[ سبد خرید شما خالی است ]

حرف‌های کارشناسانه یک صنعتگر جوان و بحران در بلوغ فولادسازی ایران

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- برخی در تاریخ کشورها وجود دارد که غبار و هجمه ناشی از شکاف سیاستمداران داخلی بر سر منافع حزبی و جناحی و گروهی موجب می‌شود که سررشته کارها از دست برود و کارهایی صورت پذیرد که زیان آن در ابعاد ملی و پس از چند سال آشکار می‌شود.

یکی از این دوران هم‌اکنون در ایران اتفاق افتاده است و برنامه‌ریزان میانی دولت بدون توجه به مسائل حاد سیاسی در داخل و تنها برای اینکه نشان دهند در منصبی که به دست آورده‌اند فعالیتی انجام می‌دهند منابع و امکانات محدود را به بدترین وجه هدر می‌دهند.

سدسازی گسترده و استفاده نابهینه از منابع آب کشور در ۳ دهه گذشته کار را به جایی رسانده است که اکنون هشدارهای جدی داده می‌شود که ممکن است جنگ آب کمتر از ۱۰ سال دیگر شروع شود. عین همین داستان گویا دست‌کم در حال حاضر درباره صنعت فولاد در جریان است. برنامه‌ریزی‌هایی از سال ۱۳۷۹ برای تولید ۵۰ میلیون تن فولاد انجام شد و امروز که شرایط آن با دوران بسیار فرق کرده است اما داستان ادامه دارد.

به گزارش ساعت ۲۴، بهادر احرامیان یک صنعتگر جوان ایرانی به درستی اشاره می‌کند که اگر بازاری برای فولاد نداریم چرا منابع را هدر می‌دهیم. این حرف کارشناسانه وی که از سوی سایر فعالان این حوزه نیز به گوش می‌رسد نشانه بحران برنامه‌ریزی و نشانه از دست رفتن کارها در یکی از مهم‌ترین صنایع کشور است. در حالی که فولادسازان ایرانی همین میزان تولید را نیز به ضرب تخفیف‌های بالا در بازارهای نه چندان مطمئن می‌فروشند آیا نباید در برنامه تولید فولاد تجدیدنظر کرد. گفته‌های این صنعتگر جوان که در زیر می‌آید هشداردهنده است.

وقتی بازاری برای مصرف وجود نداشته باشد عملا این میزان تولید حتی درصورت امکان تولید هم تنها در انبار خواهد ماند و کشور ضررهای کلانی از این بابت خواهد کرد.

در حالی برنامه ششم توسعه کشور در مجلس شورای اسلامی درحال بررسی است که به گفته بهادر احرامیان در این برنامه هدف‌گذاری‌ها برای تولید ۴۶ میلیون تن فولاد در کشور صورت گرفته است، حال آنکه این دو سوال مهم در این بین مورد توجه و کارشناسی دقیق قرار نگرفته است؛ اول اینکه آیا در کنار این تولید بازاری برای مصرف، صادرات و... دیده شده است؟ دوم اینکه آیا اصلا رسیدن به این ظرفیت از نظر زیرساختی وجود دارد؟

بهادر احرامیان عضو هیات نمایندگان اتاق تهران و مدیرعامل کارخانه فولاد یزد در پاسخ به این دوسوال به سایت خبری اتاق تهران می‌گوید: «این برای نخستین بار نیست که این هدف‌گذاری‌ها صورت می‌گیرد بلکه در برنامه افق ۲۰ ساله یعنی برنامه ۱۴۰۴ که دیگر کمتر از ۱۰ سال به پایان آن باقی مانده هم روی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد (۱۵ میلیون برای صادرات و ۴۰ میلیون تن برای مصرف داخلی) مصوباتی وجود داشته است ولی نکته مهم این است که آیا اصلا این میزان مصرف در داخل کشور وجود دارد؟ که پاسخ آن خیر است و باید دید با این شرایط چه بازاری برای فروش و مصرف این میزان فولاد در نظر گرفته شده است؛ جدایی از اینکه اصلا توان تولید آن وجود دارد یا خیر.»

او در ادامه با بیان اینکه برنامه‌ریزان کشور درباره مصرف سرانه فولاد اشتباهاتی را انجام می‌دهند، می‌گوید: «روش محاسبه‌ای که برای مصرف داخلی درنظر می‌گیرند میانگین مصرف در ۱۰ سال گذشته و تعمیم دادن آن به سال‌های آینده است در شرایطی که اصلا روش محاسبه فولاد نباید به این شکل باشد زیرا کشورها در دوران‌هایی سال‌های توسعه و رشد صنعتی و زیرساخت‌ها را طی می‌کنند و طبیعی است که در آن زمان مصرف بیشتری داشته باشند و در سال‌هایی هم مصرف کاهش پیدا می‌کند ولی نکته مهم در این زمینه بویژه در کشورهای پیشرو تولیدکننده فولاد، تولید کالاهای صنعتی با فولاد است یعنی در نظر گرفته می‌شود که در این کشورها چه صنایعی وجود دارد و در این صنایع چقدر محصولاتی تولید می‌شود که از فولاد استفاده می‌کند، مثلا کشور ژاپن به دلیل تولید خودرو و وجود شرکت‌های خودروساز که فولاد نیاز دارند میزان مصرف داخلی بالای فولاد دارد و این به این معنی نیست که مردم مصرف داخلی فولاد دارند بلکه این فولاد در واقع در صنایع دیگر به کار گرفته می‌شود.»

او در ادامه با بیان اینکه کسانی که برای مصرف ۴۰ میلیون تن فولاد در کشور برنامه‌ریزی کرده‌اند اصلا بازار مصرف را در نظر نگرفته‌اند، گفت: «وقتی بازاری برای مصرف وجود نداشته باشد عملا این میزان تولید حتی درصورت امکان تولید هم تنها در انبار خواهد ماند و کشور ضررهای کلانی از این بابت خواهد کرد.» او در پاسخ به اینکه آیا اصلا امکان این میزان تولید در کشور وجود دارد یا نه می‌گوید: «ببینید افزایش تولید و رسیدن به این اعداد در نظر گرفته شده با جذب سرمایه و توجیه اقتصادی اگر بازاری وجود داشته باشد ممکن خواهد بود الان کشور ژاپن به اندازه دو استان شمالی ما بیشتر مساحت ندارد و بیش از دو برابر عدد برنامه‌ریزی شده ما تولید فولاد دارد، بنابراین شدنی است. مثلا در نهایت دولت با گرفتن فاینانس خارجی و رفتن زیربار بدهی و دادن تضمین‌هایی می‌تواند به آن سمت و راه‌اندازی واحدهای جدید اقدام کند، آنها می‌توانند قراردادهایی به قول مدیران دولتی کلید در دست را امضا کنند و آخرین تکنولوژی و مدرن‌ترین دستگاه‌ها را وارد و نصب کنند و تولید را بالا ببرند ولی خوب وقتی فروشی برای آن وجود نداشته باشد و بازاری به چه نقطه‌ای می‌رسیم؟ این موضوع تنها به بدهی‌های بیشتر و جدید کشور منجر خواهد شد و در نهایت دولت باید با ریسک بسیار بالا واحدهایی را ایجاد کند و وقتی جواب نداد از پول نفت بدهی‌هایش را بپردازد.

به اعتقاد من این برنامه‌ریزی که بگوییم عدد ۵۵ میلیون تن برویم تولید کنیم اصلا منطقی نیست بلکه باید موضوع جامع‌تر دیده شود و مدیران و کارشناسان برنامه‌ریزی ببینند که با چه هدفی می‌خواهند به این برنامه برسند و آیا در کنار این توسعه تولید به راه‌اندازی واحدهای تولیدی دیگری که نیاز به فولاد دارند هم فکر کرده‌اند؟ یا در نهایت ما با پروژه‌های دولتی جدید و بدهی‌های بیشتر روبه‌رو خواهیم شد؟

ساعت 24

 

۱۶ شهریور ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴
تعداد بازدید : ۳۱۸
کد خبر : ۳۵,۰۲۰
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید