[ سبد خرید شما خالی است ]

کار بانک‌ها کساد می‌شود

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- خروج از تحریم و توافقات هسته‌ای، انتظاراتی از سوی مردم و اختیاراتی از سوی مسوولان در انواع حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به وجود می‌آورد.

این انتظارات و اختیارات حکم تیغ دو لبه را دارد، به این صورت که از طرفی می‌تواند باعث بهبود جنبه‌های مختلف جامعه، بخصوص از بعد اقتصادی شود و از سوی دیگر، در صورت آماده نبودن ما برای بهره‌مندی از این افق‌های تازه ممکن است اقتصاد را دچار بحران کند. یکی از این فرصت‌ها را می‌توان در شراکت با بانک‌های خارجی جست‌و‌جو کرد. حضور بانک‌هایی با ملل مختلف در تمامی کشور‌ها امری پذیرفته شده و به نسبت ضروری است‌ اما از آنجا که ایران حتی پیش از تحریم‌ها نیز اقتصاد بسته‌ای داشت، این امر پس از انقلاب تا‌کنون چنانچه باید و شاید در کشور ما محقق نشده بود.
بر این اساس، امروز که توافقات هسته‌ای افق‌های اقتصادی جدیدی را پیش روی ما قرار می‌دهد، مسوولان نیز خود را موظف می‌دانند تا شرایط را به گونه‌ای تنظیم کنند که طی مدتی نه چندان طولانی، اوضاع اقتصادی را به پیش از دوران تحریم و حتی بهتر از آن برگردانند‌ اما در این راستا هر گام باید با دقت و سنجش شرایط برداشته شود تا از تکرار تجربیات نا‌موفقی که تا‌کنون داشتیم جلو‌گیری گردد.
بر همین مبنا گفت‌و‌گویی داشتیم با محسن صفایی‌فراهانی که سابقه قائم‌مقام وزیر اقتصاد، مشاور وزیر نیرو، ریاست فدراسیون فوتبال ایران‌ و عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران را در کارنامه خود دارد.
صفایی‌فراهانی که در حوزه اقتصادی صاحب‌نظر است اعتقاد دارد که اگر به مشکلات بانک‌های داخلی توجهی نشود سرمایه‌گذاری بانک‌های خارجی در ایران نقطه شکست سیستم بانکی می‌شود. وی می‌گوید که سیستم بانکی کشورمان به دلیل دخالت دولت‌ها و پرداخت تسهیلات هنگفت فلج شده است.
متن کامل گفت‌و‌گوی «جهان صنعت» با محسن صفایی‌فراهانی‌ در پی می‌آید:

به نظر شما شرط حضور بانک‌های خارجی در ایران چیست؟
پیش از هر چیز در رابطه با حضور بانک‌های خارجی باید وضعیت بانک‌های خودمان را در کشور مشخص کنیم. بانک‌های ایرانی اکنون از دو بعد در وضعیت مناسبی نیستند. یکی به لحاظ منابع و محدودیت‌های بانکداری و هم به لحاظ سیستم‌های عقب افتاده و کهنه‌ای که از آن استفاده می‌کنند و با آن به مشتریان خود سرویس می‌دهند.
آمدن بانک‌های خارجی در یک چنین شرایطی لازمه اولیه‌اش این است که متولیان بخش اقتصادی ایران قبل از اینکه راه را برای آمدن این بانک‌ها باز کنند، به صورت ویژه به مشکلات بانک‌های داخلی توجه کنند چون در غیر این صورت این بانک‌ها، هم به دلیل نداشتن منابع و هم به دلیل نداشتن سیستم‌های نو و ناتوانی در سرویس‌دهی به مشتریان خود مطمئنا با آمدن بانک‌های خارجی بخش ارزی خود را از دست می‌دهند و قابلیت دوام در مقابل بخش ارزی بانک‌های خارجی را نخواهند داشت که این خود یک نقطه شکست برای سیستم بانکداری کشور خواهد بود.
توقعی که از آوردن بانک‌های خارجی وجود دارد باید این باشد که بانکداری در ایران رشد کند و اگر هدف این باشد، بدون رعایت الزامات اولیه عملا این پروژه شکست خواهد خورد. یعنی محیط کسب و کار ایران بهره‌مند می‌شود از حضور بانک‌های خارجی ولی بانکداری ایران متضرر می‌شود چرا‌که قدرت استفاده از توانایی‌های آنها و امکانات اینکه از پتانسیل آنها استفاده کند را نخواهد داشت.


آیا بانکداری ما به تغییرات ساختاری نیاز دارد؟
با تغییر شرایط اقتصادی در ایران و توافقاتی که با غرب شده است، مطمئنا دریچه‌ای برای آمدن شعب بانک‌های خارجی باز خواهد شد. به همین لحاظ فکر کنم لازمه این است که از حالا سیستم بانکداری ایران شروع به تغییر ساختارهای خود کند و مکانیسم‌هایی که استفاده می‌کند را به روز کند تا چنانچه این بانک‌ها آمدند، بتوان از پتانسیل آنها برای پرش بیشتر بهره گرفت نه اینکه نتیجه عکس بدهد و باعث شود بخش ارزی هم از دست برود.
افزون بر این مسایلی که ذکر شد، باید گفت بازار ایران و شرایط آن طوری است که برای مقدمه حضور بانک‌های خارجی، باید بتوانیم در چرخه تجارت جهانی قرار بگیریم. ممکن است بسیاری تصور کنند ما در سال 40 میلیارد دلار صادرات نفتی و همین مقدار صادرات غیر‌نفتی داریم و به طور متوسط همین مقدار یا کمتر هم واردات داریم پس در چرخه تجارت جهانی هستیم.
ولی باید در نظر داشت که این به معنای اینکه ما در چرخه تجارت جهانی هستیم، نیست‌ بلکه ما زمانی در این چرخه قرار می‌گیریم که این چرخه یک مدار کامل شود، یعنی ما اول در زنجیره تولید جهانی قرار بگیریم و اگر در این زنجیره قرار گرفتیم، در مداری قرار بگیریم که یا محصولات نیم‌ساخته ما صادر شود و به وسیله آنها کامل و فروخته شود یا ما محصولات آنها را کامل کنیم و صادراتمان بتواند کشورهای مختلفی را پوشش دهد.
اگر این اتفاق بیفتد، قطعا در کنارش بانک‌های خارجی خواستار این خواهند بود که در ایران باشند و فضا هم طوری می‌شود که نیاز به حضور آنها حس می‌شود. در این حال بانکداری ما رشد می‌کند و کار آنها نیز تسهیل می‌شود.


آیا حضور بانک‌های خارجی می‌تواند به رفع مشکلاتی که بانک‌های ما دارند، کمک کند؟
مطمئنا سرمایه‌گذاری بانک‌های خارجی در یک حدی تسهیلات می‌آورد ولی نه در حدی که مشکلات ما را حل کند. سیستم بانکداری ما امروزه دچار معضلات بسیاری شده است. یکی از عوامل آن را می‌توان در دخالت‌های ارگان‌هایی که در دولت نقش دارند و باعث این فرآیند شده‌اند، جست‌و‌جو کرد. چون از زمان قانون برنامه سوم توسعه تسهیلات تکلیفی ممنوع بود. ولی می‌بینیم که در طول 10 سال گذشته بانک‌های کشور تسهیلات زیادی را دادند که وصولش برای آنها خیلی راحت نخواهد بود. به طور مثال پروژه‌هایی به نام پروژه‌های زود‌بازده، نزدیک 25 هزار میلیارد تومان بار روی دوش بانک‌ها گذاشت، مسکن مهر 50 هزار میلیارد تومان بار روی دوش بانک‌ها قرار داد، اینها همه به بانک‌ها تکلیف شد و جزو تسهیلات تکلیفی قرار گرفت در حالی که این بار‌ها قانونا نباید روی دوش بانک‌ها قرار می‌گرفت.
از این مجموعه‌ای که اتفاق افتاد در طول این 10 سال می‌توان گفت سیستم بانکداری ایران را فلج کرد.
به طوری که در مهر 1384 کل بدهی بانک‌ها شش هزار میلیارد تومان بود و امروز بالغ بر 90 هزار میلیارد شده است.
یعنی هشتاد سال بانکداری ما ثمره معوقاتش 6800 میلیارد تومان بوده است، از مهر 84 تا امروز، در طول این 10 سال این معوقات یکدفعه تبدیل شد به 90 هزار میلیارد تومان، یعنی بیش از 12، 13 برابر به این معوقات اضافه شد. این نتیجه سوءمدیریت است که باعث شد سیستم بانکداری ایران از روال خود خارج شود و در روالی قرار بگیرد که نیمه‌ور‌شکسته است.
در حال حاضر اکثر بانک‌های ما روی ترازنامه کاغذی موفق هستند چون روی معوقات خود سود می‌نویسند‌ و معوقات و سود را جزو دارایی خود می‌دانند در حالی که در اصل وصول این مبلغ شک وجود دارد. اگر قرار باشد این معوقات پرداخت نشوند، اصلا مشکل حل نخواهد شد و بانک پاسخگوی کسانی که سپرده‌گذاری کردند، نخواهد بود. در واقع بخشی از آنچه شد را خود بانک‌ها مقصرند و بخشی را نیز دولت تحمیل کرد. پس نمی‌توان گفت که بانکداری بیرونی می‌تواند معضلات ما را جبران کند ولی مطمئنا منابعی که می‌توانند در اختیار صاحبان صنایع بگذارند برای آنها راهگشا می‌شود.


به نظر شما امیدی برای تغییر ساختار سیستم بانکی در کشور هست؟
تصورم بر این است که از سال 2016 میلادی تغییراتی که در سیستم تحریم در دنیا اتفاق می‌افتد و مشکلات تحریم پله پله شروع به رفع می‌کند، بانک‌ها نیز احتمالا از اواخر 2016 و اوایل 2017 رغبت خواهند داشت که در عرصه بانکداری ایران حضور داشته باشند. هم منافعشان این را ایجاب می‌کند و هم شرکای تجاری آنها از این حضور استقبال خواهند کرد.
درباره اینکه این شرایط چگونه اتفاق می‌افتد باید گفت این اتفاق خود به خود خواهد افتاد. یعنی مطمئنا با برداشتن تحریم‌ها و باز شدن فضای اقتصادی ایران بانک‌های شرق دور و اروپایی تمایل خواهند داشت در ایران شعبه داشته باشند و فعالیت کنند.
در این راه اگر آگاهانه عمل شود و ما از خواب طولانی مدتی که در سیستم مدیریتی خود داریم بیدار شویم و از این بیداری استفاده مناسبی را ببریم باید حتما بدانیم که آنها می‌آیند. این آمدن به نفع ماست و می‌توانیم جولانگاهی برای آنها نباشیم‌ به شرط اینکه از قبل تدارک لازم را دیده باشیم. وگرنه همانطور که در عرصه واردات گاهی برای کشورهای دیگر و محصولات آنها بازار وارداتی بودیم اگر در بانکداری هم دقت نکنیم ممکن است سیستم بانکداری ما دچار معضلاتی شود.


پیش از تحریم‌ها هم تحرکاتی مبنی بر فعالیت بانک‌های خارجی در ایران صورت گرفت، اما به نتیجه‌ای که باید نرسید، به نظر شما اشتباهات ما در آن دوره چه بود؟
ثبات سیستم و سیاست‌ها و نوع تبادل فعالیت‌های اقتصادی ماست که بانک‌ها را ترغیب می‌کند که بیایند. در آن مقطع ایران دنبال این بود که بانک‌ها به ایران بیایند. در شرایط حاضر خود بانک‌ها هم می‌توانند طالب این باشند که وارد بازار شوند‌ چرا‌که اگر قرار باشد تحریمی وجود نداشته باشد و ما در چرخه اقتصاد قرار بگیریم و تولید ناخالص ملی ایران که با رشد منفی مواجه شده است برگردد و در یک شرایط نرمال قرار بگیرد‌ ما حتما باید یک رشد بالای پنج، شش درصدی را به صورت حد‌اقلی برای خود در نظر بگیریم که عقب‌ماندگی‌های خود را جبران کنیم و در این حال بازار ایران بازاری قابل توجه و بزرگ در منطقه خاورمیانه می‌شود که بانک‌ها هم به تبع بقیه فعالیت‌های اقتصادی در آن علاقه‌مند هستند.
در آن مقطع به دلیل نبودن برنامه اقتصادی منظم، بانک‌ها هم ریسک اینکه وارد بازاری شوند که نتوانند پیش‌بینی‌های لازم را در آن بازار بکنند- مثل هر فعالیت دیگری- نمی‌کردند. باید در نظر داشت که تفاوت بانک با بقیه فعالیت‌ها این است که اگر فرضا امروز با پژو قرار‌داد ببندیم و محصول پژو وارد شود، هر وقت پژو نخواستیم می‌توانیم وارداتش را قطع کنیم. ولی شعبه بانک که وارد ایران شود به هر حال می‌خواهد فعالیت کند، بماند و نیرو و سیستم وارد ایران کند و مشتریان زیادی را دنبال خود خواهد داشت.
به همین دلیل موقعی بانک‌داری در ایران می‌آید و حضور پیدا می‌کند که مطمئن باشد یک ثباتی به لحاظ مقررات، سیاست‌ها و برنامه‌های بلند مدت و میان مدت خواهیم داشت که آنها بتوانند بر‌اساس آن برای خود برنامه‌ریزی کنند.


چقدر طول می‌کشد که بتوانیم به این ثبات دست پیدا کنیم؟
ما در اقتصادمان به دلیل فقدان مدیریت، نبود استراتژی‌ و عدم حضور در زنجیره تولید جهانی لطمه‌های زیادی خورده‌ایم که جبران این لطمه‌ها خواستار یک عزم ملی همه جانبه است و تنها یک گروه نمی‌تواند متولی این کار شود. یعنی اگر به فکر این هستیم که با تغییر ساختار دولت همه این مشکلات حل شود، قطعا این اتفاق نخواهد افتاد.
تمام حوزه‌ها در محیط کسب و کار ایران تاثیر‌گذارند و باید توجه داشت که این محیط یک محیط نیمه ایده‌آل هم نیست چه برسد به شرایطی که جاذبه ایجاد کند. پس نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که این کار در زمان کوتاه اتفاق بیفتد. مگر اینکه همه واقعا بسیج ‌شوند.
ما از کلمات خیلی خوب استفاده می‌کنیم ولی این کلمات در رفتارهای ما معنا پیدا نمی‌کنند و فقط در حد شعار مطرح هستند. به عنوان مثال می‌توان تابلو‌های زیادی در خیابان دید با این شعار که هنوز جهاد ادامه دارد‌ ولی توجهی به این نمی‌شود که جهاد در این دوره ایجاد پتانسیل و توانایی است، امروز دیگر جهاد به معنی جنگ کردن و جنگیدن نیست. اگر کسی اعتقاد دارد جهاد ادامه دارد، آن جهاد رشد مدیریت، رشد توان کارشناسی، سهل کردن سیستم برای کار و کار مستمر کردن است.
مثلا وقتی بانک جهانی می‌گوید راندمان هشت ساعت کار 35 دقیقه است یعنی هفت ساعت و نیم از کار ما به بطالت و زایل شدن نیروی انسانی می‌گذرد.
اگر ما اعتقاد داریم که جهاد را باید ادامه دهیم، این باید در روحیه و ساختار‌های ذهنی ما برود و الزامات آن را رعایت کنیم.
این اتفاق هم زمانی در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که جامعه احساس نشاط، شادابی و امنیت کند، احساس کند حضورش را پذیرفته‌اند و به نیروی انسانی اهمیت می‌دهند.
اگر اینها که به عنوان شعار مطرح می‌کنیم در شعور اجرایی‌مان هم پیاده شود آن وقت این زمان کوتاه‌تر می‌شود ولی اگر در شعور اجرایی نرود‌ و همین رفتار کج‌دار و مریز و از بین بردن توان مدیریتی و از بین بردن نیروی انسانی ما را مشغول کند رسیدن به این پاسخ زمان طولانی را در پی خواهد داشت.

منبع: روزنامه جهان صنعت

۴ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۴۹
تعداد بازدید : ۳۱۲
کد خبر : ۲۸,۵۲۲
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید