پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- کاهش قیمت نفت فشار به کشورهای نفتخیز را به شدت افزایش
داده است. ونزوئلا با تورم بیسابقهای روبرو است و حزب حاکم در این کشور برای
نخستین بار در بیش از 13 سال گذشته، کرسهای خود در پارلمان را از دست داد.
آذربایجان
نیز که با کاهش شدید درآمدهای خود روبرو است درخواست وام سه میلیارد دلاری از
صندوق بینالمللی پول و وام یک میلیارد دلاری از بانک جهانی را مطرح کرده است.
بحرین نیز
با کسری بودجه شدیدی روبرو است و صندوق بینالمللی پول از این کشور خواسته است تا
به منظور رفع این کسری بودجه، گامهای اساسی بردارد.
کسری
بودجه بحرین در سال 2016، 15 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور خواهد بود.
صندوق بینالمللی
پول از بحرین خواسته است تا مالیات بر ارزش افزوده را عملیاتی کند و دستمزدهای بخش
عمومی را کاهش دهد.
عربستان
نیز با مشکل کسری بودجه دست و پنجه نرم میکند. کسری بودجه عربستان در سال 2015
بیش از 20 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور بود. در سال جاری نیز عربستان حدود
100 میلیارد دلار کسری بودجه خواهد داشت.
کاهش قیمت
نفت یکی از مشکلات اساسی عربستان سعودی است. عربستان سعودی در سال 2015، 70
میلیارد دلار از داراییهای خود را از صندوقهای سرمایهگذاری خارج از کشور بیرون
کشیده است تا وضعیت مالی خود را در برابر قیمتهای در حال افولِ نفت تقویت کند.
عربستان
بودجه سال گذشته خود را بر اساس قیمت 90 دلار برای هر بشکه نفت بسته است، اما به
دلیل بذل و بخششهای ملکسلمان پس از تاجگذاری، جنگ در یمن و هزینههای امنیتی
برای مقابله در برابر داعش در خاک خود به قیمتهای 110 دلاری نیاز داشت تا بودجه
خود را متوازن کند.
در سال
جاری نیز وضعیت عربستان و ذخایر ارزی آن در خارج کشور به شدت بدتر خواهد شد، چرا
که قیمت نفت کاهش بیشتری یافته است و به کانال 30 دلاری وارد شده است.
از سوی
دیگر شاخص بورس تداول که مهمترین بازار بورس عربستان است، در طول 12 ماه گذشته بیش
از 30 درصد سقوط کرده است. کسری بودجه سال 2015 عربستان از 107 میلیارد دلار نیز
فراتر رفت.
شاه
عربستان و پسرش محمد مسئول سیاست نفتی عربستان هستند. پسر شاه، مسئولیت شرکت نفتی
آرامکو را نیز بر عهده دارد. با وجود آنکه محمد ابن سلمان در تیم رهبران ارشد
عربستان فرد جدیدی است، این انتخاب شاه برای شرکت آرامکو بسیار بحثبرانگیز است.
فشار کاهش
قیمت نفت آنچنان شدید بوده است که کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس تازه در میانه
دهه دوم قرن بیست و یکم به فکر درآمدهای مالیاتی افتادهاند و در پی این هستند تا
با مالیاتهای مستقیم یا غیرمستقیم قدری از تبعات کاهش قیمت نفت بکاهند.
کاهش
یارانه حاملهای انرژی نیز در این کشورها در دستور کار قرار گرفته است. مردم این
کشورها که برای دههها به افزایش سرمایهگذاری در بخش عمومی عادت کرده بودند،
اکنون به یکباره باید دورهای از کاهش مخارج عمومی را تحمل کنند و این امر به
نارضایتی در این کشورها دامن خواهد زد. بخت تا حد زیادی با این کشورها یار بوده
است که تب و تاب بهار عربی تا حد زیادی خوابیده است؛ در غیر اینصورت اوضاع برای
این کشورها میتوانست بسیار بدتر شود.
با آب
رفتن منابع و ذخایر ارزی کشورهای نفتخیز متحدان آنها نیز تحت تأثیر قرار خواهند
گرفت. در این میان، عربستان بیش از همه به دردسر خواهد افتاد. این کشور که با بذل
و بخششهای دلارهای نفتی خود دولتهای همسو را در کشورهای مختلف از مصر و اردن
گرفته تا پاکستان و یمن سرپا نگه داشته بود، اکنون به وضوح خواهد دید که با جیب
خالی، یکی یکی باید اضمحلال متحدانش را شاهد باشد. اتفاقاتی که با برکناری منصور
هادی در یمن روی داد، آیندهای را به عربستان نشان میدهد که میتواند بحرین،
پاکستان، اردن و مهمتر از همه مصرِ ژنرال السیسی را نیز شامل شود.
منبع:
پترونت