پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- موضعگیریها و دخالتهای نئوعثمانیگرایانه دولت حزب «عدالت و
توسعه» ترکیه در جهان اسلام، بهویژه در کشورهای مصر، لیبی، عراق و سوریه علاوه بر
اعتراضهای منطقهای، واکنشهای بینالمللی، موج مخالفت احزاب و شخصیتهای ترکیهای
را نیز به دنبال داشته است.
احمد
مرجانینژاد؛ پژوهشگر مسائل ترکیه در روزنامه شرق نوشت: چالشهای داخلی دولت
«عدالت و توسعه» برای نخستینبار در تاریخ جمهوری ترکیه پس از انتخاباتی که در آن
حزب کردی «دموکراتیک خلقها» وارد مجلس ملی اعلای این کشور و باعث شد حزب عدالت و
توسعه نتواند بهتنهایی دولت تشکیل دهد، آغاز شد؛ به گونهای که از سوی دولت عدالت
و توسعه به بهانه آغاز حمله تروریستی، روند مذاکره صلح متوقف و معامله صلح با حزب
«کارگران کردستان» (پکک) برهم خورد. پس از آن بود که درگیریهای
خونین گذشته با اکراد مسلح در ترکیه دوباره آغاز شد.
«صلاحالدین
دمیرتاش»، رئیس مشترک حزب دموکراتیک خلقها، ٢٣ فوریه سال جاری میلادی خطاب به
نمایندگان حزبش در پارلمان ترکیه گفت: «رهبران حزب عدالت و توسعه، ما را شاخه
احزاب تروریستی مینامند. آیا شاخه تروری بهتر از حزب عدالت و توسعه وجود دارد؟
شما انشعابی از داعش هستید. شما دورو و ریاکارید. حزب عدالت و توسعه ترکیه، شاخه سیاسی
داعش است. حکومت میخواهد با بمباران منطقه «جیزره»، «شیرناخ»، «سور» در کل استان
دیاربکر، مسئله کردها را حلوفصل کند. حکومت، جوانان کرد را تحریک میکند به پکک
بپیوندند».
«گراهام
فولر»، رئیس سابق «شورای اطلاعات ملی سازمان سیا» و تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه
در آمریکا، وضعیت جاری ترکیه را چنین توصیف میکند: «به نظر میرسد منافع شخصی
«رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری ترکیه، با منافع ملی این کشور در تضاد است. رئیسجمهوری
ترکیه باید بپذیرد این تصور که همتای سوریاش باید برود، شکستخورده است. در مرحله
بعد، ترکیه باید برای ایجاد صلح و آرامش در سوریه به قدرتهای بزرگ جهانی و ایران
بپیوندد و اندیشههای پوچ عربستان سعودی مبنی بر اعزام نیروهای نظامی سنی به سوریه
را رها کند». او در ادامه میگوید ترکیه به جای افزایش مناسبات و تقویت
رابطه با عربستان، باید روابط خود را با ایران، عراق و روسیه محکم کند. چه دوست
داشته باشیم و چه نداشته باشیم؛ واقعیت آن است که روسیه یک امکان و فرصت عالی برای
حل مشکلات سوریه به دست آورده است. رشد جنبش و حرکت کردها در خاورمیانه یک واقعیت
است و آنکارا به جای تقابل و برخورد با آن باید روابط نزدیک و دوستانهای را با
کردها در پیش گیرد؛ زیرا قریب به ١۴ میلیون
کرد در ترکیه زندگی میکنند و نادیدهگرفتن آنها در ساختار حکومت ترکیه بزرگترین
بحران حاکمیتی ترکیه درحالحاضر و آینده خواهد بود. دولت و حزب عدالت و توسعه در
ترکیه، چارهای ندارند جز اینکه مواضع جنگطلبانه خود را در سیاست خارجی به سیاستهایی
مبتنی بر صلح و همگرایی تغییر دهند».
اینک
درحالیکه از سویی روابط ترکیه-آمریکا و به نوعی ناتو، روسیه و کردهای سوریه دچار
تنش شده است، از سوی دیگر، اتحادیه اروپا نیز ضمن فراخواندن ترکیه به خویشتنداری
و پرهیز از اقدام عجولانه به طور ضمنی اعلام کرده در درگیری احتمالی ترکیه-روسیه،
در نقش حامی آنکارا ظاهر نخواهد شد. همچنین ناتو نیز اعلام کرده حمایت از ترکیه در
حمله به سوریه مشروط خواهد بود و ناتو قصد درگیری با روسیه را ندارد. حکومت ترکیه
برای رهایی از مخمصهای خودساخته به برخی کشورهای عربی به رهبری سعودیها متوسل
شده تا شاید بتواند با ایجاد تنش در منطقه به نوعی رهایی یابد.
بسیاری
از پژوهشگران مسائل منطقه معتقدند: «از منظر سوقالجیشی آن هم پس از سقوط دولت
«معمر قذافی» در لیبی، روند حوادث سوریه مسلما برای کرملین پذیرفتنی نبود؛ پس
سرانجام «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، با موضعگیری جدی سیاسی و دخالت
نظامی مؤثر در صحنه جنگ ویرانگر سوریه، جریان را به نفع خود و دولت «بشار اسد»،
همتای سوریاش تغییر داد. مسلما رقابتهای جاری در سوریه تأثیرات خود را بر مسائل
ترکیه نیز میگذارد».
اوضاع
و شرایط جاری و آتی جمهوری ترکیه از منظر «عبدالباری عطوان»، تحلیلگر عرب چنین
ارزیابی میشود «تصور نمیشود آمریکا مخالف جنگ میان روسیه و ترکیه باشد و اگر
بگوییم که در آرزوی آن است نیز غلو نکردهایم؛ زیرا باعث تضعیف دو دشمن یا دو قدرت
غیردوست، یکی جهانی و دیگری اسلامی خواهد شد؛ زیرا ترکیه تمامی خطوط قرمز ترسیمشده
از سوی غرب را نادیده گرفته و پشت سر گذاشته است و در آرزوی تجدید امپراتوری
عثمانی است که نیروهایش تا قلب وین پیش رفتند». او میافزاید حکومت حزب عدالت و
توسعه درحالحاضر از سوی احزاب و شخصیتهای مخالف داخلی، بهویژه حزب دموکراتیک
خلقها، پکک و دیگر گروههای مبارز مسلح داخل، برخی گروههای کردی عراق و سوریه،
پناهجویان، غرب، روسیه و دیگران تحت فشار شدیدی قرار دارد. اینک ترکیه حتی از نظر
موقعیت و قدرت منطقهای در شرایط چند سال پیش خود هم نیست. اگر این کشور تصمیم
درستی نگیرد در هرجومرج سوریه غرق خواهد شد و حتی در شرایطی دشوارتر از وضع کنونی
قرار خواهد گرفت».
دولت
«باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا میداند اردوغان به منازعات کنونی دامن میزند
و به همین دلیل، به دنبال انتخاب راههای دیگری است. درحالیکه اوباما از سویی
ترکیه را به خویشتنداری در قبال حمله به خاک سوریه دعوت میکند، هر زمان نیز از
حق دفاع ترکیه از خود سخن میگوید که تا حدودی یادآور رویکرد دوگانه ایالات متحده
در قبال حملات وحشیانه اسرائیل به نوار غزه است.
هدف
واقعی از همسویی آمریکا با گروههای مسلح کرد، ازجمله حزب اتحاد دموکراتیک،
خشمگینکردن ترکیه و تحریک آنها برای ورود به یک درگیری مرزی با ائتلاف تحت رهبری
روسیه است. درصورتیکه ترکیه نیروی زمینی به سوریه اعزام کند، مسکو میتواند یک
باتلاق را برای ترکیه در سوریه به وجود آورد. همچنین تهاجم ترکیه به سوریه باعث
تشدید اختلافات و تقسیمبندیهای داخلی در ترکیه و کاهش قدرت اردوغان میشود که
درعینحال، آسیبپذیریهایی را ایجاد میکند که ایالات متحده میتواند با همکاری
با عوامل خود در نیروهای نظامی و اطلاعاتی ترکیه از آنها بهرهبرداری کند. هدف
نهایی نیز دامنزدن به ناآرامیهای اجتماعی در ترکیه و برانگیختن یک انقلاب رنگی
علیه اردوغان تحت هدایت واشنگتن است؛ مانند آن چیزی که سازمان سیا در «کییف» اجرا
کرده بود.
منبع:
شفقنا