پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- آقای نیل
فلمینگ متخصص بازارهای کالایی و تحلیل داده است. نیل حدود 28 سال سابقه فعالیت در
موسسات گوناگون از جمله مرکز داده و نشریه ICIS به عنوان مشاور ارشد
راهبردی ، رئیس نشریهPlatts در حوزه بورس کالا و انرژی ، مشاور سازمان بین
المللی انرژی دولت نروژ و گروه مشاوران متخصص پایین دستی کشورهای آفریقایی را در
کارنامه خود دارد.
او همچنین در حوزه های آموزشی مدیریت ریسک و بورس کالا و
انرژی به ویژه برای کشورهای آفریقایی فعالیت کرده و دست آخر کتاب « نفت قدیم،
قوانین جدید» از برجسته ترین آثار های نیل در این حوزه به شمار می رود.
با این تفاسیر با توجه به تجربه بالای نیل فلمینگ در حوزه
بورس های کالایی و تحلیل داده ها به خصوص در بازار پتروشیمی، در مصاحبه ای تلفنی
با نیل در رابطه با اهمیت بورس های کالایی در دنیا، چالش های راه اندازی قرارداد
های آتی، بررسی دخالت های دولت در روند دادوستد کالاها و همچنین اهمیت عرضه و
معامله کالاهای استراتژیک همچون مواد پتروشیمی در بورس ها به گفت و گو پرداخته ایم
که در ادامه این گفت و گو را می خوانید؛
*مزایای بورس های کالایی برای اقتصاد چیست ؟
وجود بورس های کالایی مزایای زیادی برای اقتصاد دارد که می
توان دو مزیت را به عنوان اصلی ترین آنها برشمرد. مزیت اول کمک به ایجاد
شفافیت در بازار است و مزیت عمده دوم این است که بورس های کالایی به فعالان بازار
کمک می کنند که بهتر بتوانند ریسک معاملاتشان را کنترل کنند. با وجود بورس
های کالایی، فعالان بازار با سهولت بیشتر به بازار های مالی وارد شده و احتمال
اینکه دچار مشکل و اختلال در معاملاتشان شوند، کمتر است.
*امروزه بزرگترین چالش ایجاد، توسعه و رونق
بورس های کالایی در اقتصاد های نو ظهور چیست؟
به نظر من بزرگترین چالش ایجاد یک قرارداد معاملاتی، این
است که بتواند نیازهای بازار را تحقق بخشد. بسیاری از بورس ها در تعداد مختلفی از
بازارهای کالایی تلاش کرده اند که قرارداد های آتی را راه اندازی کنند، ولی آن
قرارداد های آتی با موفقیت روبه رو نشده است؛ زیرا یا تعادل در خرید و فروش آن
کالا در بازار وجود نداشته و یا اینکه قیمت گذاری ها برای هر قرارداد، با آن بازار
خاص ارتباطی نداشته و قیمت گذاری ها غلط انجام شده است. همچنین موضوع دیگر اینکه
فعالان بازار آن قراردادها را به عنوان یک ابزار موثر جهت کنترل و مدیریت ریسک
باور نداشته و اعلام کرده اند که این گونه قراردادها صدمه بیشتری را به بازار
خواهد زد. این چالش واقعا چالش بزرگی پیش روی همه بازارها علی الخصوص در اقتصاد
های نو ظهور است، زیرا طراحی یک بازار معاملات آتی نیازمند بررسی همه جانبه و نوعی
از بازاریابی است تا بتواند فعالان بازار را جذب کند. در این بین تاریخ ظهور
قرارداد های آتی خیلی تشویق کننده نیست و راه اندازی این نوع قرارداد ها علی
الخصوص در زمینه محصولات پتروشیمیایی بسیار پیچیده و سخت است. اما در صورتیکه این
نوع قرارداد پس از بررسی و فعالیت بسیار زیاد به درستی آغاز به کار کند، به کارایی
بالای آن صنعت یا بازار و همچنین پوشش ریسک فعالان بازار از نوسانات قیمت کمک
شایانی می کند.
*چه راهکاری را برای مقابله با چالش های راه
اندازی بازار قراردادهای آتی پیشنهاد می کنید؟
راهکار
کلیدی مطالعه دقیق هر بازاری قبل از راه اندازی هر نوع قرارداد و شناسایی محصولات
و عواملی است که در آن بازار نقش کلیدی دارند تا تلاش بر روی آن محصولات مثمر ثمر
باشد. برای مثال قبل از راه اندازی قرارداد های آتی بایستی به نقدینگی در بازار،
معامله پذیر بودن کالا، اندازه بازار و تعداد بازیگران اعم از خریداران و
فروشندگان آن محصول، قیمت گذاری مناسب و کنترل عوامل موثر بر ریسک را مورد
توجه قرار داد تا بتوان یک سیستم معاملاتی موثر را طراحی و راه اندازی کرد. برای
مثال فعالان زیادی در طول سال های 1998-2000 در نیویورک به دفعات
متعددی تلاش کردند قراردادهای آتی را برای معامله نفت خام راه اندازی کنند و هر
چند معاملات زیادی برای این محصول انجام شد، ولی قیمتی که متولیان آن قرارداد در
معاملات تعیین کرده بودند ارتباطی با بازار و فعالانی که برای کنترل ریسک خود تلاش
می کردند، نداشت؛ در واقع تناسبی بین قراردادهای معاملات فیزیکی و سیستمی که جهت
انجام این معاملات پیاده شده بود، وجود نداشت و بازیگران بازار نتوانستند از آن
استفاده کنند.
*آیا تجربه ای از قراردادهای آتی و یا اختیار
خرید برای مواد پتروشیمی جهت پوشش ریسک و جذب سرمایه دارید؟
ما یک سری مذاکره اولیه با تعدادی از بورس های کالایی
بخصوص بورس کالای چین داشته ایم و بحث اصلی عموما در خصوص چگونگی ایجاد یک مکانیسم
اثر بخش از طریق مجوز دادن به انتشار برخی اطلاعات در بورس کالای شانگهای بوده
است؛ همچنین آنها در حال راه اندازی قراردادهایی برای استایرن منومر در بیجینگ
هستند. علاوه بر این با بورس های کالایی دیگری نیز طی سال گذشته مذاکره کردیم.
تجربه ما نشان می دهد که بورس های کالایی علاقه بسیاری به راه اندازی قراردادهای
آتی برپایه محصولات پتروشیمی دارند ولی به علت آنکه برخی کشور ها در حوزه پتروشیمی
دارای مزیت نبوده و از طرفی روند مطالعات و راه اندازی نیز پیچیده است، آنها ترجیح
دادند روی دارایی های ساده تر به ایجاد بازارهای مالی همچون قراردادهای آتی
بپردازند.
در واقع نقش ما این است که اطلاعات موجود در بازار را مورد
بررسی قرار داده و آنها را مطالعه کنیم اما نقشی در طراحی این نوع قرارداد ها
نداریم. در بسیاری از این بازارها برای مثال در سنگاپور، فعالان بازار تلاش می
کنند که از طریق ابزارهای مالی ریسک خود را در بازار نفت خام، پلی اتیلن و بنزین
کنترل کنند ولی در سایر محصولات پتروشیمی یا هیچ ابزار کنترل ریسکی وجود ندارد و
یا بسیار نا کافی است. در این راستا ما همکاری های زیادی را با کارگزاری ها و
فعالان بازار در جنوب آسیا برای یافتن راه هایی به منظور جذب علایق برای
کنترل ریسک قیمت محصولات داشته ایم. برای مثال مطالعات زیادی از بازارهای پلی
اتیلن و پلی پروپیلن داشته ایم و با توجه به نوسانات بالایی که در قیمت های این
محصولات مشاهده کردیم، متوجه شدیم که می توان برای این دو کالا قرارداد آتی راه
اندازی کرد که هم اکنون در حال رایزنی هستیم.
همچنین یکی از مواردی که می تواند به ما در راه اندازی
معاملات فیوچز محصولات پتروشیمی کمک کند وجود یک بورس آتی قدرتمند و معاملات سواپ
و یا هر چیزی که منجر به افزایش شفافیت در کشف قیمت شود، است. ما قویا معتقدیم که
این ابزارها باید در بورس های کالایی وجود داشته باشد به طوریکه براساس تجربیات،
بورس های کالایی می توانند به رشد و توسعه صنایع در زمینه های مختلف کمک شایانی
بکند.
*به نظر
شما آیا دولت حق دخالت در روند معاملات و قیمت گذاری محصولات در بورس کالا را
دارد؟
به طور کلی می توان گفت که سرمایه گذاران و فعالان بازار
علاقه ای برای ورود به بازارها و معاملاتی که دولت در فرآیندهای آن دخالت
می کند را ندارند. برای مثال در دنیا، نفت کالایی
استراتژیک است و قیمت های این محصول مورد استناد همه قرار دارد زیرا دولت ها دخالتی
در فرآیند های معاملاتی این کالا ندارند. همچنین نفت اوپک به عنوان یک معیار تعیین
قیمت مورد استفاده قرار می گیرد زیرا هیچ کس جز معامله کنندگان در تعیین قیمت
نهایی نقشی اصلی را بازی نمی کنند. به این ترتیب در کل جهان قیمت هایی به عنوان
قیمت پایه پذیرفته می شود که از دخالت دولت ها در امان بوده و از معاملات در
بازارهای آزاد به دست آمده باشد.
با این
حال خیلی جالب است که در اروپا، اتحادیه اروپا در حال تحمیل قوانین و مقررات زیادی
به بازارها است و این امر موجب افزایش نگرانی هایی در خصوص اینکه آیا این قوانین
به معنای دخالت دولت ها در بازار است یا خیر؛ که در صورت مثبت بودن این موضوع بدون
شک خسارت زیادی به بازارهای اروپا وارد خواهد شد.
*اهمیت حضور صنعت مهمی همچون پتروشیمی در بورس
های کالایی چیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید بگویم که عرضه یک گروه کالا در
بورس های کالایی رابطه مستقیمی با بازار آن کالا در کشور صاحب بورس دارد. برای
مثال برخی بورس ها با محصولات کشاورزی، برخی دیگر با فلزات و حتی مبادلات انرژی
شهرت گرفته اند که این موارد به مزیت های تولیدی کشورهای مختلف مربوط می شود. البته در
اینجا می توان یک تناقض را پیدا کرد که برای مثال، هم اکنون بورس هایی در دنیا
وجود دارند که دارای تولید کالایی خاص نیستند اما از مراجع تعیین قیمت آن کالا به
شمار می روند که این موضوع به بسترهای معاملاتی قوی، وجود معامله گران بین المللی
و سابقه آن بورس خاص ارتباط دارد. اما به طور کلی در کشوری همچون ایران که دارای
تولید مناسب کالاهای پتروشیمی بوده و بازار این محصولات نیز دارای بازیگران و
فعالان زیادی است بدون شک ورود این کالاها به بورس های کالایی و ایجاد بازارهای
معاملاتی همچون قراردادهای فیوچر و آپشن یک مزیت بزرگ برای آن صنعت به شمار خواهد
رفت.
منبع: بولتن نیوز