پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- ارج و ارجهای دیگر حتی اگر تعطیل نشده باشند، طبعا در وضعیت زیانده
یا بدهکار به شبکه بانکی به سر میبرند.
به گزارش
اعتماد، انتشار هر از چندگاه خبر تعطیلی کارخانههای صنعتی مانند ارج، هر بار موجی
از واکنشهای عمومی در شبکههای اجتماعی و متعاقب آن واکنشهای مخالفان برجام را
به همراه دارد. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی نیز در آخرین سخنرانی خود با کنایه
به حامیان برجام گفته است: «مدعی بودند هم چرخ سانتریفیوژها میچرخد و هم چرخ
صنعت، اما امروز میگویند جلوی چرخیدن چرخ تانکها را گرفتیم.» موجسواری مخالفان
برجام و گره زدن مسائل ریشهای اقتصادی به پسابرجام برای نادیده گرفتن دستاوردهای
بزرگ یک سند سیاسی-امنیتی موضوعی است که رویکرد رسانهای جریان مخالف دولت شده و
برای این منظور مدام از اقتصاد وام میگیرند.
ما با چند
مساله مواجه هستیم:
نخست کیست
که منکر حال بد صنعت و تولید باشد و از آن مهمتر کیست که نداند تحریمها در کنار
آشفتگی اقتصادی دولتهای نهم و دهم در حکم تیر خلاص بر پیکر نحیف صنعت این کشور
بوده است؟ و همچنین کدام اقتصاددان و مدیر اقتصادی است که بتواند با نگاه علمی
برجام را یک سند اقتصادی بداند؟
ارج و ارجهای
دیگر حتی اگر تعطیل نشده باشند، طبعا در وضعیت زیانده یا بدهکار به شبکه بانکی به
سر میبرند. شرایطی که محصول عوامل درون و برونسازمانی است. بنگاههایی تنبل و
فربه که بیتوجه به اصول مسلم مدیریت، با همان شیوه سنتی قصد فعالیت در عصر جدید
را دارند و بدون کوچکترین استراتژی مشخصی برای مسائلی نظیر برندینگ و حفظ سهم
بازار و کشف بازارهای جدید و مشارکت برای واردات تکنولوژی (Industry Partnership) و با مدیریت
خصولتی هر روز از قبل ضعیفتر میشوند. بدون شک فاکتورهای برون سازمانی نظیر بیانضباطی
بازار مالی کشور و عدم تخصیص منابع حمایتی و اجرا نشدن یا بد اجرا شدن طرحهای
بزرگ اقتصادی نظیر هدفمندسازی یارانهها و سقوط ارزش پول ملی به یک سوم در عرض ١٨
ماه در دولت گذشته و عدم وجود مشوقهای کافی صادراتی و دست آخر کشاندن وضعیت سیاسی
کشور به ذیل بند ٧ منشور سازمان ملل متحد، انگیزهای برای اصلاح رفتار درونسازمانی
برای صنعت باقی نگذاشته است.
عدم شفافیت
نظام بانکی و خودداری نهادهای پولی از تزریق تسهیلات و منابع به صنعت نیز بر این
بحران افزوده است. شهرکهای صنعتی بیرونق و ریاضت کارخانجاتی که یک به یک در بدهیها
فرو میروند و تا آخرین ریال سرمایه در گردش خود مقاومت میکنند و پس از آن تن به
تعطیلی میدهند، محصول ترکیبی از عوامل درون و برونسازمانی است. این بحران،
بحرانی لاینحل نیست و کشورهای بسیاری از این روزها گذر کرده و توانستهاند با
برنامهریزی دقیق و استفاده صحیح از منابع مالی و انسانی بر چنین شرایطی فایق آیند
اما نکته تاسفبرانگیز آنجاست که نگاه سیاسی به این موضوع جایگزین یک نگاه ملی و
کارشناسی میشود.
برای حمله
به برجام مصایب اقتصادی به گروگان گرفته میشوند و همین موضع مانع ایجاد عزم ملی
برای عبور از این بحران میشود. برجام یک سند کاملا سیاسی و امنیتی است که حول یک
موضوع فنی شکل گرفته است. تاثیر اقتصادی برجام وقتی نمایان میشود که با رفع تحریمها
شرایط و فاکتورهای برون سازمانی اقتصاد را بهبود میبخشد. آنان که کارویژه برجام
را در اقتصاد خلاصه میکنند خود بهتر از هر کسی میدانند که صرفا بهانهجویی میکنند.
کارویژه
برجام خارج کردن کشور از ذیل بند ٧ منشور سازمان ملل متحد و دور کردن سایه جنگ و
بالا بردن توان حاکمیتی کشور بود اما در مقابل مشیای قرار گرفت که حتی توان فروش
نفت کشور را هم از دست داده بود و صادرات نفتی ما به زیر یک میلیون بشکه رسیده بود
و به گفته وزیر امور خارجه در گزارش به منتخبان مجلس دهم، روز به روز کمتر نیز میشد.
رییسجمهور در کنفرانس مطبوعاتی خود پس از اجرای برجام تاکید کرد که امروز در حوزه
اقتصاد نوبت کار و تلاش است و شرایط به نفع فعالیت اقتصادی تغییر کرده است؛ این
دقیقترین و حرفهایترین تعبیر ممکن از تاثیرات اقتصادی برجام بود. مخالفان
برجام که امروز عزادار ارج شدهاند نیک میدانند اگر برجام رخ نمیداد چه بسا ما
در تامین گندم و اقلام اساسی نیز دچار مشکل میشدیم، همانطور که کشور در برههای
مجبور بود نفت خود را تبدیل به برق کند و برق را با گندم پاکستان تهاتر کند تا نان
مردم تامین شود و تصور شرایط کشور، اگر هنوز برجامی حاصل نشده بود، کار سختی نیست!
انگیخته
و انگیزه آن گروهی که از برجام به اقتصاد و آن هم به وخیمترین حوزه اقتصاد، یعنی
«تولید» پل میزنند چیزی جز فریب افکار عمومی پیرامون هویت برجام نیست. پیش از
برجام ایران شدیدترین محدودیتها علیه یک کشور را در تاریخ روابط بینالملل تحمل
میکرد و وظیفه توافق هستهای توقف آن روند و برعکس کردنش و پاره کردن زنجیر فشار
همهجانبه بود که به بهترین شکل ممکن انجام شد. پیش از برجام، لیست سیاه و ممنوعهای
نبود که نام ایران در صدر آن نباشد، از فرودگاهها تا گمرکها، از بانکها تا
صرافیها و حتی پستها که برای ارسال مرسولات به ایران به عنوان «منطقه پرخطر»
هزینه اضافی دریافت میکردند. از فروش بنزین هواپیما تا صدور ویزای دانشجویی و ثبت
شرکت با مالکیت ایرانی در خارج از کشور با مشکلات عدیده مواجه بود تا هر نوع راه
احتمالی برای تبادلات تجاری با ایران مسدود بماند.
برجام
بسیاری از این مشکلات را حل کرده است و برخی دیگر نیز با مرور زمان و «عادیسازی»
نام ایران برطرف خواهد شد و از آن مهمتر، روند فزاینده این محاصره متوقف شده است
و همین امر تاثیرات خود را بر اقتصاد ناخوش احوال ما خواهد گذاشت. اما باید در
کنار تاثیرات برجام مجموعهای دیگر از تمهیدات و اقدامات اندیشیده شود و بررسی شود
چرا تعداد کارگران کارخانه ارج از بیش از ١٠٠٠ نفر در سال ٨٤ به حدود ٣٠٠ نفر در
سال ٩٢ رسیده است یا به چه دلیلی این کارخانه در سال ٨٧ از بورس اخراج شده است و
ریشه مشکلات آن چیست و چقدر از این مشکلات در بین دیگر صنایع ما اپیدمی شدهاند؟
منبع:
روزنامه اعتماد