پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- پرده
اول: نشست مسکو ...
مذاکرات ایران و 1+5 در بغداد با
ارائه بستهای پیشنهادی از سوی ایران تمام شد. دو طرف مذاکرهکننده متعهد به
برگزاری دور بعدی مذاکرات در تاریخ 29 و 30 خردادماه 1391 در شهر مسکو شدند. این
مذاکرات نیز کما فیالسابق با نتیجهای همراه نبود. کاترین اشتون در پاسخ به پرسشی
درباره دو روز گفتوگو اظهار کرد: «ما امروز متوجه شدیم که فاصله زیادی با هم
داریم.» سعید جلیلی نیز گفت: «اعضای 1+5 در معرض انتخاب هستند که بخواهند از مسیر
بنبست گذشته خارج شوند و در مسیر همکاری با جمهوری اسلامی ایران گام بردارند.» پس
از این نشست یک بار دیگر مسوولان آژانس بین المللی انرژی اتمی مساله پارچین را به
میان کشیدند. این بار یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد:
«برای بازرسان هستهای اجازه دسترسی به مجموعه نظامی پارچین از اولویت برخوردار
است.»
پرده دوم: نفتی که تحریم
شد؛ سوئیفتی که قطع ...
دولت ایالات متحده آمریکا در 25 آذر
90 با لایحهای که تحریمهایی را بر بانک مرکزی ایران اعمال میکند، موافقت کرد.
این تحریمها در متن لایحه بودجه نظامی آمریکا تاکید شدهاند. دلیل این تحریمها،
ادعای فعالیتهای اشاعه هستهای و پولشویی در دور زدن تحریمها اعلام شد. به گواه
کارشناسان این تحریمها برای جلوگیری از معاملات نفتی ایران با هدف ضربه زدن به
اقتصاد ملی ایران وضع شده است. در تاریخ 27 اسفندماه 1390 شبکه سوئیفت ایران در
راستای توافق اتحادیه اروپا و آمریکا در تحریم بانک مرکزی ایران، قطع شد.
پرده سوم: نفتی که با تحریم
ایران 200 دلار نشد!...
از اول جولای 2012 میلادی مطابق با 11
تیرماه 1391، 27 کشور عضو اتحادیه اروپا واردات نفت خام از ایران را تا اطلاع
ثانوی به حالت تعلیق درآوردند. در بهمنماه 1390 اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر
تحریمهای نفتی ایران توافق کرده و برای اجرایی شدن این تحریم، بازه زمانی سه تا
شش ماه فرصت لحاظ شده بود. پیش از این وزیر نفت کابینه دولت وقت، از محال بودن
تحریم نفتی ایران توسط کشورهای استکبار جهانی خبر داده و گفته بود: «در صورت تحریم
نفتی ایران، قیمت نفت در سطح جهان به ارقامی بیش از 200 دلار خواهد رسید.»
با وجود آغاز تحریم نفت ایران از سوی
همین کشورها، دو روز بعد از تعلیق واردات نفت از ایران توسط کشورها، در 13 و 14
تیرماه و در استانبول علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و هلگا
اشمیت، معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دور تازهای از مذاکرات کارشناسی
بین ایران و قدرتهای استکباری را شروع کردند. در عین حال سی روز بعد، در 10
مردادماه آمریکا، تحریمها علیه شرکت ملی نفت ایران را تشدید کرد.
پرده چهارم: بازاری که
دیگران ربودند...
با آغاز تحریمهای نفتی، اتحادیه
اروپا متعهد شد تا در پایان سال میلادی 2012 حجم واردات نفت خام اروپا از ایران را
به صفر برساند. اسپانیا در ابتدا خرید نفت از ایران را تا 31 درصد کاهش داد و
تقاضای خود را از طریق کشورهای عراق و نیجریه تامین کرد. در سوی دیگر ژاپن نیز 33
درصد و در ادامه 65 درصد واردات خود از ایران را کاهش داد. این کشور در عوض نیاز
خود را از طریق عربستان تامین کرد. کرهجنوبی نیز با شروع تحریمهای نفتی واردات
خود از ایران را متوقف کرد. در ادامه صادرات نفت ایران به چین هم 45 درصد کاهش
یافت و تقاضای نفتی چین از ایران به سمت ونزوئلا رفت. سریلانکا نیز که 90 درصد نفت
خود را از ایران تامین میکرد در پروسهای تصمیم به توقف واردات نفت از ایران
گرفت. تقاضای نفت ایران توسط کشورهایی چون مالزی، آفریقای جنوبی، ترکیه و... نیز
بر همین روال کاهش یافت. با حذف سهم فروش ایران در بازارهای نفت دنیا و انتقال این
سهم به سایر کشورها، قیمتهای جهانی نفت کمتر از 10 درصد افزایش را تجربه کرد.
پرده پنجم: وضعیت صادرات
نفت
مطابق آمارهای موجود، میزان صادرات
نفتی ایران در حد فاصل سال 1384 تا شش ماه نخست سال 1394 به شرح جدول است.
مطابق اطلاعات جدول میزان صادرات نفت
ایران از سال 1390 به بعد دچار کاهشی چشمگیر شده است. در کنار این کاهش صادرات،
آمارها نشاندهنده کاهش قابل توجه تولید نفت در کشور نیز است.
پرده ششم: پولی که میشد
باشد، ولی نیست ...
مطابق جدول، میزان صادرات ایران تا
پیش از سال 1390 به صورت متوسط بیش از دو میلیون بشکه در روز بوده است. برای انجام
محاسبات مقایسهای، فرض اصلی را بر توان صادراتی دو میلیون بشکهای ایران در هر
روز میگذاریم. بر این اساس و در سال 1391 بنابه دلایل عمدهای چون تحریمهای نفتی
و بانکی ایران، کشور قادر به فروش تقریباً 900 هزار بشکه در بازار نبوده است. با
لحاظ این عدد درآمد نفتی که ایران از آن به دلیل وضع تحریم نفتی چشمپوشی کرده است
معادل 39.5 میلیارد دلار میشود. در سال 92 این رقم بیش از 41.7 میلیارد دلار است.
برای سالهای 1393 و 1394 نیز این برآورد به ترتیب ارقام 14.01
و 4.74 میلیارد دلار را نشان میدهد.
به عبارتی دیگر با فرض سادهسازی و کاهش توان صادرات نفت به روزانه دو میلیون بشکه
نفت و عدم لحاظ رشد در صادرات نفت، از زمان تحریمهای وضعشده بر صنعت نفت ایران و
بانک مرکزی، کشور قابلیت اکتساب درآمد 99.93 میلیارد دلاری داشته است. با احتساب
ارزش بازاری دلار در هر سال، در مجموع به عدد 310 هزار میلیارد تومان خواهیم رسید.
این رقم تنها بخشی از هزینه فرصت تحریم نفتی و بانکی ایران، آن هم صرفاً در صنعت
نفت است. سایر موارد که در محاسبات باید لحاظ کرد هزینه فرصت عدم انتقال (قفل شدن
درآمدهای ارزی در بانکهای کشورهای مقصد)
یا عدم انتقال ارزان منابع ارزی ناشی
از فروش نفت، واردات کالا در قبال فروش نفت، سرمایهگذاری که میتوانست در این
حوزه اتفاق بیفتد و منشاء ایجاد تولید، بهبود فرآیندها، ورود تکنولوژی به روز و
قابل اعتماد و در نهایت ایجاد اشتغال شود و به دلیل تحریمها این اتفاق نیفتاد و
... هستند.
پرده هفتم: یک بحث علمی
تحقیقات در خصوص اهمیت صنعت نفت و
تاثیر آن بر اقتصاد ملی حکایت از آن دارد که با کاهش یکواحدی در تقاضای نهایی
صنعت نفت، تولید کل اقتصاد به میزان 0.57 واحد کاهش و اشتغال نیز به میزان 0.40
نفر کاهش مییابد. همین تحقیقات تاکید میکند در صورت کاهش یک واحدی (میلیون ریال)
ارزش افزوده در صنعت نفت، تولید کل اقتصاد 1.02 واحد کاهش و اشتغال در کل اقتصاد
به میزان 0.03 نفر کاهش خواهد داشت. این صنعت از
منظر جداول داده و ستانده با 34 بخش دیگر از اقتصاد ملی در ارتباط پسین و پیشین
است. در نظر بگیرید در طول سالهای 1391 به بعد، صنعت نفت قادر به صادرات 967
میلیون بشکه نفت بوده است که به دلیل تحریمها، تقاضا در بازارهای جهانی از نفت
ایران کاهش داشته است.
پرده هشتم: اعداد بزرگ
از سال 1391 و همزمان با تشدید تحریمهای
ظالمانه اقتصادی، تولید و صادرات نفت ایران به شدت کاهش یافت. با فرض توان صادراتی
دو میلیون بشکه در روز برای صنعت نفت ایران میزان درآمد صادراتی که ایران به دلیل
تحریمهای نفتی در بازارهای جهانی نتوانست اکتساب کند، در طول چهار سال به رقم
تقریبی 100 میلیارد دلار میرسد. این رقم صرفاً
عدم کسب درآمد در بخش صادرات نفت را شامل میشود و بخش گاز، پتروشیمی و سایر حاملهای
انرژی را در خود ندارد. ما به ازای ریالی با لحاظ ارزش سالانه ارز در حد فاصل سالهای
1391 تا 1394، 310 هزار میلیارد تومان خواهد شد. این رقم 103 برابر بزرگترین فساد
اقتصادی تاریخ ایران است.
هزینه فرصت ناشی از تحریمهای ظالمانه
قدرتهای استکباری برای اقتصاد ایران در بخش صرفاً تولید و صادرات نفت در طول 1278
روز از زمان اجرایی شدن و تشدید تحریمهای نفتی و بانکی، به طور متوسط روزانه 250
میلیارد تومان و در ماه 7500 میلیارد تومان است، یعنی به ازای هر ایرانی در هر ماه
97500 تومان! توجه شود که در هر ماه منابع اختصاص دادهشده برای پرداخت نقدی
یارانهها تنها 3500 میلیارد تومان است. 310 هزار میلیارد تومان، 1.77 برابر کل
یارانههای نقدی پرداختشده در طول 56 ماه به ایرانیان است. از یارانههای نقدی
خارج شویم. مطابق آمار، بدهی تجمعی دولت جمهوری اسلامی ایران در یک دهه اخیر معادل
300 هزار میلیارد تومان است. این رقم برابر با درآمد قابل اکتساب ایران از صادرات
نفت در صورت نبود تحریم است. باید دقت داشت که بنابر گفتهها در جراید، بدهی دولتی
به پیمانکاران بخش خصوصی حدود 94 هزار میلیارد تومان است. بدهی دولت به
بانکها مطابق همین منابع خبری، حدود صد هزار میلیارد تومان است. درآمدهای نفتی که
در صورت نبود تحریم قابلیت اکتساب داشت و در صورت تزریق به اقتصاد ایران مشکلات
بسیار بزرگی در اقتصاد ایران از اساس ایجاد نمیشد یا با ضریب اثرگذاری کمتری بهوجود
میآمد. امکان تسویه با پیمانکاران بخش خصوصی یا تامین بدهی دولت به بانکها، که
در حال حاضر مهمترین مصائب دولت، نظام بانکداری و چرخه تولید در اقتصاد ایران است.
در عین حال باید توجه داشت که رقم 310
هزار میلیارد تومان تقریباً دو برابر بودجه عمرانی کشور در حد فاصل سالهای 1391
تا 1394 است. بودجه عمرانی بهدلیل ماهیت خود، نقش مهم و غیرقابل انکاری در تولید
ناخالص ملی و اشتغال کشورها دارد. با رقم مذکور امکان ایجاد تقریباً دو میلیون شغل
جدید در بازار کار وجود داشت.
شاید برای خوانندگان جذاب باشد زمانیکه
بدانند 310 هزار میلیارد تومان، 20 برابر بودجه درمان تامین اجتماعی در سال 1394
است یا با این رقم به مدت صد سال هزینههای طرح تحول سلامت پیشپرداخت میشد. ساخت
3878 بیمارستان فوق تخصصی با ظرفیت صد تخت (که امروز تنها 900 بیمارستان بیش از
100 تختخواب داریم)، خرید بیش از 300 هواپیمای بوئینگ 8-747 (آخرین نسل و بزرگترین
و مدرنترین هواپیمای مسافربری دنیا)، ساخت 69 هزار کیلومتر خطوط ریلی آهن در کشور
(بیش از شش برابر ظرفیت موجود) و راهاندازی و ساخت 300 آب شیرینکن دریایی با
ظرفیت 30 میلیون متر مکعب در روز موارد دیگر است.
پرده آخر: از رنجی که
کشیدیم...
تحریمهای ظالمانه در حد فاصل سالهای
1391 تا 1394، کشور را از دسترسی به منابع بینظیر 310 هزار میلیارد تومانی صرفاً
در بخش صادرات نفت محروم کرد. آثار این تحریمها بر پیکر نحیف اقتصاد ایران همچنان
باقی است. مطابق بحثهای کارشناسی، بازگشت ایران
به بازار نفت در سطوح قابل قبول صادرات روزانه 2.5 میلیون بشکه در هر روز، علاوه
بر تاثیر بر کاهش قیمتهای جهانی نفت در بازار، مستلزم بیش از 200 میلیارد دلار
(700 هزار میلیارد تومان) سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز است. این تنها بخشی از
ناکارایی ایجادشده در اقتصاد در زمان تحریمهاست. هزینههای مبادلاتی ورود ارزهای
ناشی از صادرات نفت، مجاری رانتی مفسدهخیز برای ورود پول نفت فروختهشده که از
مجاری قانونی و با هزینههای کم قابل انتقال به داخل نبود، مبادلات اجباری کالاهای
مصرفی و حتی سرمایهای بیکیفیت و... بخش دیگری از انبوه غمهای اقتصاد ایران در
دوران تحریم است.
پساتحریم، دوران راحتی و آسایش نیست.
پساتحریم آغاز دوره علاج آن دردهاست. دردهایی که به رنج گرانی خریدهایم.
*دانشجوی دکترای اقتصاد