[ سبد خرید شما خالی است ]

بازارهای مالی چقدر مهم هستند؟

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-  پس از سال ۲۰۱۵ خسته کننده، آغاز ۲۰۱۶ حتی برای بازارهای جهانی سهام، ناامید کننده تر بوده است. سال جدید برای چین بد شروع شد، و این پس از رشد ۵۴ درصدی سهام در شش ماه نخست ۲۰۱۵ بود، که تنها یک ماه بعد این رشد را از دست داد.

اما اقتصاد واقعی از هیجان خالی شده است. نرخ بیکاری آمریکا در ۲۰۱۵ از ۶.۶ به ۵.۶ درصد کاهش یافته و رشد تولید ناخالص داخلی نیز به طور متوالی بین ۳ تا ۴ درصد بوده است. این اقتصاد واقعی است که تعیین می کند چه مقدار کالا و خدمات واقعی خریداری شده، چه تعدادی از افراد سر کار هستند و چه مقدار سرمایه گذاری انجام شده است. بنابر این، آیا بازارهای مالی مهم است و آیا باید به تدابیر واقعی توجه کنیم؟
پاسخ کتب درسی این است که بازارهای مالی پیشرو هستند، در حالی که شاخص های واقعی تاریخی هستند. فراز و نشیب ها در بازار سهام چیزهای زیادی را درباره چشم اندازهای آینده اقتصاد واقعی می گوید. ولی حتی با این استدلال، بازارهای مالی صرفا یک آینه هستند که به صورت منفعلانه اقتصاد را منعکس می کند ولی به طور فعالانه ای تاثیری بر آن ندارد. برای استفاده از یک قیاس، اگر کسی دوست نداشته باشد آنها را منعکس کند، راهکار این نیست که آینه را تغییر دهد تا عادات را تغییر دهد. اگر چنین کاری درست بود، صنعت مالی آمریکا که ۱.۲۶ تریلیون دلار از دست داد، باید بار دیگر این خسارت را جبران نماید.
بی شک، تولید واقعی نیاز به منابع مالی دارد. و این روشن است که بازارهای مالی اولیه ارزش ایجاد می کند، از طریق تامین سرمایه جدید برای کسب و کارها. ولی اکثر قریب به اتفاق فعالیت ها در بازارهای مالی ثانویه اتفاق می افتد، جایی که هیچ منابع مالی جدیدی مطرح نمی شود. صندوق های پوششی، صندوق های متقابل، و سایر سرمایه گذاران معمولا در سهام ثانویه و دست دوم مبادله می کنند. شرکتهای واقعی دخیل نیستند، بنابر این مطمئنا انها نمی توانند سود ببرند؟
ولی می توانند. در مقاله ای تحت عنوان "آثار واقعی بازارهای مالی" که توسط فیلیپ بوند، ایتای گلداشتاین و الکس ادمنز نوشته شده، دو کانال در بازارهای مالی ثانویه اشاره شده که می تواند بهره وری واقعی را ارتقا دهد.
نخست انگیزه ها هستند. سهام مدیران، گزینه ها و شهرت و اعتبار همه به قیمت سهام بستگی دارد. بنابر این، انگیزه های آنها به اقدامات واقعی بستگی خواهد داشت که می تواند تاثیر خود را بر قیمت سهام نشان دهد. اگر بازار مالی ناکارآمد باشد، به خاطر آنکه تجار غیر پیچیده یک شرکت را بر اساس سود کوتاه مدت ارزش گذاری می کنند، آنگاه قیمت سهام زودتر منعکس خواهد شد و مدیران بر شرایط گذشته تمرکز می کنند. ولی یک بخش مالی فعال؛ جایی که سرمایه گذاران به دقت نام تجاری یک شرکت را تحلیل می کنند، راهبردها . قابلیت نوآوری شرکت را رصد می کنند؛ تضمین خواهد کرد که قیمتها با دقت بیشتری چشم اندازهای بلندمدت شرکت را نشان می دهد. بنابر این مدیران را تشویق می کند تا به بلندمدت فکر کنند.
دوم، یادگیری است. بسیاری از عوامل کلیدی بر ارزش بلندمدت شرکت، مثل جایگاه راهبردی، برای اندازه گیری عینی کار سختی است. مثل یک سیستم رای گیری کارآمد، قیمت سهام اطلاعات میلیون ها سرمایه گذار را جمع آوری می کند، هر یک با دیدگاه های متفاوت، و انها را به صورت یک عدد ساده مختصر می کند. برای مثال، یک بانک تصمیم می گیرد که آیا قرض بدهد، یک کارگر انتخاب می کند آیا به یک شرکت ملحق شود و یک مشتری یا عرضه کننده تصمیم می گیرد آیا وارد روابط طولانی مدت بشود که بتواند از قیمت سهام استفاده کند.
مهمتر از همه، این می تواند توسط مدیریت شرکت استفاده شود. بسیاری از تصمیمات کلیدی که توسط مدیران گرفته می شود، ناشی از تکمیل اطلاعات داخلی آنها با چشم اندازهای بیرونی است. در حالی که مشاوران هزینه های میلیونی دارند، قیمت سهم یک سیگنال است که آزادانه در دسترس بوده و کیفیت تصمیمات شرکت را نشان می دهد. مطالعات نشان داده است که احتمال تکمیل یک قرارداد توسط مدیر اجرایی شرکت به قیمت اولیه سهم در واکنش به اعلام آن بستگی دارد.
به عنوان مثال، کارلی فیورینا، مدیر اجرایی سابق هیولت پاکارد، پیشنهاد خود برای بخش مشاوره ای پی دبلیو سی را پس گرفت چرا که سرمایه گذاران به سادگی با مواضع خود در بازار سهام رای دادند. در سطح وسیعتر، مدیران اجرایی زمانی سرمایه گذاری واقعی را افزایش می دهند که قیمت سهام بالا باشد چرا که این رشد مطلوب فرصت ها را نشان می دهد و تاثیر زمانی قوی تر خواهد بود که قیمت سهام حاوی اطلاعات مفیدی باشد.
البته یک بخش مالی بزرگتر لزوما یک بخش مالی کارآمدتر نخواهد بود، و همه تجارت های آن نیز خوب نخواهد بود. شاید قیمت سهام دستکاری شده باشد و اطلاعات نقش مهمی در تعیین قیمت نداشته باشد.
ولی منافع یک بخش مالی کارآمد برای اقتصاد واقعی کاملا روشن است. چالش برای سیاستگذاران این است منابع گسترده بخش مالی را طوری مهار کنند تا اطلاعات مفید در قیمت سهام را افزایش دهند. یک کانال ممکن است سرمایه گذاران را تشویق به گرفتن سهم بیشتری کند تا مطمئن شود که آنها انگیزه کافی را برای جمع آوری اطلاعات نامحسوس دارند به جای اینکه بر آمارهایی که آزادانه در دسترس است، تکیه کند. زمانی که قیمت سهام ارزش بلندمدت را منعکس کند، نه ارقام کوتاه مدت را، تصمیمات مدیران نیز همین طور خواهد بود.

مجمع جهانی اقتصاد

۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹
تعداد بازدید : ۲۹۴
کد خبر : ۳۱,۳۶۴
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید