پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- معاون سابق رسانهای شورای عالی امنیت ملی با اعلام اینکه خرید
پُرریسک اوراق آمریکا کارِ بانک مرکزی دولت اصلاحات بود و دوستان دولت یازدهم گزارش
غلط دادند، گفت: خطای استراتژیک در موضوع توقیف اموال توسط آمریکا، اصرار بر نگهداری
ذخایر در خارج از کشور بود.
به
گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، ابوالفضل ظهرهوند از چهرههای باسابقه وزارت
امور خارجه است که علیرغم فعالیت جدی در حوزه بین الملل و سیاست خارجی و بهخصوص سالها
کار روی معاهدات خلع سلاح و کنترل تسلیحات، مطالعات اقتصادی هم دارد. دو بار حضور جدی
در افغانستان بهعنوان سفیر و دیپلمات در دهههای هفتاد و نود شمسی، سفیر ایران در
ایتالیا، مشاور رییس دولت دهم در حوزه افغانستان، معاون شورای عالی امنیت ملی و عضویت
در تیم مذاکره کننده هستهای پیشین؛ خلاصهای از فعالیتهای وی است. درباره توقیف دو
میلیارد دلار از داراییهای ایران در آمریکا و چندو چون ماجرا با او به گفتگو نشستیم
که بهشرح زیر است:
تسنیم:
در رابطه با 2 میلیارد دلاری که اخیراً بهدستور دادگاهی محلی در آمریکا، بنا بر دادخواست
کشته شدگان بمبگذاری آمریکایی در لبنان، توقیف شده، سیف رئیس کل بانک مرکزی و همچنین
حمید بعیدینژاد معاون وزیر امور خارجه گفته بودند که بهدلیل خرید اوراق و سرمایه
گذاریهای دولت قبل در آمریکا عملاً زمینه برای توقیف داراییهای ایران فراهم شده است؛
نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
در
اظهارنظری که شده، بهنظر بنده، سابقه امر را دوستان خبر نداشتهاند، و بدون اطلاع
این مطالب را بیان کردهاند. این امر مسبوق به سابقه است و تقریباً هشت سال پیش، موضوع
در ایتالیا (رم) مطرح شد. ما هم اطلاع نداشتیم که پولی یا وجهی در بانک اوبهای (بانک
لیبیایی که یک شعبه هم در رم دارد) است. ما در همان دوران مواجه بودیم با تحرکات خانواده
سربازان کشته شده آمریکایی در لبنان که یک تیم حقوقی را استخدام کرده بودند، در کنار
آن هم هدایتها و کمکهای سرویس اطلاعاتی آمریکا
بود؛ و آنها در تلاش بودند تا در مکانهای مختلف طرح شکایت بکنند و غرامت بگیرند، یکی
از آن مکانها، ایتالیا بود. یک بانک دیگری هم بود بهنام "بیانال" که
آنها اطلاع پیدا کردند ایران در آن بانک پول دارد، یک رأی را از دادگاه آمریکایی آورده بودند که در
دادگاه ایتالیا هم تأیید شده بود، که ما هم در برابر آن ایستادیم و توانستیم در دیوان
عالی ایتالیا، بهنفع خودمان رأی بگیریم که این رأی، آن رأی دادگاه آمریکا را در ایتالیا
شناخته شده ندانست. این موضوع باعث شد که این جریان فروکش کند، اما خانوادههای آمریکایی
و آن تیم حقوقی، سعی میکردند به هر ترتیب، جاهایی را که ما منابعی داشتیم پیدا و آن
را توقیف کنند.
در
خصوص موضوع بانک اوبهای هم ما بعداً متوجه شدیم که، یک مبلغی پول ایران در آنجا هست،
و آمریکاییها هم توانسته بودند پی ببرند که منابعی از ذخایر ایران در آنجا است و توانستند
رأی انسداد بگیرند و آن را مسدود کردند.
در
اثنای بررسی اینکه اصلاً چرا در بانک اوبهای پول داریم، و بدانیم این پول از کجاست
و آیا از فروش نفت است، کاشف بهعمل آمد که در گذشته قبل از دولت نهم، تیم مدیریت کننده
منابع ارزی در بانک مرکزی، یک بخشی از ذخایر در اختیار را اوراق دولت آمریکا خریده
است؛ و این نکته اولین مسئله بود. این اوراق از سیتی بانک که در لوکزامبورگ شعبه اصلی
آن قرار دارد، بهعنوان بانک عامل و امین خریداری شد. البته اگر در آنجا مشخص میشد
که خریدار جمهوری اسلامی ایران است، یا اوراق را نمیفروختند، و یا بعداً در هنگام
سررسید اجازه تبدیل به دلار داده نمیشد، بنابراین آنها با عنوان دیگری که من نمیدانم
چه بوده، سیتی بانک را بهعنوان واسطه و دلال سرمایه گذاری و خرید انتخاب کردند و
در زمان سررسید که نمیدانم چندساله بوده، چون معمولاً اوراقها تا پنج سال هم دارند،
سیتی بانک این اوراق را میدهد و پول سودش را میگیرد. سیتی بانک چون در نگهداری
این حجم پول مشکل داشته، عنوان میکند که ما باید این پول را از شعبه کانادایمان منتقل
کنیم به جایی دیگر، باز این تیم مدیریت کننده منابع ارزی در بانک مرکزی، از قرار بانک
اوبهای را انتخاب میکند، و میگویند "پول را به اینجا منتقل کنید".
نکتهای
که در اینجا میتوانم بگویم این است که دو اشتباه اتفاق افتاده است، یک اشتباه خرید
آن اوراق بوده، که یک کار پرریسکی بوده و اصلاً مجاز نبودند به این کار. با سیاست کلی
دولت اصلاحات و یا هر دولتی سازگاری ندارد که با پول بیت المال چنین ریسکی بکنند.
خطای
دوم، انتخاب یک بانکی بوده که خود آن بانک هم میتوانسته مورد هدف قرار بگیرد بهخاطر
اینکه سرمایه آن بانک چند صد میلیون دلار بیشتر نبوده، در حالی که چندین برابر آن سرمایه
آن بانک، پول را در آنجا قرار دادهاند؛ این مسئله موضوع را پررنگ میکند و باعث میشود
که افبیآی یا پلیس فدرال أمریکا، روی آن مشکوک شوند، که چگونه یک بانکی به این اندازه،
توانسته است نزدیک چهار میلیارد دلار (3.7 میلیارد دلار) سپرده بگیرد.
نکته
بعدی هم این است که وقتی این اوراق تبدیل میشود به وجه نقد، تبدیل به بخشی از ذخایر
ایران میشود، ذخایری که دهها میلیارد دلار است، که ما در بانکهای مختلفی این پول
را نگهداری و جابهجا میکردیم، و این کار صرفاً مربوط به پول خرید اوراق و یک عملیات
خاص برای یک موضوع خاص نبوده است.
اشکال
دیگری هم که در این مورد پیش آوردهاند، اینکه ما در سال 86 که پول به بانک اوبهای
آمد متوجه مسئله شدیم و در سال 87 در واقع دور تازهای از سیاستهای تحریمی آمریکا،
رقم خورد و در سال 88 تشدید شد و به اوج رسید، بنابراین اتفاقات اولیه قبل از تشدید
تحریمها رخ داده است.
تسنیم:
یعنی قبل از دولت نهم این سرمایه گذاری شده بود ولی در سال 87 شامل تحریمها شده بود؟
بله،
من سابقه این کار را بیان کردم.
تسنیم:
پس حرف رئیس کل بانک مرکزی و معاون امور خارجه درست نیست؟
نه.
آنها اطلاع ندارند. من بحثم این است که این دوستان نهاینکه خواسته باشند خلاف بگویند،
بلکه گزارش درست به آنها ندادهاند. خطای استراتژیک و مهمی که اتفاق افتاده این است
که این دوستان و تیم کارشناسی بانک مرکزی، یک تفکری را از ابتدا داشتهاند، چه در دولت
اصلاحات و چه در دولت کارگزاران و چه در دولت نهم و دهم و حتی شاید الآن، و آن اینکه
اصرار داشتند ذخایر را در بیرون از کشور نگهداری کنند، این یک خطای استراتژیک بوده،
بهخاطر اینکه رویکردش صرفاً یک رویکرد پولی ــ مالی و بین المللی بود و ملاحظات و
چالشهای پارادایمی و تفکر انقلاب اسلامی را لحاظ نمیکرد.
اینها
اگر متوجه موقعیت انقلاب اسلامی بودند و موضوع را از زاویه انقلاب اسلامی مشاهده میکردند،
هرگز نمیآمدند اینگونه این پولها را مدیریت بکنند. استدلال آنها این بود که
"ما هرچقدر پول در بیرون از کشور داشته باشیم، طرفهای تجاریمان روی ما بیشتر
حساب باز میکنند."، لذا در این رویکرد چیزی بهنام تحریم، و چالش ما و آمریکا
جای چندانی نداشته و ندارد.
این
خطا که بریده از رویکردهای ایدئولوژیک ما بوده، در واقع مسبب این اتفاق بوده است. در
دولت نهم و دهم هم دوستان حتی آقای احمدینژاد، هم همین سؤال را داشت، و تأکید داشت
که "ما این پولها را باید به داخل منتقل کنیم، نگذاریم دست گرگ بیفتد". به
همین خاطر هم بود که علیرغم اینکه عدهای اعتراض داشتند، در دولت دهم با فشاری که
آوردند به بانک مرکزی، و البته رئیس کل بانک مرکزی وقت هم همسو و هماهنگ بود، توانستند
بخشی از این ذخایر را به طلا تبدیل و به داخل منتقل کنند. بنده خاطرم هست که برخی در
همان دوران که تحریم بود، تأکید داشتند پول را در بانکی در لندن بگذارند؛ در حالی که
ما عنوان میکردیم: ما با انگلیس مشکل جدی داریم، نفتی را که با مصیبت و مشکل میفروشیم،
و بعد تبدیل به دلار میشود، شما این دلار را به دست و کنترل دشمنان ما میدهید و بعد
میخواهید از آن منابع استفاده کنید، این کار کشور را ضعیف میکند؟
اگر
همه منابع خود را به طلا تبدیل میکردیم، خیلی دستمان بازتر بود و دیدیم آن بخشی را
که تبدیل به طلا کردیم، ارزش آن تا سه برابر افزایش پیدا کرد و الآن هم که قیمت طلا
پایین آمده ما توانستهایم دو برابر سود بکنیم، لذا این مجموعه یک فرآیندی را طی کرده
و اگر آمریکاییها توانستهاند این پول را بگیرند، مربوط به یک فرآیند حقوقی هشتسالهای
است که آن خانوادهها دنبال کردهاند و ربطی به اوراق بودن و غیراوراق بودن هم ندارد.
باید تیم حقوقی در ریاست جمهوری، توانسته باشد این موضوع را مدیریت کند که من در مورد
سالهای اخیر اطلاع ندارم.
تسنیم:
طبق روال دادگاههای عادله، باید یک جرم ثابت شود و سپس حکم صادر شود، این در صورتی
است که هیچگاه دلایل و سندی دال بر دخالت ایران در بمبگذاری لبنان ارائه نشده است.
با توجه به این موضوع آیا این حکم را ایران میتواند لغو کند؟
ما
بالاخره این ذخایر را که بیش از 14 میلیارد دلار است، با سودش از آنها خواهیم گرفت،
ولی اگر قرار باشد داخل بازی آنها بشویم، با سیستم حقوقی آمریکا قطع به یقین آن 14
میلیارد را هم از دست میدهیم، چون طرف دشمن است و هرگونه دلش خواست، مانند برجام توجیه
و تفسیر میکند، اینها دستشان باز است و پایه تفسیر حقوقیشان با ما فرق میکند. ما
بر اصل موضوع اعتراض داریم و این اقدام یک فرایند طولانی را هم طی کرده است.
تسنیم:
طبق بیانیه الجزایر آمریکا موظف به آزادسازی اموال توقیفی ایران شد، چرا تاکنون این
اتفاق نیفتاده و ایران در این مورد چهکاری انجام داده است؟
این
موضوع نشان دهنده غیر قابل اطمینان بودن نظام سیاسی ایالات متحده است. در بیانیه الجزایر
که یک توافقنامه بین المللی است، آمریکاییها کمتر از 48 ساعت پایبند بودهاند، و بعد
از اینکه گروگانهایشان آزاد شد، زیر توافق زدند. با وجود اینگونه تجربیات، نباید نسبت
به دیگر موضوعات و تعاملات بگوییم مهم دولت آمریکاست و کنگره مهم نیست، اینگونه صحبتها
قابل شنیدن و توجیه نیست.
تسنیم:
بهنظر بعضی از کارشناسان این مورد نقض برجام است، نظر جنابعالی چیست؟
باید
ببینیم محتوای برجام چه گفته است. اینکه آمریکاییها در تفسیرشان از ماضی نقلی استفاده
میکنند و میگویند که ما به تعهداتمان عمل کردهایم، این یعنی چه؟ این را با استناد
به محتوای برجام میگویند و ما نباید اجازه میدادیم چنین محتوایی درون برجام اتفاق
بیفتد و برجام یک گرفتاری و مصیبت بلندمدت است.
تسنیم:
در پایان اگر نکتهای هست بیان فرمایید؟
بنده
نظرم این است که در اینگونه موضوعات چه مثبت و چه منفی که کل منافع ایران را مورد
هدف قرار میدهد، باید رویکردمان، یک رویکرد فراجناحی باشد، و مسئله را نباید بهصورت
فرصت، بهنفع خودمان و تهدید علیه دیگران، استفاده بکنیم. این نکته خیلی مهم است چون
اگر قرار باشد راهکاری هم پیدا کنیم، این راهکار، راهکاری ملی و فراجناحی باشد. ما
باید از این درس میگرفتیم و بگیریم که ساختارهای مدیریتی، کارشناسی و نوع رویکردهای
خودمان را اصلاح کنیم، در واقع همان تیمی که در دولت اصلاحات بود، در دولت مهرورزی
به کار خودش ادامه داد و همان تیم بخش عمدهاش در همین دولت تدبیر هست، پس بنابراین
اگر این رویکرد و این شکل از مدیریت تغییر نکند، بهطور یقین ما در موضوعات دیگر هم
متضرر و با مشکل مواجه خواهیم شد.
منبع:
تسنیم