پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- حسین راهداری
در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشت:
روز جمعه، لحظاتی پس از اعلام نتیجه
همهپرسی بر خلاف انتظار بسیاری از دولتمردان، صاحبان کسب و کارها و رسانهها،
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رقم خورد و همین خبر کافی بود تا شوکی تمامی
بازارها را دربرگیرد. اینکه چه میزان از این واکنش واقعی و چه میزان از روی
هیجانات پس از این شوک بوده است، مسالهای است که در روزهای آتی میتوان در مورد
آن قضاوت کرد.
اما در کل تاثیر خروج بریتانیا بر
سرنوشت اتحادیه اروپا و نیز آینده واحد پولی یورو و همچنین بر بخش بانکی غیر قابل
انکار است. حال با این اوصاف، تبعات اقتصادی خروج بریتانیا بر اقتصاد ایران چیست؟
پر واضح است که اقتصاد ایران ارتباط
چندانی با دنیا به معنای چیزی فراتر از واردات و صادرات کالاها ندارد. بنابراین از
این منظر نیز انتظار نمیرود که مانند آنچه روز جمعه در بسیاری از کشورها اثراتش
را نشان داد، شوک خروج بریتانیا بر ایران چندان اثرات مستقیم و سریعی داشته باشد.
واکنش خنثای بورس در روز شنبه خود گویای این حقیقت است. البته سالها و دهههاست
که انزوای ایران از بازارهای مالی و اقتصادی دنیا، هم فرصتهای بیشمار رشد را از
ایران گرفته و هم آن را بهطور مستقیم در برابر بحرانهای جهانی به ظاهر مصون کرده
است؛ زیرا در عمل بهطور غیرمستقیم اثرات بحرانهای اقتصادی جهانی در قالب قیمت
کالاهایی همچون نفت یا تغییرات ارزش دلار بر اقتصاد ایران اثرگذار بودهاند. با
این وجود در مورد اثرات اقتصادی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بر اقتصاد ایران
به این موارد میتوان اشاره کرد:
۱- فروپاشی
احتمالی اتحادیه اروپا و واحد پولی یورو
هدف شکلگیری اتحادیه اروپا در ابتدا
نزدیکی کشورهای اروپایی پس از جنگ جهانی دوم و عدم بازگشت به جنگی دوباره بود.
ابزار این نزدیکی نیز تفاهمات اقتصادی بود. پس از بحران سال ۲۰۰۸ در آمریکا و بهدنبال آن بحران بدهیهای کشورهای اروپایی، بهنظر
میرسد که دقیقا همین مسائل اقتصادی باعث شدهاند که گروههای راستگرای موافق خروج
از اتحادیه اروپا و یورو قدرت بگیرند. حال اولین خروج نه از جانب کشور
بدهکاری مانند یونان، بلکه اقتصاد مهمی در اتحادیه اروپا به نام بریتانیا اتفاق
افتاده است. این میتواند الگویی برای کشورهای دیگری شود که از بحران و رکود
اقتصادی خسته شدهاند و راهحل را در جدایی از اتحادیه اروپا و واحد پولی یورو میبینند.
اما برای ایران که با آمریکا مشکلات بنیادی سیاسی دارد و روی اروپا بهعنوان وزنه
متعادلکننده نگاه میکند، مشخصا اروپای ضعیف و ازهمگسیخته تاثیر اقتصادی منفی دارد.
در ضمن ایران بسیاری از تبادلات مالی خود را به یورو تبدیل کرده است و بهنظر نمیرسد
بعد از یورو، ایران ارز باثبات دیگری به جز دلار برای تبادلات خود داشته باشد. با
تضعیف اتحادیه اروپا، فروپاشی یورو نیز دور از ذهن نیست و این میتواند ضربه سختی
به ارز تبادلات ایران وارد کند. بهنظر میرسد در بلندمدت ایران باید
یا مساله استفاده از دلار را حل کند یا خود را برای سناریوی دیگری در دنیای بدون
یورو آماده سازد.
۲- تداوم
رکود اقتصادی و کاهش قیمت نفت
این روزها که بازار نفت با رقابت
تولیدکنندگان بر سر مشتریان و به تبع آن افزایش تولید دچار مازاد عرضه است، بدترین
خبر برای تولیدکنندگان نفت میتواند تداوم رکود اقتصادی دنیا یا بهعبارتی کاهش
تقاضا برای نفت باشد. البته اقتصاد انگلیس در ابعاد جهانی
مانند دهههای قبل نقش ندارد و رکود در این کشور نمیتواند همانند آمریکا یا چین،
تاثیر چندانی بر رکود اقتصاد دنیا داشته باشد. اما اگر اثرات بد این خروج به
اتفاقات مشابه در کشورهای اروپایی دیگر و تعمیق رکود در این قاره منتهی شود، آن
موقع اثر رکود اقتصادی اتحادیه اروپا مسلما بر اقتصاد دنیا قابل صرفنظر کردن نیست
که این خود میتواند تقاضای نفت را کاهش داده و سبب افت قیمت نفت شود. پرواضح است
که کاهش قیمت نفت تا چه حد اثرات رکود تورمی بر اقتصاد ایران خواهد داشت.
۳- اثر
منفی بر صنعت بانکها
بریتانیا و بهطور خاص لندن مرکز مهم
مالی دنیا و بانکهای بینالمللی بوده و هست.
از یک طرف لندن در اتحادیه اروپا قرار
داشت و از طرف دیگر روابط آن با نیویورک در آن سوی اقیانوس اطلس به این شهر موقعیت
خاصی برای فعالیتهای مالی داده بود. حال با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، این
کشور جذابیت خود را برای بانکها و موسسات مالی بینالمللی از دست خواهد داد یا
حداقل مانند گذشته جذاب نخواهد بود. سقوط بعضا بیش از ۲۰ درصدی سهام بانکها خود گویای اثر شدید این اتفاق بر صنعت
بانکداری است. در حال حاضر و پیش از این همهپرسی، بانکهای تراز اول بینالمللی
که اتفاقا مرکز اکثر آنها یا در لندن بوده یا جای پایی در این شهر دارند، بهدلیل
ترس از جریمههای احتمالی آمریکا با ایران همکاری نمیکردند. میتوان انتظار داشت
که این بانکها با این شوک و اثرات بد مالی آن، بیش از پیش تحتفشار مالی قرار
گرفته و در رفتارهای خود محافظهکارتر شوند که این میتواند در همکاری با ایران
نیز محدودیت ایجاد کند.
منبع: دنیای
اقتصاد