پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- استاد اقتصاد دانشگاه تهران
با تشریح دلایل رکود و بیکاری حاکم بر اقتصاد کشور، دلار ارزان و فساد مدیران را
از جمله دلایل در این زمینه برشمرد و گفت: حتی آمریکاییها که دنیا را به آتش میکشند،
اما منافع ملی خود را به خطر نمیاندازند.
به گزارش
خبرنگار اقتصادی خبرگزاری
تسنیم، وضعیت فعلی اقتصاد ایران هشدار دهنده است و
اگر بهبود پیدا نکند با موج عظیمی از بیکاران روبهرو خواهیم بود. آمارهای غیررسمی
نشان میدهد 12 میلیون بیکار در کشور وجود دارد، اما برخی مسئولین با بازی کردن با
آمار خود را به خواب غفلت میزنند و در محاسبات میگویند که هفت میلیون نفر بیکار
ارادی داریم؛ تعریف آنها از بیکار ارادی کسی است که بیکار است و از آموزش بهرهمند
نشده است.
اقتصاد
ایران از سال 68 با پیادهسازی سیاستهای صندوق بین المللی پول که یک نهاد وابسته
به آمریکا است و خواستار پیاده سازی سیاستهای لیبرالی در کشورهای گوناگون است به
این جهت رفته و از قانون اساسی به همان میزان فاصله گرفته است.
این موارد
بخشهایی از دیدگاههای ابراهیم رزاقی، کارشناس اقتصاد ایران و مدرس دانشگاه است
که در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم مطرح شده است. مشروح دیدگاههای رزاقی در
خصوص وضعیت اقتصاد کشور و سیاستهای دولت را در ادامه میخوانید:
*هر
کسی با یک بار کارکردن باید بتواند نیازهای خود را برطرف کند
تسنیم:
راهکار برونرفت از این بحران چیست؟
رزاقی:
از لحاظ نظری همان چیزی که در قانون اساسی آمده است راهکار برونرفت از این بحران
است. اولین آن، اصل 44 قانون اساسی است که نظام اقتصادی سهبخشی و مالکیت سهگانه
را ابلاغ میکند. اما دولتمردان سالها است که نظام اقتصادی یکبخشی و مالکیت بخش
خصوصی را ترویج میکنند.
دومین
راهکار اصل 43 قانون اساسی است که تأمین عدالت را بهعهده دولت میداند. باید
مسکن، خوراک، پوشاک، بیمه، درمان، آموزش و کار برای اقشار مختلف جامعه تأمین شود و
هر کسی با یک بار کار کردن بتواند نیازهای خود را برطرف کند و بقیه اوقاتش را صرف
افزایش معنویت کند. ابتدای قانون اساسی میگوید که اقتصاد وسیله است در حالی که هم
نظام سرمایه داری و هم سوسیالیستی اقتصاد را هدف میداند. برای بازگشت چارهای جز
اینکه مسئولین معتقد به قانون اساسی شوند و آن را پیاده کنند، نیست.
اینکه شخص
نتواند با 8 ساعت کار در روز مخارج روزانه زندگی خود را تأمین کند به استثمار
کشیدن انسان است و طبق اصل 43 استثمار ممنوع است. اگر طبق قانون اساسی و اندیشههای
امام جلو میرفتیم 130 میلیون شغل ایجاد میشد. اکنون 13 میلیون شغل داریم که
نیمی از آن دلال هستند.
تسنیم:
سایر کشورها چگونه به مبارزه با بیکاری پرداختند؟
رزاقی: اول
اینکه، حمایت از تولید داخلی؛ اکنون آمریکا را مهد لیبرالیسم میدانند در صورتی
که همین آمریکا تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که تولید داخلی خود را در معرض آسیب قرار
دهد، مثلاً موقعی که در رابطه با صنعت فولاد خود احساس خطر کرد تعرفه 250درصدی
برای فولاد چین وضع کرد و یا اینکه برای قطعات الکترونیکی ژاپن محدودیتهایی در نظر
گرفتند چون تولیدکنندگان آمریکایی نمیتوانستند با آن رقابت کنند. و نکته دوم
اینکه همین کشورهای لیبرالی کشور خود را بر اساس مالیات اداره میکنند.
تسنیم:
مالیات چگونه میتواند در رونق تولید داخلی نقش داشته باشد؟
رزاقی:
کارکرد مالیات در این کشورها به دوصورت مطرح است؛ یکی اینکه اداره کشور بر اساس
این مالیاتها است و نکته دوم اینکه این مالیاتها برای فعالیتهای واسطهای سنگین
است و بهصورت طبیعی سرمایه گذار و سرمایهها را بهسمت فعالیتهای تولیدی سوق میدهد.
این
در حالی است که اگر ما خواسته باشیم مالیات بگیریم، از کارگران، کارمندان و
تولیدکنندگان میگیریم و دولتمردان توانایی مالیات گرفتن از دلالان را ندارند. حضرت
امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز دارای چنین فکر عمیقی بودند و در یک
جمله تاریخی فرمودند که ثروت اگر مشروع هم باشد باید به کارخانه و مزرعه برود ولی
اکنون متأسفانه ثروت عظیمی در کارهای غیرتولیدی قرار دارد.
*دولت آگاهانه یا ناآگاهانه فقر،
بیکاری، اختلاف طبقاتی و فساد را تشدید میکند
تسنیم:
سیاستهای دولت را در راستای رونق تولید چگونه ارزیابی میکنید؟
رزاقی:
یکی از اثرات مخربی که دولتها میتوانند در اقتصاد کشور به جای گذارند پخش دلار
ارزان است. دلار ارزان آنچنان به اقتصاد کشور صدمه میزند که هیچ کارخانهای نمیتواند
با آن رقابت کند. دلار 11هزار تومانی را 3500 تومان میفروشند.
دولت
آگاهانه یا ناآگاهانه برنامهای برای افزایش فقر، بیکاری، اختلاف طبقاتی و فساد و
انحراف بانکها دارد که این بهدنبال خود طبقات محروم را بهشدت گسترش میدهد.
اکنون
دولت حقوق بیست میلیونی مدیران را تصویب کرد، حال سؤال این است وقتی پایینترین
مقدار حقوق نهصد هزار تومان است چرا باید این مقدار فاصله بین حقوق مدیران با
پایینترین مقدار حقوق باشد. اگر طبق قانون هفت برابر نیز باشد یک چیزی حدود هفت
میلیون میشود حال باید از این مقدار اختلاف فاحش سؤال شود.
بانکها
نیز در این آشفته بازار اقتصادی ایران مقصر هستند چرا که به جای اینکه به سراغ
فعالیتهای تولیدی بروند به سمت فعالیتهای اقتصادی دیگر به جای تولید می روند. به
جهت سود پایین فعالیتهای تولیدی نسبت به سایر فعالیتهای اقتصادی آنها فعالیت تولیدی
را رها کردند. در صورتی که نقش بانک این است که به اشکال مختلف به تولید
کنندگان تسهیلات بدهد.
تسنیم: در صحبتهایتان یه راهکار نظری برون رفت از این بحران اشاره
کردید. راهکار عملی را در چه می دانید؟
رزاقی:
در یک کلام انقلاب اداری راهکار برون رفت از وضعیت کنونی اقتصاد کشور است.
مسئولان فاسد در نهادهای مختلف کشور باید تغییر کنند. احتیاج به یک انقلاب
در دانشگاهها نیز احساس می شود. تعلیمات لیبرالی به آنها آموخته می شود که یا
نباید به آنها آموزش داده شود یا اینکه اگر قرار بر آموزش است باید نقد آن
نیز به آنها آموزش داده شود. علاقمندان به پیاده سازی سیاستهای لیبرالی مسلمان
نیستند. مسلمان واقعی هیچگاه علاقه به پیاده سازی نظام لیبرالی ندارد؛ چراکه از
بدیهیات اسلام علاقه به هم نوع است که این مفاهیم با ادبیات لیبرالی بیگانه است.
دستگاه
آماری کشور نیز باید ملزم به دادن اطلاعات آماری صحیح و به دور از دروغ و آمار
سازی شود. به تولیدکنندگان تسهیلات ویژه ای بدهند. دلار ارزان برای هر کاری در
اختیار افراد قرار ندهند. و مبارزه با فساد در دولتمردان کمی جدی تر شود و از
برخورد حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) با برادرشان در برخورد با نزدیکان خود درس
بگیرند.
*رانت
7 هزار تومانی تجارت با دلار 3500 تومان
تسنیم:
افزایش مناطق آزاد را در چنین شرایطی چگونه ارزیابی می کنید؟
رزاقی:
اکثر کشورهای سرمایه دارای، دارای منطقه آزاد تجاری هستند. از انگلستان گرفته
تا ژاپن و چین همه دارای منطقه آزاد می باشند. اما یک نکته اینجا بسیار حایز
اهمیت است که نباید فرموش کرد و آن اینکه وقتی که قیمت دلار را ارزان تعیین می
کنید دلار به جای 11000تومان 3500تومان به فروش برسد؛ کدام تولید کننده و در کدام
کالایی برایش صرفه اقتصادی دارد که تولید کند؛ در برابر دلار ارزان که جنس
به وسیله آن وارد کشور می شود دست به تولید بزند و سراغ تجارت نرود. چون می تواند
از طریق واردات صاحب آن مابه التفاوت شود. نزدیک هفت هزار تومان در
برابر هر دلاری که بانک مرکزی در اختیار آنها قرار می دهد رانت به ازای هر
دلار وجود دارد. چه طور از این سود غافل شود و به سراغ تولید برود. خود این حرکت
دویست درصد سود دارد. با دلار سه هزار و پانصد تومانی کالا وارد می
کند در حالی که با قیمت دلاری 11000تومان کالای خود را می فروشد. مالیات هم که نمی گیرند.
چرا
به سود بیست درصد راضی شود؛ همین دلار را می گیرد و به کشورهایی همچون امارات، قطر
و... می رود کالا وارد می کند و در این واردات دویست درصد سود بدون هیچ مشکلی
دریافت می کند. این درحالی است که اگر یک تولید کننده خواسته باشد تولید کند باید
عوامل تولید را ایجاد کند، کارگر را سر موعد حقوق دهد، عوارض و مالیات بدهد. بعد
از همه این مشکلات در آخر فقط از بیست درصد سود بهره مند شود. سوال این است که
وقتی با ایجاد مناطق آزاد چنین فضایی بازتر شد چند درصد تولید کنندگان ما حاضر به
ادامه تولید هستند؟ به خصوص در شرایطی که مرتبا در اثر اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی
صندوق بین المللی پول به جامعه تفهیم می کنند که آدم عاقل کسی است که به
دنبال حداکثر سود، لذت و ثروت خود باشد. اکنون فردگرایی سوگرایانه به شدت
افزایش پیدا کرده است.
طبیعتا
مقایسه می کند که اگر کالا تولید کنم بیست درصد سود کسب می کنم در حالی که اگر وارد
کنم دویست درصد سود کسب می کنم. تعداد اندکی هستند به سود کم قانع هستند و حتی اگر
آنها تولید کنند به جهت ارزانتر بودن کالای خارجی که به جهت دلار ارزان ایجاد شده
است استقبال چندانی از کالای آنها صورت نمی گیرد. با دلار ارزان دولت دارد به
کالای خارجی یارانه می دهد اما تولید داخلی که یارانه دریافت نمی کند بنابر این
گرانتر از تولید خارجی می شود. در نهایت تولید کنندگان ما هم مونتاژکار می شود.
تسنیم:چگونه
است که تولیدکنندگان ما مونتاژ کاری را ترجیح می دهند؟
رزاقی:
حتی تولید شیر، گوشت و مرغ ما نیز با رویکرد مونتاژکاری انجام می شود. چون لزومی
که ندارد از داخل تهیه کنند و نمونه خارجی آن نیز ارزانتر است. روغن نباتی
که تولید می کنیم ده بیست درصد آن تولید داخلی است بقیه اش را وارد می کنیم . در
چنین شرایطی حتی همین تولید داخلی هم به معنای واقعی اش تولید داخلی نیست.
اکنون
سوال این است چند تا از این مناطق بوده و اکنون می خواهند آن را دو برابر کنند
ابتدا باید ببیند در این چند سالی که این مناطق وجود داشته است آیا منجر به افزایش
تولید شده است حتی در یک مورد از کالای معین و در یک منطقه از این مناطق ما رونق
تولید داشته ایم؟ حتی چیزی که مربوط به صنایع تبدیلی است؛ یعنی خرمای ما در
آن منطقه بسته بندی می شود؟ همین کار ساده را نیز انجام نمی دهند؛ چون سود صنایع
صنعتی کننده و تبدیلی کم است.
بخش
خصوصی که به دنبال حداکثر سود است و سود نیز در فعالیت تولیدی نیست خرما را فله ای
می فروشد تبدیل نمی کند به مواردی همچون عسل خرما، شیره خرما و... یا اینکه بسته
بندی و ضد عفونی را خود انجام دهد. نمونه های زیادی از این دست داریم مثلا بسته
بندی کننده زعفران در خود ایران باشد.
*نابودی
صنعت کشور از سال 1348 و با تثبیت دلار کلید خورد
تسنیم:
با این شرایط افزایش مناطق آزاد را به شدت برای اقتصاد ایران مضر می دانید؟
رزاقی:
قطعا؛ مجموع این مطالبی که عرض شد، نشان دهنده این است که اقتصاد ایران زیر
بمباران شدید دلار ارزان است که دولتها ایجاد کردند و تورم داخلی هیچ تأثیری در
قیمت آن ندارد. تقریبا مثل زمان شاه با این تفاوت که در زمان شاه تورم تا سال 48
وجود نداشت و کم بود. از سال 48 که قیمت نفت افزایش پیدا کرد؛ واردات افزایش پیدا
کرد و دلار را تثبیت کردند و به مجردی که این اتفاق افتاد، تمام آن صنایعی که کار
می کردند وصنایعشان را صادر می کردند، همه آنها تعطیل شدند و واردات افزایش پیدا
کرد. افزایش مناطق آزاد سودی جز هجوم بیشتر کالای خارجی و ورشکستگی تولید داخلی
ندارند و در نهایت واردکنندگان کالاها اهریمنان نابودی اقتصاد خواهند شد و ریشه
اقتصاد ایران را می خشکانند.
تسنیم:
راهکاری هست که با وجود دلار ارزان اقتصاد ایران از واردات کالا صدمه نبیند؟
رزاقی:
اگر دولت مالیات متناسب از واردکنندگان می گرفت حتی با وجود دلار ارزان تولید
ایران به سمت نابودی نمی رفت. چون از طریق مالیات آن سود دویست درصد به مراتب کاهش
می یافت و به میزان سود تولید می رسید. این در حالی است که دولت برای شغلهای واسطه
ای اصلا مالیات نمی گیرد در حالی که در آمریکا و انگلستان برای فروش خانه 80 درصد
مالیات اخذ می شود.
*پیدایش
طبقه اشراف بی غیرت
تسنیم:
علت عدم گرفتن مالیات از شغلهای واسطه ای چیست؟
رزاقی:
می خواهیم یک عده آدم خواست رشد کنند که اسم آنها را اشراف گذاشتیم. در صورتی که
این نامگذاری جفای به اشراف است چون اشراف یک مبانی داشتند که علاوه بر سود
خود، منافع ملی را نیز در نظر می گرفتند؛ در حالی که این دسته از اشراف و
ثروتمندان جدید اصلا به فکر منافع ملی نیستند و اصل تدبیرشان این است که چگونه به
خارج مهاجرت کنند.
به هر ترتیب
آمریکایی ها اقتصاد ما را از بین نبردند بلکه خودمان با پرداخت دلار ارزان
و
صادرات نفت خام این کار را انجام دادیم. اراده ای برای تبدیل نفت و پتروشیمی به
کالای نهایی دیده نمی شود و این مسئله اقتصادمان را با چالش مواجه کرده است. در
واقع می توان گفت تهاجم به اقتصاد ایران از درون به درون است از طریق واردات
با دلار ارزان و مدیران فاسد که ذهنشان آنقدر خود پرست هست که کاری
انجام می دهند که هیچ آمریکایی برای کشور خودش انجام نمی دهد. آمریکایی ها
دنیا را به آتش می کشند اما منافع ملی خود را به خطر نمی اندازند.
منبع: تسنیم