پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- در حالی افت
قیمت فولاد و سنگآهن در بازارهای جهانی با کاهش شدید روبهرو شده که اغلب
تولیدکنندگان به رونق تولیدشان در سال 2017 چشم دوختهاند. اما تا دو سال آینده چه
اتفاقی قرار است در جهان رخ دهد که فولادیها و سنگآهنیها را امیدوار کرده است؟
فولاد
به گزارش
اقتصادنیوز، کاهش بهای مواد معدنی در دو سال اخیر برای کشورهای معدنخیز اتفاقی
ناخوشایند بود که ایران هم با تولید سالانه 20 میلیون تن فولاد و 50 میلیون تن سنگآهن
تحتالشعاع این سقوط قیمت قرار گرفت. این روزها گرچه احتمال بازگشت قیمت سنگآهن
به زمان اوج خود بعید به نظر میرسد اما کارشناسان بر این باورند که هنوز کف قیمت
سنگآهن مشخص نشده است. تجربه سالها تجارت سنگآهن در کشورهای
مختلف نشان میدهد انقدر تولید و صادرات سنگآهن به لحاظ اقتصادی درآمدزا بوده که
در سالهایی درآمد حاصل از صادرات آن همانند درآمدهای نفتی یک کشور تلقی میشده
است.
استرالیا با 35 میلیارد تن سنگآهن به
عنوان بزرگترین تولیدکننده این مواد معدنی برای اینکه گردونه صادرات را در دنیا طی
این سالها از آن خود کند، حاضر شده به معادن سنگآهن کشورش 50 درصد تخفیف حقوق
دولتی بدهد تا بیشترین سهم را در تامین خوراک کارخانههای فولاد چین داشته باشد.
اما در کنار این رقابت نفسگیر جهانی تولید و عرضه قیمت سنگآهن در سراشیبی قرار
گرفت و به زیر 60 دلار رسید. این در حالی است که پیش از این سقوط قیمت، 40 درصد
سنگآهن ایران به چین صادر میشد و تا پایان سال 2014 میلادی نزدیک به دو درصد از
بازار سنگآهن چین در اختیار ایران بوده است.
این روزها تحلیلگران در کنار اینکه
کاهش قیمت سنگآهن را مقطعی میدانند اما به دلیل اشباع فولادسازی چین از استرالیا
و برزیل نسبت به صادراتشان امیدی ندارند و پایان عصر رکودشان را سال 2017 میدانند.
اما موضوع دیگری که بازار سنگآهن ایران را تحت الشعاع قرار داده، رکود بازار
فولاد است که این روزها در رقابت با دامپینگ چین نفس کم آورده است. تقاضا در بازار
فولاد به شدت کاهش پیدا کرده و این امر ناشی از کاهش ساخت و ساز در کشور است. گرچه
از بعد جهانی هم قیمت فولاد نزول پیدا کرده و همه عوامل دست به دست هم داده و
صادرات هر دو را از سکه انداخته است، اما چرا باید تحلیلگران و سال آینده را دوران
رونق سنگآهن و فولاد بدانند؟
بررسی روند رشد اقتصادی ایران در دهه
اخیر نشان میدهد که رشدهای منفی دو سال ۹۱ و
۹۲ به کاهش درآمد سرانه کشور منجر شده و
همین امر باعث کاهش تقاضا شده است. اقتصاددانان بر این باور هستند که این کاهش در
تقاضا به همراه کاهش قیمت نفت طی سال گذشته و به تبع آن کاهش درآمدهای حاصل از
صادرات نفت خام، تاثیر منفی بر حجم کلی فعالیتهای اقتصادی کشور گذاشته است و بخش
مسکن که پیشران صنعت فولاد در سالهای وفور درآمدهای نفتی بوده از سال سه سال
گذشته با رکود مواجه شده است.
مدیران فولادی نیز معتقدند از طرفی هم
به دلیل کاهش میل سرمایهگذاران به دلیل افت قیمت فولاد مدتی است سرمایهداران
فیتیله سرمایهگذاری در صنعت فولاد را پایین کشیدهاند و در نتیجه پیشبینی میشود
صنعت فولاد در کوتاهمدت به روزهای پر رونق خود در اقتصاد باز نخواهد گشت. گرچه
کارشناسان وضعیت تولید و عرضه نشان میدهد که با محدودیت بودجه عمرانی در کشور
مصرف فولاد صنعتی از فولاد ساختمانی در آینده پیشی بگیرد.
اما آنچه که تمامی تحلیلگران و تجار
را به فکر واداشته این است که هنوز مشخص نشده کف قیمت سنگآهن کجا است در حالی که
آنها همیشه میگویند قیمت سنگآهن دنبالهرو بهای فولاد بوده و مسیر قیمتی این دو
با هم رابطه تنگاتنگی دارند. همانطور که میبینیم در چند ماه اخیر نبود تقاضا برای
محصولات فولادی باعث شده هر روز قیمت سنگآهن افت پیدا کند و حرکت موج جدیدی در
بازار فولاد، معاملات سنگآهن هم تحت الشعاع قرار میدهد اما فعالان این عرصه کف
قیمت آن را در هالهای از ابهام میبینند. گرچه سنگآهنیها به این نتیجه رسیدند
چنین کاهش قیمتی را از قبل پیشبینی نکرده بودند و دیر متوجه آن شدند.
چرا سال 2017، سال رونق
است؟
با وجود آهنگ کند رشد تولید در چین
انتظار میرود بازار جهانی فولاد تا سال 2017
همچنان با معضل مازاد ظرفیت مواجه
باشد. روند کند رشد تولید برای به تعادل رساندن مجدد بازار فولاد جهانی، کافی
نخواهد بود، به طوری که پیشبینی میشود مساله مازاد ظرفیت با وجود اینکه از روندی
نزولی برخوردار است، در سالهای آتی نیز به قوت خود باقی بماند. بر اساس گزارشی از
بیزینس مانیتور، انتظار میرود میزان مازاد فولاد جهان از 107 میلیون تن در سال 2013 به 71 میلیون تن در سال 2017 کاهش یابد. همچنین برآورد میشود
به دلیل شتاب منفی نرخ رشد مصرف جهانی فولاد، نسبت ذخایر آماده به مصرف جهانی از 32 درصد در سال 2013 به 47 درصد در سال 2017 برسد.
از سویی پیشبینی میشود سطح تولید
جهانی فولاد در حد فاصل سالهای 2014 تا 2017
به طور متوسط 3.3 درصد افزایش یابد که
از آهنگی کندتر نسبت به میانگین 8.3 درصدی تولید بین سالهای 2010تا 2013 برخوردار
است. چین به تازگی در حدود 46 درصد از فولاد جهانی را تولید کرده است و انتظار میرود
تولید چین طی سالهای 2014 تا 2017 به طور متوسط به میزان 4.2 درصد رشد کند که این
رقم حاکی از کاهش میانگین رشد 12.7 درصدی سالهای 2005
تا 2013 است. با این وجود این سطح
کاهش تولید برای کنترل کارآمد مازاد عرضه جهانی فولاد به بازار جهانی کافی نخواهد
بود. با وجود اینکه اظهارات گسترده دولت چین در رابطه با سازماندهی مجدد بخش
فولاد، شواهد اندکی مبنی بر پیادهسازی اصلاحات جدی در این زمینه وجود دارد.
همینطور پیشبینی میشود نگرانیهای
دولت در خصوص بخش اشتغال، مدیریت مناسب و عقلانی بخش فولاد چین را به رویهای
طولانی تبدیل کند و مداخله دولت در آینده نزدیک مانع روند طبیعی یکپارچهسازی در
یک بازار کاملا اشباع خواهد شد. اما به طور کلی پیشبینی میشود میانگین رشد مصرف
جهانی فولاد در سالهای 2014 تا 2017 معادل 4 درصد باشد که کمتر از میانگین رشد
6.9 درصدی طی چهار سال پیش است. اگرچه روند بهبود سطح مصرف در کشورهای توسعهیافته
ادامه خواهد یافت، اما رشد کندتر از تقاضا در بازارهای نوظهور که چین سرآمد آنها
بشمار میرود، افزایش مصرف در کشورهای توسعهیافتهتر را تعدیل خواهد کرد. همین
عواملی است که تولیدکنندگان را نسبت به فصای بازار داخلی و خارجی خوشبین کرده است
اما اینکه بازی سنگآهن و فولاد تا چه زمانی و تا کجا ادامه پیدا میکند، مشخص
نیست.
منبع: اقتصادنیوز