پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- بازارهای بورس و
ارز در قبال واقعه پنجشنبه گذشته بریتانیا فعال و پویا هستند ولی آنها فقط کاری را
میکنند که صلاح میدانند و آن سقوط قیمت کالاهای بریتانیایی تا اطلاع ثانوی است.
روزنامه
ایران نوشت، این پایان قصه نیست و بزودی زمانی خواهد رسید که بریتانیاییها احساس
خواهند کرد، قطع ارتباط کاریشان با اتحادیه اروپا به قیمت از دست رفتن همهچیز
برای آنها نبوده است اما تا این لحظه بریتانیا بازنده بزرگ این جدایی است. حالا
همگان میپرسند اسکاتلند کی راهی مشابه را طی خواهد کرد ولی برخی میگویند در
گلاسکو این سؤال هم مطرح است که ماندن در دامان اروپا بهتر است یا ادامه گرایش به
دولت مرکزی لندن، اینگونه سؤالها و ابهامها ماندگارترین میراث دوران زمامداری
دیوید کامرون است. او به غلط میپنداشت که اگر مجری انتخاباتی باشد که وابستگی
بریتانیا به EU را در بوته نقد و به نظرخواهی میگذارد، برنده ماجرا خواهد
بود و این زنجیره گسسته نخواهد شد و این یکی از بزرگترین گمانهزنیهای غلط دوران
معاصر بوده است. ما ایرلند شمالی را هم داریم که پس از فروکش اقدامات تند ارتش
جمهوریخواهش ۲۰ سال است که یک ثبات شکننده را سپری میکند و
مرکب جدایی بریتانیا از EU خشک نشده، این سؤال در بلفاست شدت گرفته است
که آیا نباید مثل ایرلندیهای جنوبی یک حکومت مستقل و رها از یوغ دولت لندن را به
راه انداخت و تبدیل به یک «جمهوری» شد؟ برخی در بلفاست میگویند برای ایرلندیها
این یک تیر با دو نشان است زیرا هم از لندن جدا میشوند و هم میتوانند به نام یک
جمهوری مستقل از انگلیس در EU بمانند و این هم از
پسلرزههای رفراندومی است که آخر هفته پیش برگزار شد و نقشه سیاسی، اجتماعی و
اقتصادی کل بریتانیا و حتی جهان را به هم ریخت و جغرافیای رفتاری تازهای را
آفرید. حالا زمان پاسخگویی همفکران دیوید کامرون و همچنین بسیاری از سازمانها در
ایرلند شمالی و اسکاتلند است که میگفتند بهرههای این رفراندوم برای بریتانیا
بسیار بیشتر از ضررهای آن است. حداقل ضرر وارده جدا از ضربات سنگین مالی و بیآرمانی
فکری تشکیل بریتانیایی است که از هر زمانی در گذشته دور و نزدیک، بیشتر در تفرق و
چندگانگی غرق است. یکی دو سال پیش رو نمیتواند برای بریتانیا با ضعفها و فشارهای
شدید اقتصادی همراه نباشد و همه اینها همسو با سقوط قیمت پوند در بازارهای جهانی
است که البته گریزی از آن متصور نیست.
حتی
صدای بریتانیا در بروکسل – مقر اتحادیه اروپا- که سالها صدای رسایی بود حالا بین
صدای مردم همین کشور و بویژه طبقه کم درآمد آن که حکم به جدایی از
EU دادند،
گم شده است. درست است که از این پس کشورهای دیگری با تأسی جستن از بریتانیا اقدام
به برپایی رفراندومهایی درخصوص ماندن در EU یا جدایی از آن
خواهند کرد اما این اقتصاد بریتانیا است که به سوی اضمحلال میرود و آلمان به
عنوان نیروی حاکم بر این اتحادیه بر شکوفایی مالی خود میافزاید و این بهانه و
دلخوشی که کل اروپا هم دیگر آن وضعیت درخشان مالی گذشته را ندارد و مردم تنگدست
شدهاند، وسیلهای برای توجیه و جبران ضربات وارده بر بریتانیا در پی رفراندوم
اخیر نیست.
ریچارد
هاس/ منبع: Financial Times/ مترجم: وصال روحانی