کشور ارزانتر از قیمت واقعیاش میشود که در
نتیجه، تولید داخلی از رونق لازم برخوردار نمیشود.
همچنین برای ایجاد رونق در اقتصاد،
نیاز است که تولیدات داخلی با کیفیت بالاتری ارائه شوند که مردم از خرید آنها
استقبال بیشتری کنند.
رشد نقدینگی لزوماً منجر به رشد و
تولید اقتصادی نمیشود. در همین رابطه میلتون فریدمن اقتصاددان برجسته آمریکایی
برای اولین بار نشان داد که پشتوانه پول یک کشور نه ذخایر طلا و نه ذخایر ارز آن
است، بلکه پشتوانه پول یک کشور میزان تولید آن کشور است و حجم پول و نقدینگی هر
کشور باید با میزان تولید آن کشور متناسب باشد. چنانچه حجم پول و نقدینگی در یک
کشور از میزان تولید آن کشور بیشتر یا کمتر باشد، به تورم یا رکود منجر میشود.
اگر زمینه لازم برای تولید داخلی در کشور فراهم نباشد، خروج سپردهها از بانکها
میتواند نگرانکننده باشد زیرا حجم نقدینگی در اقتصاد از میزان تولید بیشتر میشود
و طبق نظریه فریدمن تورم افزایش مییابد. بنابراین، افزایش نقدینگی لزوماً منجر به
تحریک تقاضا نمیشود و میتواند بیشتر باعث افزایش تورم شود.
بنابراین با توجه به موارد ذکرشده در
بالا میتوان نتیجه گرفت خروج سپردهها از بانکها میتواند باعث نگرانی در سیستم
بانکی و اقتصادی کشور شود زیرا این امر سپردههای بلندمدت را به سپردههای کوتاهمدت
تبدیل میکند که مانایی پول در سیستم بانکی را کاهش میدهد. با این تفاسیر حجم
نقدینگی در اقتصاد بالا رفته و چنانچه ظرفیت تولید و سرمایهگذاری در داخل کشور
فراهم نباشد، نسبت نقدینگی بیشتر از میزان تولید و منجر به تورم بالاتر در اقتصاد
میشود. در نتیجه نیاز است که سیستم پولی کشور برای هدایت نقدینگی به سمت سرمایهگذاری
در دیگر بخشهای اقتصادی، برنامهریزی لازم را به عمل آورد.
فاطمه نوربخش
*کارشناس ارشد پژوهشی گروه بانکداری،
پژوهشکده پولی و بانکی