پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- پوتین: روسیه آمادگی دارد تا وامی 5 میلیارد
دلاری در اختیار ایران قرار دهد. روسیه و ایران در رابطه با همکاری در
اجرای 35 پروژه اولویتدار در حوزههای مهندسی، ساختوساز، پایانههای دریایی و
راهآهن نیز بهتوافق رسیدهاند.
منطقه خاورمیانه به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و
ژئواستراتژیکی و دارا بودن ذخایر عظیم فسیلی که مورد نیاز کشورهای صنتعی است،
همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان بوده است. ابرقدرتها در راستای نیل به اهداف
و تأمین منافع ملی خود، تاکنون راهبردهای متعددی را در این منطقه بهاجرا گذاشتهاند.
بهدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده بهمنظور
پر کردن خلاء بهوجود آمده و تثبیت هژمونی خود در سطح جهانی، راهبرد نظم نوین
جهانی را مطرح کرد. در واقع، خاورمیانه از جمله مناطقی
بوده است که همواره مورد توجه سیاستمداران آمریکایی بوده و برای تداوم سلطه
ایالات متحده بر اقتصاد و سیاست بینالمللی، اهمیت اساسی داشته است. به این ترتیب،
آمریکاییها در عصر پساجنگ سرد و با شروع هزاره سوم، بهواسطه مداخله نظامی در
افغانستان و عراق بهبهانه مبارزه با تروریسم و گسترش «دموکراسی»، حضور خود را در
منطقه خارومیانه عادیسازی کردند.
سیاست روسیه در خاورمیانه نیز از دوران قبل از فروپاشی
اتحاد جماهیر شوروی، بخش مهمی از روابط خارجی این کشور را تشکیل میداده و از طرف
دیگر، تابعی از چگونگیِ روابط روسیه با کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، بوده
است. اگرچه پس از فروپاشی شوروی، این تصور بهوجود آمد که زمینههای تنش با غرب
نیز از میان رفته است، اما تحولات دهه گذشته نشان داد که عوامل متعددی باعث ادامه
اختلافنظرها است. مسائلی نظیر گسترش ناتو بهسوی شرق یا مسائل مربوط به حضور
آمریکا در جمهوریهای پیرامون روسیه، از جمله عوامل اختلافآفرین در این زمینه
بوده است.
روسها در مدت کوتاهی پس از فروپاشی نظام سابق، تلاش برای
بازسازی نقش خود و فعالساختن ابزارهای قدرت در منطقه خاورمیانه را آغاز کردند. در
واقع، روسها منافع گوناگونی را در خارمیانه جستجو میکنند که با ویژگیهای
ژئوپلتیکی این کشور، ارتباط مستقیمی دارد.
اما در پی وقوع رویدادهای موسوم به بهار عربی، روسیه دچار
انفعال استراتژیک و نوعی بیعملی شد. این انفعال سبب شد که پایگاههای نفوذ تاریخی
این کشور در خاورمیانه تا حد زیادی از دست برود. سیاست روسها در جریان بحران عراق
و فروپاشی حزب بعث در این کشور، بهگونهای بود که عملاً دست ایالات متحده برای
حضور نظامی در عراق باز شد. آمریکاییها پس از اشغال عراق توانستند فرد مورد نظر
خود را در عراق حاکم کنند و تا قبل از تشکیل دولت جدید توسط احزاب و نیروهای
عراقی، این کشور را با ارتش خود اداره کنند. به این ترتیب، ساختار دولت عراق که از
زمان رویکار آمدن حزب بعث، روسی بود، نهتنها توسط آمریکاییها کنار گذاشته شد،
بلکه آنها بهواسطه مداخله نظامی، باقیمانده ساختار شرقی دوران جنگ سرد در عراق
را بهعمد از بین بردند و حتی ارتش بعث را نیز منحل کردند تا خیالشان از بابت
بازسازی مجدد ساختارهای روسی راحت باشد.
به این ترتیب، روسها متوجه شدند که آمریکاییها و اروپاییها
درصدد کاهش نفوذ روسیه در مناطق پراهمیت غرب آسیا و شمال آفریقا، برآمدهاند. آنچه
در لیبی- متحد سنتی روسیه- روی داد و به سرنگونی قذافی منجر شد، نارضایتی شدید
روسیه از اقدام نظامی ناتو را در پی داشت.
روسیه، شرایط جدید و خاور میانه
در حال حاضر، روسها با رکود اقتصادی بیسابقهای مواجه
شدهاند. در واقع، تولید ناخالص داخلی روسیه در سال 2015، بین 3 تا 4 درصد افت
داشته و تورم نیز در این کشور افزایش یافته است. ارزش روبل نیز کاهش قابلتوجهی را
تجربه کرده است. بهعلاوه، تعداد شهروندان روسی که زیر خط فقر زندگی میکنند، طی
دو سال اخیر از 16 درصد به 23 درصد رسیده است. به این ترتیب، پوتین که بهنظر نمیرسد
تمایل چندانی نسبت به کلید زدن اصلاحات نهادی در کشور خود داشته باشد، تصمیم گرفته
است بنیان مشروعیت نظام خود را از برنامههای اقتصادی و رشد درآمد فردی به اقدامات
وطنپرستانه تغییر دهد. واکنش پوتین به بحران اوکراین و الحاق شبهجزیره کریمه به
روسیه نیز شاهدی بر این مدعا است.
از سوی دیگر، باید در نظر داشت که خاورمیانه از چشمانداز
امنیت داخلی روسیه نیز واجد اهمیت است. در واقع، حدود 20 میلیون نفر مسلمان در
روسیه ساکن است که در مقابل جمعیت روس که رشدی منفی دارد، زاد و ولد بسیار بالایی
دارند و علاوه بر این، آنها خود را عضوی از جهان اسلام میدانند. بنابراین، این
نگرانی بین سیاستمداران روس وجود دارد که گرایشهای افراطگرایانه موجود در
خاورمیانه، به خاک روسیه نیز سرایت کرده و امنیت کشور را مختل کند.
نهایتاً موضع پوتین در قبال بحران سوریه و حضور نظامی
گسترده روسیه در این کشور حاکی از آن است که روسها خواهان ایفای نقش پررنگتری در
تحولات خاورمیانه هستند. در این راستا، دستیابی به یک متحد قابلاعتماد در منطقه
برای روسها ضرورت مییابد. باید در نظر داشت که طی بیش از دو دهه اخیر، همیشه
نوعی رقابت و تقابل در خارومیانه وجود داشته است و کشورهای منطقه حتی عربستان
سعودی نیز سعی کردهاند از این تقابل بهنفع خود بهره بگیرند و متناسب با نوع
روابطشان با آمریکا و کشورهای اروپایی، رابطهشان با روسیه را تنظیم کنند. در
واقع، علیرغم تغییر شرایط بینالمللی و منطقهای برای روسیه و فضای متفاوت فعلی،
همچنان شاهد نوعی رویکرد جنگ سردی بین سیاستمداران منطقه هستیم. در این میان،
ایران بنا به مناسبات سیاسی خود با غرب، بهطور کلی روابطی یکنواخت و بدون توجه به
تحولات منطقه را با روسیه دنبال کرده است. البته طی سالهای اخیر، برخی از تحلیلگران
بر این باور بودند که در صورت حل مشاجرات ایران و غرب بر سر برنامه هستهای این
کشور، شاهد تضعیف پیوندهای بین روسیه و ایران خواهیم بود. با این وجود، درپی
نهاییشدن توافق هستهای، نهتنها روابط ایران و روسیه سرد نشده است، بلکه اکنون
شاهد تقویت هرچه بیشتر پیوندهای بین دوطرف نیز هستیم.
ایران و روسیه در پساتحریم
مقامات ارشد دو کشور تاکنون بارها بر توسعه همکاریها در
حوزههای مختلف، تأکید کردهاند. در واقع، سفر ولادیمیر پوتین به تهران در ماه
نوامبر و ملاقات با مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران که برای اولینبار از
سال 2007 تاکنون صورت میگرفت، نشانهای از چشمانداز گسترش روابط بین دو طرف است.
پوتین روز 21 دسامبر سال گذشته، دستورالعمل ایجاد یک گروه
مطالعاتی پیرامون ایجاد یک منطقه آزاد تجاری میان اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ایران
را صادر کرد. همزمان رئیس کمیسیون اقتصادی اوراسیا هم تصمیم گرفته است موانع پیشروی
واردات محصولات کشاورزی از ایران را برطرف نماید.
ولادیمیر پوتین در جریان سفر خود به ایران، اعلام کرد که
دو طرف برسر افزایش همکاریهای اقتصادی به توافق رسیدهاند و روسیه آمادگی دارد تا
وامی 5 میلیارد دلاری در اختیار ایران قرار دهد. روسیه و ایران در رابطه با همکاری
در اجرای 35 پروژه اولویتدار در حوزههای مهندسی، ساختوساز، پایانههای دریایی و
راهآهن نیز بهتوافق رسیدهاند. بهعلاوه، روسیه در تحول صنعت هستهای در راستای
دستیابی به اهداف عملی و ساخت نیروگاههای هستهای جدید، به ایران کمک خواهد کرد.
همچنین بنا به گزارش خبرگزاریهای روس، سیستم دفاع
موشکی اس-300 نیز در ماه ژانویه سال 2016، به ایران تحویل داده خواهد شد. شماری از
کارشناسان ایرانی هم در مرکز آکادمی هوایی نظامی موژایسکی روسیه، بهمنظور یادگیری
کار با این سامانه، آموزش خواهند دید.
الکسی پودبریوژکین رئیس مرکز مطالعات نظامی و سیاسی در
مؤسسه روابط بینالملل مسکو میگوید که بهدنبال توافق هستهای ایران و غرب، تحریمها
علیه این کشور لغو خواهد شد و ایران به رهبر خاورمیانه و کل تمدن اسلامی بدل شده و
موقعیت ژئوپلتیکی خاورمیانه را تغییر خواهد داد. وی همچنین عنوان کرده است که
«ایران چهارمین اقتصاد بزرگ از لحاظ تولید ناخالص داخلی در جهان اسلام و یکی از
پیشرفتهترین کشورهای توسعهیافته در منطقه است که واجد ذخایر عظیم نفت و گاز نیز
است. کاملاً واضح است که میان ایران، ترکیه و عربستان سعودی، برسر رهبری خاورمیانه
و جهان اسلام رقابت وجود دارد. افزایش همکاری با روسیه میتواند مواضع ایران را
تقویت کند».
یوگنی ساتانوفسکی رئیس مؤسسه خاورمیانه نیز گفته است که
«سرمایهگذاران ایتالیایی، اتریشی، آلمانی و بریتانیایی، برای ورود به تهران صف
کشیدهاند. آنها در حال مبارزه برای فروش تکنولوژیهای جدید خود به ایران هستند.
بهعلاوه، ایران به میلیاردها دلار از درآمدهای بلوکهشده خود در بانکهای کشورهای
مختلف، دسترسی پیدا خواهد کرد. ایران نقش یک شریک واقعاً جذاب را بازی میکند. با
توجه به نقش روسیه بهعنوان نیروی محرکه در تصمیمگیری بر سر برنامه هستهای
ایران، روسها میتوانند به منافعی در این زمینه دست یابند. در این وضعیت مسکو بهدرستی
در حال پیشیگرفتن از رقبا در بازار ایران است». وی افزوده است که «منافع
روسیه و ایران در خارومیانه بسیار به هم نزدیک است. این مسئله شامل همکاری مشترک
برسر مبارزه با تروریسم و نیز همکاریهای سودمند متقابل است. آن موقعیتی که ترکیه پیش از سرنگونکردن
جنگنده روسی سوخو، از آن بهرهمند بود، اکنون نصیب ایران شده است».
دنیس مانتوروف وزیر صنعت و تجارت روسیه عنوان کرده است که
بهزودی تحریمها از دوش ایران برداشته میشود و روابط دو کشور میتواند بیش از
پیش توسعه یابد. بنا به گفته وی، شرکتهای روسی برخلاف رقبای غربی، هیچگاه بهدنبال
نفوذ اقتصادی در ایران نبوده و تنها هدف دستیابی به منافع و سود مشترک و متقابل را
درنظر داشتهاند.
ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی ایران نیز ضمن مهم
دانستن برقراری مراودات تجاری بین دو کشور ایران و روسیه، گفته است که بانک مرکزی
با تمام توان از طرحهایی که به گسترش حجم تجارت بین دوکشور منجر میشود، حمایت میکند
که در این خصوص، شخص رئیسجمهور نیز تأکید ویژه دارند.
بر اساس اسناد مذاکراتِ کمیسیون مشترک همکاریهای دو کشور
که در آبان ماه امسال در روسیه امضا شده، قرار است ارزش مبادلات اقتصادی تهران و
مسکو از حدود دو میلیارد دلار کنونی به سالانه 10 میلیارد دلار در آیندهای نزدیک
برسد. با اینحال، ایران و روسیه افق 40 میلیارد دلاری را برای همکاریها در عرصههای
مختلف در نظر گرفتهاند.
در واقع، علیرغم اینکه پس از برچیدهشدن تحریمها، زمینه
حضور شرکتهای غربی در ایران فراهم میشود، اما ملاحظات سیاسی و رفتار کشورها و
شرکتهای مختلف در زمان تحریمها نیز در این راستا بیتأثیر نخواهد بود. مجید تختروانچی
عضو ارشد تیم مذاکرات هستهای نیز پیش از این در مصاحبه خود با ماهنامه دیپلماسی
انرژی ضمن اشاره به روابط بسیار نزدیک ایران و روسیه و اتفاقنظر دو طرف در بسیاری
از مسائل سیاسی، عنوان کرده است که «بالاخره واقعیتی است که در دوران سختی، تعدادی
از کشورها با ما کار کردهاند. یعنی در دوره تحریمها، اینها تلاش کردند در عین
اینکه این تحریمها وجود داشت، با ما کار تجاری و سیاسی کنند و تحریمها روابطشان
را تحتتأثیر قرار نداد. در دوران پساتحریم نمیتوانیم چشممان را بر روی این قضیه
ببندیم که در دورهای، کشورها با ما کار کردند. همچنین کشورهای بودند که درهای
خودشان را بهروی ما بسته بودند و حال ما ذوقزده نمیشویم که آنها قصد کار کردن
با ما را دارند؛ این یک واقعیت است و ما این کار را نخواهیم کرد».
یکی دیگر از اهداف مشترک واجد اهمیت بین ایران و روسیه،
حذف دلار از مبادلات تجاری دوجانبه است. در واقع، روسیه از زمان آغاز بحران
اوکراین و حتی پیش از آن، بهدنبال ایجاد سازوکارهای تجاری لازم جهت کاهش نفوذ و
استفاده از دلار بوده است. اکنون روسها فعالانه برای عبور از دلار و ایجاد نظام
تجاری بدون دلار، تلاش میکنند. معاون رئیس بانک مرکزی ایران نیز اوایل ماه نوامبر
سال 2015، اعلام کرد که استفاده از دلار آمریکا در تراکنشهای تجاری متوقف شده و
مسئولان سرگرم بررسی توافقاتی با کشورهای مختلف در خصوص استفاده از ارزهای داخلی
در معاملات تجاری هستند.
در حالحاضر، 47 کشور دنیا در چارچوب قراردادها و پیمانهای
دوجانبه و چندجانبه بر اساس پولهای ملی خود مبادله میکنند. در سال 2000 میلادی،
وزاری اقتصاد کشورهای آسهآن+3 (کشورهای آسهآن بهعلاوه چین، ژاپن و کرهجنوبی)،
در شهر چیانگمای تایلند گردهم آمدند و به توافقی دست یافتند که منشأ تحولات
عظیمی در حوزه ارزی جنوبشرقی آسیا شد؛ مصوبات این اجلاس در قالب طرح چیانگمای از
سال 2000 تاکنون در این کشورها بهاجرا درآمده است. یکی از مهمترین مفاد طرح مزبور، توسعه
پیمانهای پولی دوجانبه برای استفاده از پولهای محلی در تجارت بین کشورهای مربوطه
بود تا به این ترتیب، اثرات پولهای پرقدرت جهانی نظیر دلار و یورو، در اقتصاد این
کشورها کاهش یابد. در واقع، مقاومسازی سیستم تبادلات مالی خارجی این کشورها در
اولویت قرار گرفت و روزبهروز توسعه یافت؛ بهگونهای که هماکنون ادعا میشود که
در جنوبشرقی آسیا ارز غالب وجود ندارد و از همه ارزها در تجارت استفاده میشود.
این پیمانهای پولی به دیگر کشورهای جهان نیز تسری یافت. ایران و روسیه نیز درپی
آن هستند که مبادلات تجاری خود را با دلار انجام نداده و بهخصوص، تجارت محصولات
هیدروکربنی خود را بر پایه واحدهای پولی خود صورت دهند. با توجه به حجم بسیار
بالای مبادلات تجاری هیدروکربنی روسیه و ایران و نیز احتمال پیوستن کشورهای عضو
گروه بریکس به این طرح، در آینده شاهد کاهش دهها تریلیونی گردش دلارهای نفتی
خواهیم بود که آسیبی جدی به اقتصاد ایالات متحده وارد خواهد کرد.
روسیه و ایران در رابطه با سوریه نیز مواضع نزدیکی دارند و
آینده سیاسی این کشور برای هر دو طرف واجد اهمیت اساسی است. ایران طی سالهای اخیر
حضور پررنگی در سوریه داشته و توانسته است جایگاه خود بهعنوان یکی از بازیگران
اصلی تأثیرگذار بر تحولات در این کشور را تثبیت کند. روسها نیز با توجه به تجربه
اشغال عراق توسط آمریکاییها، موضع محکمتری در قبال بحران سوریه، اتخاذ کردهاند.
در واقع، روسها علیرغم مخالفت جدی با اقدام نظامی ایالات متحده در عراق،
نتوانستند مانع آن شوند. آمریکاییها بدون توجه به این مخالفتها، سیاست خود را در
عراق دنبال کرده و منافع عظیم اقتصادی و سیاسی روسیه در عراق را مختل کردند. به
این ترتیب، موازنه روابط سنتی روسیه با عراق، تغییر کرد. اما در مورد سوریه، وضع
بهگونه دیگری رقم خورد. یکی از دلایل اهمیت سوریه برای روسیه، بندر طرطوس در این
کشور است که واجد اهمیت اساسی برای نیروهای نظامی دریایی روسیه است. با توجه به
مسائل و مشکلاتی که روسیه در دریای سیاه در اوکراین و در بندر سواستوپول با آن
مواجه شده است، بندر طرطوس تنها پایگاه در منطقه مدیترانه در حوزه آبهای گرم است
که میتواند برای روسیه قابلاتکا باشد. روسها با استقرار سامانه و تجهیزات عظیم
دریایی در طرطوس سوریه، توانستهاند نیروی دریایی استراتژیک خود را بینالمللی
کنند. بندر طرطوس در شرق مدیترانه قرار دارد و دسترسی روسیه به اروپا را تسهیل میکند.
بنابراین، مهمترین کارکرد آن برای روسیه، این است که با افزایش حضور نیروهای
نظامی روس در شرق مدیترانه کشور عملاً اروپا جبهه نظامی روسیه به اروپا نزدیک میشود
که بهواسطه آن، بهسادگی روسیه میتواند اروپا را هدف قرار داده و در عینحال
قدرت بازدارندگی را نیز از اروپاییها سلب کند. در حقیقت، غربیها در حال رساندن
خود به مرزهای روسیه هستند و روسها نیز متقابلاً واکنش نشان داده و در پی رساندن
خود به مرزهای غرب هستند.
نهایتاً ایران و روسیه هر دو واجد ذخایر عظیم نفت و گاز
هستند و درآمدهای حاصل از صادرات انرژی واجد اهمیت اساسی برای آنها است. بهعلاوه،
ابزار انرژی در سیاست خارجی روسیه نقش پررنگی دارد و روسها خود را بهعنوان
ابرقدرت انرژی مطرح میکنند. به این ترتیب، برخی بر این باورند که حوزه انرژی میتواند
به عرصه رقابت و تضاد منافع روسیه و ایران بدل شود. با این وجود، به دلیل نوع
رابطهای که ایران با اروپا و ایالات متحده داشته است، طی دو دهه بعد از فروپاشی
شوروی، هیچگاه ظرفیت رقابتی مذکور از سوی ایران مورد بهرهبرداری قرار نگرفته
است. از سوی دیگر، باید در نظر داشت که بازار سنتی نفت و گاز روسیه، کشورهای
اروپایی است. روسیه حدود 70 درصد نفت خود را به اروپا صادر میکند و بخش عمدهای
از گاز طبیعی مورد نیاز کشورهای اروپایی نیز بهواسطه واردات از روسیه تأمین میشود.
پس از بروز بحران اوکراین نیز کشورهای اروپایی بیشاز پیش درپی کاهش وابستگی به
انرژی وارداتی از روسیه برآمدهاند. با این وجود، با در نظر گرفتن شرایط فعلی
بازار انرژی و وضعیت موجود صنعت نفت و گاز ایران، رقابت جدی ایران با روسیه در
بازار اروپا، دور از انتظار است. مقامات ایرانی نیز انتقال گاز طبیعی به
اروپا را پرهزینه و فاقد توجیه اقتصادی دانسته و اعلام کردهاند که کشورهای همسایه
برای صادرات انرژی در اولویت اول ایران قرار دارند.
در دوره جدید هم زمینه همکاری و هم زمینه رقابت بین روسیه
و ایران وجود دارد. با این حال، بالا گرفتن تنشهای سیاسی در خاور میانه به
مرزبندی مشخص بین ایران و آمریکا و همچنین روسیه و آمریکا منجر شده است و این امر
زمینههای رقابتی بین دو کشور را تضعیف کرده و اکنون طرفین خواهان همکاری در تمامی
زمینهها هستند. به تعبیر دیگر، در حال حاضر در رابطه بین ایران و روسیه کفه
همکاری بر کفه رقابت میچربد و احتمالاً در حوزه انرژی نیز شرکتهای روسی عملیات
توسعه برخی از میادین نفتی ایران را بر عهده بگیرند. سوآپ گاز و نفت نیز میتواند
تبدیل به زمینهای برای همکاریهای گستردهتر بین ایران و روسیه شود. در دوران
پساتحریم مسأله آنچنان که برخی میانگارند کنار زدن روسها یا رقابت شدید با آنها
از طریق طرح صادرات گاز به اروپا نیست، مسأله این است که همزمان با گسترش روابط با
شرکتهای غربی و عادیسازی روابط با دولتهای اروپایی، روابط ایران و روسیه اندک
اندک به مرحله استراتژیک خود نزدیک میشود و این امر نیز نه چیزی است که در خفا
صورت گیرد، بلکه طرفین بارها بر آن تأکید کردهاند و افزایش دیدارها و مناسبات
طرفین نیز این تأکیدات را تأیید میکند.
منبع: مجله دیپلماسی انرژی