پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- بازار محصولات فولادی
بیش از یک سال و نیم با کاهش شدید قیمتها روبهرو است. در جریان این روند
تولیدکنندگان بسیاری مجبور به تعطیلی کارخانههای خود و خروج از چرخه تولید شدند.
در کنار تعطیلی برخی واحدهای فولادساز، تولیدکنندگانی که از پشتوانه مالی بهتری
برخوردار بودند در بهترین حالت با حاشیه سود کم یا با زیان به تولیدات خود
ادامه دادند.
این
شرایط در حالی برای صنعت فولاد ادامه دارد که با ریزش هفتگی قیمتها در بازار
فولاد و خروج مشتریان از این بازار، این سوال مطرح میشود که نقطه تحمل زیان در
صنعت فولاد کجاست؟ این سوال در حالی وجود دارد که پیش از این و با رسیدن قیمت
میلگرد به 1530 تومان کارشناسان عقیده داشتند قیمتها در بازار فولاد به کف رسیده
و بیش از این با کاهش همراه نخواهد شد. اما درست بعد از این اظهار نظر کارشناسان،
قیمت شمش تولید داخل از سوی عرضهکننده آن با تخفیفی 50 تومانی همراه شد که همین
اتفاق ریزش دوباره قیمتها در بازار فولاد را به همراه داشت. از آن زمان به این سو،
قیمت محصولات فولادی در بازار داخلی به دلایل مختلفی نظیر رقابت برای جلب مشتری،
تحویل کالا به جای بدهی و ارزانفروشی در بازار و ورود کالاهای وارداتی ارزانقیمت
هر هفته با کاهش همراه شد. این روند در حالی همچنان ادامه دارد که قیمتهای جهانی
نیز بر آن بیتاثیر نبوده است.
با
این وجود این سوال همچنان وجود دارد که نقطه تحمل زیان در صنعت فولاد کشور
کجاست؟ و اینکه تولید فولادسازان چطور با وجود زیانده بودن همچنان ادامه دارد؟
یک
عضو اتاق بازرگانی تهران در پاسخ به سوال یاد شده عقیده دارد نقطه نهایی برای تحمل
زیان برای هر شرکت و تولیدکنندهای با توجه به پشتوانه مالی که دارد متفاوت است.
بهادر احرامیان در این زمینه به «دنیای اقتصاد» میگوید: با توجه به ریزش قیمتی که هر
هفته وجود دارد این سوال مطرح میشود که اگر تولید با زیان همراه است پس چرا ادامه
دارد؟ اما واقعیت این است که گاه متوقف کردن یک خط تولید و بازگشت دوباره به
تولید، هزینهای به مراتب بالاتر از فروش با زیان دارد. احرامیان عقیده دارد در
شرایط فعلی تقاضا برای کالا در بازار بسیار کم است، اتفاقی که در پی آن قیمتها با
سقوط همراه شدهاند اما با این وجود بسیاری از تولیدکنندگان با وجود زیانی که میبینند
ترجیح میدهند به تولید با زیان ادامه دهند اما هزینههای ناشی از تعطیلی را متحمل
نشوند.
به
این ترتیب میتوان مشاهده کرد بسیاری از فولادسازان واحدهای تولید خود را تعطیل
کردهاند، خیلیها حجم تولید را پایین آوردهاند و تولیدکنندگانی هم در زیان به سر
میبرند اما با این وجود چرخه تولید فولاد با تحمل زیان در حال گردش است.
میتوان
گفت عمده تعطیلیها مربوط به واحدهای خصوصی بوده است زیرا آنها امکان بیشتری برای
تعدیل نیرو دارند و از سویی تعطیلی برای آنها با هزینه کمتری نسبت به دولتیها
همراه است. اما دولتیها و یا واحدهای بزرگ خصوصی به دلیل حمایتها و یا معذوریتهایی
که از سوی دولت دارند، با وجود زیان به هر حال به تولید خود ادامه میدهند.
به
عقیده احرامیان اگرچه مشکلات فراوانی در کشور برای فولادسازان وجود دارد، اما توجه
به تاثیر شرایط جهانی بر بازار داخلی نیز ضروری است. او با اشاره به کاهش قیمتها
در بازار جهانی میگوید: به نظر میرسد قیمتها در بازار جهانی حداکثر تا 10 درصد
دیگر ظرفیت کاهش داشته باشد، به این ترتیب باید در انتظار بازتاب این میزان کاهش
قیمت در بازار داخلی نیز باشیم.
احرامیان
در حالی بازار جهانی فولاد را آماده تحمل یک کاهش قیمت تا سقف 10 درصد دیگر میبیند
که یک کارشناس صنعت فولاد عقیده دارد این میزان کاهش قیمت شاید در تئوری قابل حدس
باشد اما در عمل ممکن است در طولانیمدت رخ بدهد. مدیر فروش و
بازاریابی ذوب آهن اصفهان به «دنیای اقتصاد» میگوید: درست است که قیمت سنگ آهن، انرژی و
مانند اینها در دنیا با کاهش همراه بوده است اما تاثیر لحظهای بر قیمتها نمیگذارند.
نعمتالله
محسنی مانند احرامیان عقیده دارد نقطه ماندگاری در شرایط فعلی به پشتوانه
شرکتها بستگی دارد. او در توضیح بیشتر میگوید: ممکن است آنهایی که توانایی مالی
بیشتری دارند بتوانند قیمتهای فعلی را تحمل کنند به این امید که وضعیت در آینده
بهتر شود. امید به بهبود شرایط در آینده موضوعی است که احرامیان نیز به آن اشاره
میکند. به این ترتیب کارشناسان عقیده دارند امیدواری به اینکه ممکن است زیانها
در آینده جبران شود باعث شده است که بسیاری از شرکتها به تولید ادامه دهند. امید
به اجرای بسته دوم خروج از رکود، به راه افتادن پروژههای عمرانی و ورود سرمایهگذاران
خارجی از جمله مواردی هستند که دستکم از نظر روانی فولادسازان را به آینده
امیدوار کرده است.
محسنی
در کنار اشاره به پشتوانه مالی و امید برای بهبود شرایط، یکی دیگر از دلایل ادامه
داشتن تولید با حاشیه زیان را سنگین بودن هزینههای تعطیلی عنوان میکند. او در
این زمینه عقیده دارد در دوران بحران و رکود در بازار فولاد، شرکتهای نوردساز
راحتتر اقدام به تعطیلی و یا کاهش سطح تولید میکنند. او میگوید: نوردیها زیان
کمتری را تحمل میکنند زیرا آنها میتوانند خرید مواد اولیه و تولید خود را روزانه
کنند، به این ترتیب آنها با کم کردن خواب سرمایه خود (به دلیل فاصله کوتاهی که در
تولید و فروش وجود دارد) این امکان را دارند که دوران رکود را با زیان کمتری پشت
سر بگذارند، ضمن اینکه آنها راحتتر از واحدهایی که ذوب دارند میتوانند برای
تعطیلی اقدام کنند زیرا واحدهای دارای ذوب هم هزینه تعطیلی بسیار زیادی دارند و هم
تولید آنها با پروسهای طولانیتر از تولیدات نوردی همراه است. اما با
تمام این تفاسیر چیزی که روشن میشود این است که با توجه به نبود تقاضا در بازار،
شرایط برای تولیدکنندگان فولاد به دشواری در حال گذر است، چه آنها که با تحمل زیان
تولید را ادامه میدهند و چه آنها که برای جلوگیری از زیان کارخانه خود را تعطیل
کرده و در انتظار راهی برای بازگشت به زنجیره تولید هستند.
در
چنین شرایطی به نظر میرسد حمایت دولت برای جلوگیری از زیان بیشتر فعالان صنعت
فولاد تاثیرگذار باشد، حمایتهایی نظیر تحریک تقاضا به واسطه افزایش قدرت خرید،
افزایش دورهای تعرفه واردات برای جلوگیری از واردات محصولات ارزانقیمت و بیکیفیت
به بازار، ایجاد امتیازهایی برای صادرات و یا ترغیب سرمایهگذاران خارجی برای ورود
به کشور.
محسنی
با اشاره به حمایتهای تعرفهای دولت میگوید: چنانچه دولت با حمایت تعرفهای
بتواند مانع ورود محصولات ارزانقیمت چینی شود، میتوان امیدوار بود که قیمت
محصولات در بازار داخلی از قیمتهای جهانی تاثیر کمتری بگیرد و از ریزش بیش از پیش
آن جلوگیری شود.
این
کارشناس همچنین با اشاره به دومین بسته خروج از رکود دولت امیدوار است که با اجرای
این بسته و پرداخت بدهی پیمانکاران، سرمایهگذاری روی پروژههای جدید و افزایش
تقاضا در بازار فولاد رقم بخورد. در شرایط فعلی افزایش تقاضا یکی از مهمترین
راهکارهایی است که از نگاه کارشناسان میتواند اوضاع صنعت فولاد را با بهبود
همراه کرده و آینده روشنتری برای آن رقم بزند.
منبع: دنیای اقتصاد