آنها از کاهش
قیمت نفت و گاز هم رنج میبرند که باعث شده سرمایهگذاری روی زیرساختها و تولید
آنها در بلندمدت هم به خطر بیفتد. از طرفی مشکل ناامنی در منطقه بیداد میکند و
بازارهایی مانند سوریه و عراق را تخریب کرده است. در سال ۲۰۱۵م، این وضعیت به یمن هم کشیده شد. به گزارش صمت
و به نقل از آخرین شماره ماهنامه «متال بولتن» پس از رشد سریع تولیدات فولاد
«شورای همکاری کشورهای خلیجفارس» در سال ۲۰۱۴م که به ۲۴ درصد رسید،
سال ۲۰۱۵م رشدی بسیار محدودتری برای آنها در
پی داشت؛ تنها ۱/۲ درصد. افزایش ظرفیت تولید فولاد این کشورها هم در سالهای
پیش رو تحقق نخواهد یافت. دلیل این موضوع تعویق پروژههای توسعهای فولاد در
کشورهای مختلف این شورا است که دور از ذهن است پیش از سال ۲۰۲۰م هم به اتمام برسند. به همین
دلیل، در سالهای پیش رو، هر افزایش تولیدی در حاشیه خلیجفارس ناشی از بهبود
بهرهوری و استفاده بهتر از امکانات کنونی آنها است.
اما مشکلات
فقط برای کشورهای عضو شورای همکاری نیست و دیگر تولیدکنندگان فولاد خاورمیانه با
موانع بسیاری برای تولید مواجه هستند. فولاد ترکیه هم که بر قراضه مبتنی است،
جای خود را به واردات ارزانقیمت بیلت از چین و کشورهای مشترکالمنافع داده است.
سایر تولیدکنندگان منطقهای هم، از جمله اردن و عمان به طور مشابه از شرایط اثر
پذیرفتهاند.
عملکرد
متفاوت ایران
تنها ایران بوده که در سال گذشته
میلادی، سیاستهای دولتی خود را در حوزه فولاد ادامه داده است. افزایش ظرفیت
تولید فولاد این کشور به کندی انجام میشود و از برنامهها عقب افتاده، ولی تا ۵ سال آینده، میتوان شاهد رشد تولیدات فولادی کشور بود. این
اتفاق ناشی از اتمام پروژههای فولادی جدید و افزایش بهرهوری و تولید در
کارخانههای فولادی کنونی خواهد بود. با این حال، اوج نرخهای رشد فوقالعاده،
گذشته است و استراتژی کنونی ایران باید متمرکز بر افزایش سودآوری واحدهای تولیدی
باشد.
افزایش واردات از چین
کارخانههای فولاد خاورمیانه که به
دنبال افزایش تولیدات خود هستند، در این سالها باید با افزایش حجم فولادهای
وارداتی هم رقابت کنند؛ وارداتی که بیشترین مقدار آن از چین میآید. واردات
فولاد منطقه خاورمیانه در سال ۲۰۱۴م
اوج گرفت و در سال ۲۰۱۵م هم همان سطوح بالا را حفظ کرد.
براساس دادههای صادراتی چین، کل عرضه اقتصاد دوم جهان به منطقه به ۶/۷ میلیون تن در سال ۲۰۱۴م
افزون شد؛ این وضعیت در حالی است که صادرات این کشور به خاورمیانه در سال ۲۰۱۳م، تنها ۳/۲
میلیون تن و در سال ۲۰۱۲م، ۲/۴ میلیون تن بوده است. با توجه به آنکه مصرف کل فولاد در
منطقه خاورمیانه و در سال ۲۰۱۴م،
به ۸۵ میلیون تن رسیده بود، ۸ درصد از تقاضای فولاد این کشورها را چین تامین میکند.
براساس آمارهای اولیه اعلام شده در
ماههای پایانی سال ۲۰۱۵م، میزان واردات فولاد خاورمیانه از
چین از مرز ۸ میلیون تن هم گذشته بود و به ۹ میلیون تن نزدیک میشد (بیشتر اقلام وارداتی فولاد را بیلت
تشکیل میدهد). با این افزایش، حدود ۱۰
درصد از مصرف فولاد خاورمیانه از چین تامین میشود. در میان این صادرات روبهرشد،
رشد کمسرعت تقاضای داخلی و رقابت تشدید شده ناشی از فعالیت فولادسازهای محلی و
منطقهای هم سبب به وجود آمدن مشکلات فراوانی میشود که بخش پژوهشی «متال بولتن»
تنها راه خروج از آن را افزایش توان رقابتی فولادسازها میداند. در سالهای
گذشته، بیشتر کارخانههای فولادسازی منطقه تلاش کردهاند که از قیمتهای بالا
بهره ببرند و با اتکا به خریداران قطعی خود (که بیشتر آنها ناشی از قوانین و
مقررات کشورها بوده است)، مزایای خود را حفظ کنند. این سیاستها سبب شده این
فولادسازها، بازارهای جهانی خود را از دست داده و تنها به مشتریان منطقهای
محدود شوند.
در هر صورت، آنها اکنون به مشکلات
سیاست رقابتی خود پی برده و به فکر بازگشت به بازارهای جهانی و استفاده از اهرم
قیمتی هستند. دلیل این موضوع، کاهش تقاضای داخلی و منطقهای (که ناشی از افزایش
حجم محصولات انبارها، مشکلات ساختاری و کاهش قیمت نفت و گاز که بر رشد پروژههای
توسعهای اثر منفی داشته)، بوده است. «متال بولتن» این موضوع را تغییری اساسی در
شیوه فعالیت شرکتهای فولادسازی میداند و معتقد است که سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷م
این چرخش بزرگ را میتوان به وضوح مشاهده کرد. شرکت فولادسازی «الحدید» عربستان، اقدام به تعدیل نیرویانسانی خود کرده و سایر
کارخانههای فولادسازی منطقه هم به دنبال آن هستند که قیمتگذاری خود را اصلاح
کرده و میزان واردات فولاد را به کشورهای خود محدود کنند.
البته روش ترکیبی استفاده از آهن
اسفنجی و قوسالکتریکی میتواند گزینه خوبی برای کشورهای خاورمیانه باشد؛ چرا که
هنوز از نظر هزینه، رقابتپذیر هستند. این وضعیت به دلیل کاهش قیمت گاز پدید
آمده است. در حال حاضر، آن دسته از کارخانههای فولادسازی منطقه که از روش
میدرکس استفاده میکنند، هم به دلیل قیمت پایین سنگآهن و هم قراردادهای بلندمدت
و ارزانقیمت گاز میتوانند با رقبای چینی خود مبارزه کنند.
با این فرض که عرضهکنندگان چینی
نمیتوانند با قیمتهایی پایینتر از هزینههای خود اقدام به فروش محصولاتشان
کنند، تولیدکنندگان منطقه میتوانند به راحتی رقابتپذیری خود را تثبیت کرده و
سهم خود را از بازارهای منطقه و جهان افزایش دهند. این اتفاق را میتوان در سال ۲۰۱۶م مشاهده کرد و در صورت محدود کردن هزینههای غیرضروری، حجم
تولید و سودآوری این شرکتها هم افزایش مییابد.
دغدغه انرژی
کشورهای عرب شورای همکاری خلیجفارس
و برخی دیگر از بازارهای خاورمیانه به طور کلی متکی به نفت و گاز هستند. دولتهای
خاورمیانه، درآمدهای حاصل از نفت و گاز را برای سرمایهگذاری در زیرساختها و
پروژههای عمرانی صرف میکنند که به نوبه خود منجر به ایجاد تقاضا برای فولاد میشود.
با این حال، سقوط قیمت نفت و گاز در سالهای اخیر این ریسک را تقویت میکند که
کشورها از حجم سرمایهگذاریهای خود بکاهند و مصرف فولاد هم افت کند.
در هر صورت، به نظر میرسد که دولتهای
منطقه ترجیح میدهند که سطح کنونی مخارج سرمایهگذاری را حفظ کنند و به برنامههای
تعیین شده خود پایبند باشند. این موضوع را میتوان در پیشرفت پروژههای بلندمدت
منطقه (مانند جام جهانی قطر، اکسپو قطر، گسترش خطوط ریلی، ساخت فرودگاههای جدید
و ادامه یافته پروژههای ساخت جاده و مسکن) مشاهده کرد.
وبسایت تحلیلی بریتانیایی «امایایدی»
که به بررسی روندهای اقتصادی خاورمیانه میپردازد، از قراردادهای عمرانی سال ۲۰۱۵م خبر میدهد؛ این قراردادها با ۱۷۲ میلیارد دلار در کشورهای شورای همکاریهای خلیجفارس به
بالاترین سطح تاریخی خود رسیده و ارزش تمام پروژههای درحال اجرا یا برنامهریزی
شده به ۲/۸تریلیون دلار افزون شده است. با این
حال، ممکن است به دلیل کمبود منابع مالی، این پروژهها تا حدی به تعویق بیفتند.
به ویژه آنکه انتظار نمیرود قیمت نفت و گاز در آینده نزدیک افزایش یابد. دلیل
این موضوع هم افزایش تولید نفت ایران و عراق در سال آینده است.
منبع:
روزنامه صمت
|