پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- بررسیها نشان می دهد که
ماجرای فیش گیت مختص به نهادهای دولتی فعال در داخل ايران نیست و در شرکت سرمایه
گذاری خارجی ایران (ایفیک) نیز حقوقهای میلیاردی پرداخت می شود.
به گزارش
گروه رسانههای خبرگزاری
تسنیم،در شرایطی که افکار عمومی واکنش جدی به حقوقهای
نجومی و تبعیضهای سیستماتیک در نظام دولتی نشان داده است، بررسیهای خبرنگار
اقتصادی خبرگزاری بسیج نشان می دهد که حیات خلوتهای زیادی در بخش دولتی وجود دارد
که از چشم مردم و رسانه ها دور مانده است.
یکی از این
حیات خلوتها به شرکت سرمایه گذاریهای خارجی ایران(ایفیک) مربوط می شود. شرکت
سرمایه گذاری خارجی ایران(ایفیک) شرکتی در آلمان دارد بنام «ایهاگ» که جای خلوت و
دور از چشمی است و بررسیها نشان می دهد که از رادار نهادهای نظارتی نیز دور مانده
است!این مجموعه با دارایی در حدود 600 میلیون یورو در سالهای اخیر تنها 2
یا
3 نفر با احتساب مدیرعامل آنجا شاغل بوده اند و مدیران هم حداکثر استفاده را از
این جای دنج و دور از چشم داشته اند.
بی حساب و
کتابی و عدم نظارت جدی در آلمان و در سال 2013 دو مدیرعامل حقوق گرفته اند. در
همین سال مجددا 5 میلیون یورو به شرکت در حال ورشکستگی هانزا وام پرداخت شده که
کلا سوخت شده است. از بیخبری تهران نشینان مدیر فعلی این شرکت آقای و.م در سال
2013 حتی حقوق ماههایی که هنوز مجوز کار و اقامت آلمان را نداشته را نیز برداشته
است. این موارد با نگاهی کوتاه به صورتهای مالی شرکت قابل رویت است.
ایشان در
نیمه اول آن سال هنوز ایران بوده اند و البته در تهران نیز حقوق از دانشگاه و
همچنین از بانک تجارت و چند جا به عنوان هیئت مدیره دریافت کرده اند. اگر ایشان در
ایران بوده اند چرا حقوق نجومی نبودن در آلمان را هم برداشت کرده اند؟ چرا اطلاعات
کافی به تهران نمی رسد؟ یا اگر می رسد چرا برخوردی نشده است؟
در کنار این
بی تفاوتی نسبت به حفظ اموال کشور بررسیها نشان می دهد که مدیر ایهاگ حقوق ها و
مزایای بالایی می گیرد. ماشین گران قیمت، گشت و گذار برای خود و خانواده هم برقرار
است و طبق قرارداد منعقده؛ پول وقت گذرانی در دوره مرخصی را هم شرکت به وی پرداخت
کرده است.
جمع عایدی
وی نشان می دهد که ماهانه حقوق و مزایای وی در عمل به 14 تا 15 هزار یورو به
طور خالص در ماه می رسد. یعنی هزینه حقوق و مزایای ناخالص یکسال مدیر ایهاگ در
آلمان برای نمونه در سال 2014 به حدود 270 هزار یورو یعنی بیش از یک میلیارد تومان
رسیده است. حالا سایر مزایا بماند که از این مرز هم رد می شود. ماجرای فیش
گیت در خارج مرزها هم وجود دارد.
حقوق یک
میلیاردی در سال
چنانچه سند
به خوبی نشان می دهد وضعیت صورت مالی سود و زیان سال 2014 نشان داده شده
است. حدود 270000 یورو در یکسال که معادل یک میلیارد تومان یا بیشتر هزینه حقوق
مدیر عامل به شرکت تحمیل شده است. در 2013 بخاطر برداشت حقوق توسط 2 مدیر عامل!
هزینه های پرسنلی یکجا به حدود 600 هزار یورو می رسد! یعنی مدیر جدید و.م هم عملا
برای کل سال حقوق بر می دارد در حالیکه هنور در آلمان نبوده است. حتی کسر مالیات و
بیمه از این حقوق باز هم رقم خالص به ماهیانه 14 تا 15 هزار یورو می شود. حال
هزینه های سنگین سفرهای بیهوده و مکرر بماند!
و.م با
استفاده از شگردهای خاص خود توانسته است اقامت 3 ساله خود را به 5 سال تبدیل کند.
اما داستان تمدید قرارداد ایشان از 3 سال به 5 سال چیست؟ آنهم در سال اول قرارداد
که هنوز 2 سال دیگر وقت بوده است؟ چرا و.م می خواهد به هر قیمت در آلمان بماند و
برای بقا مرتب لابی می کند؟ چه کسانی از او حمایت می کنند؟ آیا با به راه افتادن
رسوایی فیش گیت به تکاپو افتاده اند که بعد از سه سال فرصت کافی داشته باشند تا بر
کژیهای گذشته ماله بکشند؟
مهدی نواب
از بنیانگذاران این مجموعه در ماههای اخیر 2 بار به وزیر اقتصاد نامه نوشته و در
مورد سوء مدیریت و نابود شدن اموال ایران هشدار جدی داده است. به نظر می رسد یک
بررسی جزئی قصه هایی بیشتری را بیرون خواهد ریخت. اما چرا جسارت این بررسی جزئی از
تهران وجود ندارد!؟
طبق آخرین
خبرها مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری خارجی ایران بواسطه همین مطالب و در واقع صحت
آنها، اخیرا نامه پایان ماموریت آقای و.م را قبل از پایان قرارداد به دانشگاه فرستاده
تا زودتر به ایران برگردد. اما مدیر میلیاردی با استفاده از لابیهای مختلف در دولت
وی را تحت فشار گذاشته است تا نظرش را تغییر دهد.
در شرایطی
که شرکت تحریم بوده است معلوم نیست با چه استدلالی چنین مدیران گران قیمتی استخدام
و به کارگیری شده اند تا همزمان از ایران و آلمان حقوق نجومی بردارند. مدیران شاغل
در ایهاگ به دلیل دور بودن از ایران و ضعف نظارت تقریبا هر کاری دلشان بخواهد
انجام می دهند به طوریکه با یک امضا میلیونها یورو از بین می رود.
علاوه بر
پرداخت پاداشهای نجومی با آوردن دوستان نزدیک خود و دادن پست مدیریتی! و تکمیل
کادرشان! و نیز آوردن بستگان خود به آلمان آنها را نیز از این فرصتها و اقامت
آلمان برخوردار می کنند.
راستی چرا
بررسی صورتهای مالی وحسابرسی داخلی صورت نمی گیرد؟ و برخورد نمی شود!؟ متاسفانه
همواره در اینگونه مسایل روابط باندی هم مانع از آن می شود که از تهران بتوانند
نظارت درست و دقیقی داشته باشند.
آیا مسئولین
شرکت سرمایه گذاری خارجی در تهران اطلاعات کامل و دقیق از وضعیت این شرکت در آلمان
دارند؟ چگونه بر معاملات آنجا نظارت می کنند؟؟ چرا وقایع آنجا اینچنین با تاخیر به
ایران میرسد؟! و اساسا چرا این همه قدرت و امضا زیر دست یک نفر است و وزارت اقتصاد
حداقل نظارت را هم اعمال نمی کند.
منبع:تسنیم