پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- ریزش بازار سرمایه پس از جمعبندی نهایی هستهای، دلایلی
غیرسیاسی داشته است و نمیتوان در صورت عاجز شدن از تحلیل، به اتهامزنی روی آورد
و این سؤال باقی است که اگر جریان سیاسی رقیب میخواسته است جمعبندی هستهای را
در کام مردم تلخ نماید، چرا پس از بیانیهی لوزان یک هفته بازار سرمایه مثبت ماند
و یا قبل از جمعبندی هستهای نیز جلوی مثبت شدن بازار را نگرفت.
پس از جمعبندی وین بازار بورس اوراق بهادار برخلاف پیشبینیهای
بخشی از مردم و مسئولین راه نزول در پیش گرفت و از این جهت موجب تعجب آنان شد. این
سؤال در اذهان پدید آمد که چگونه میشود فردای جمعبندی هستهای شاخص بورس بهعنوان
دماسنج اقتصاد در عوض رشد چنددرصدی به نزول پیاپی خود در چندین روز متوالی ادامه
بدهد و داستان رکود این بازار مالی همچنان ادامهدار باشد.
افراد مختلفی با جهتگیریهای متفاوت به توضیح این پدیده
پرداختند و از ظن خود این پدیده را تحلیل کردند. عدهای این موضوع را سیاسی قلمداد
نموده و این موضوع را مرتبط با جریان القاء یأس و ناامیدی دانستند و گفتند
دلواپسان میخواهند جشن جمعبندی هستهای را به کام ملت تلخ کنند و دیگرانی نیز با
نگاه کارشناسی این اتفاق را توضیح دادند. در این مقال با رد فرضیه سیاسی بودن ریزش
بورس، علل اصلی ریزش بورس بهاختصار توضیح داده میشود.
اول: انتظارات فعالین بازار سرمایه
انتظارات جایگاه به خصوصی در تحلیل بازارهای مالی دارد و
تحلیل گران برای پیشبینی روندهای آتی بر انتظارات فعالین بازارها تکیه میکنند.
در بازار بورس نیز که از آن بهعنوان یک موجود زنده یاد میشود، انتظارات آتی نقش
به سزایی در شکلگیری روندهای کنونی بازار دارد. بهعنوان مثال بعد از انتخابات
ریاست جمهوری در سال 1392 فعالین بورس بدون آنکه تغییری واقعی در اقتصاد مشاهده
کنند، صرفاً با توجه به اینکه انتظارات نسبت به آینده اقتصاد تغییر یافته است،
اقدام به خرید در بازار بورس نموده و سال 1392 را با رشد 107 درصدی بورس یک سال
تاریخی برای این بازار مالی رقم زدند.
علت اصلی ریزش بعد از جمعبندی وین نیز ریشه در همین
انتظارات فعالین بورس داشت که به دلیل وقایع بعد از بیانیه لوزان در آنان پدید
آمده بود. در ادامه به چگونگی شکلگیری انتظارات فعالین بورس اشاره میشود.
اندکی پس از بیانیه لوزان ریزش و رکود در بازار بورس ادامه
پیدا کرد و نگرانی فعالین بورس را در پی داشت. بورس اوراق بهادار که قبل از توافق
ژنو ارزش معاملات روزانه بیش از 300 میلیارد تومانی را تجربه نموده بود، در طی بیش
از یک سال گذشته ارزش و حجم معاملات بسیار پایینی را به خود میدید. پس از بیانیه
لوزان اعتماد فعالین بورس به این بازار میتوانست بهبود یابد و انتظارات بهتری را
برای آنان پدید بیاورد ولی این انتظارات بهنوعی سرکوب گردید و نتیجه آن نیز پس از
جمعبندی نهایی خودنمایی کرد.
بهزعم نگارنده علت این ریزشها به اثرگذاری مسئولین بر
این بازار برمیگشت و آنطور که از اظهارات و عملکرد آنان برمیآمد، نگران تکرار
رشدهای هیجانی در سال 92 بودند و با این توجیه که هنوز اتفاقی در واقعیت اقتصاد
نیفتاده است و بهوسیله عرضههای اولیه و چراغ مثبت نشان دادن به عرضههای نامتعارف
حقوقیها، موجب ادامه دلسردی فعالین بورس گشتند. استدلال مسئولین صحیح باشد یا غلط
بههرحال اقدام آنان موجب گردید که اعتماد به بازار بورس بازنگردد و این هشدار به
فعالین این بازار داده شود که بعد از توافق احتمالی نیز قرار نیست بازار رشد آنچنانی
بکند.
علت اصلی ریزش بعد از جمعبندی وین نیز ریشه
در همین انتظارات فعالین بورس داشت که به دلیل وقایع بعد از بیانیه لوزان در آنان
پدید آمده بود. در ادامه به چگونگی شکلگیری انتظارات فعالین بورس اشاره میشود.
وزیر اقتصاد قبل از بیانیه لوزان در مصاحبهای اعلام میکند
که نهادهای مسئول آماده رویارویی با تبعات ناشی از بیانیه احتمالی هستند و برای
بازار سرمایه نیز برنامه دارند. وزیر اقتصاد اظهار کرد[1]:
«در حوزه بازار سرمایه این امکان وجود دارد که ما شاهد شوک مثبت باشیم که طبیعتاً
در آن حالت آمادگی داریم. اتفاقاً در این حالت، آمادگیها بیشتر است. یعنی در
شرایط رونق بازار سرمایه خیلی از سیاستها را بهتر میتوانیم دنبال کنیم. بانکها
در حال حاضر مکلف شدهاند از بنگاهداری خارج شوند و اموال و داراییهای خود را،
چه بنگاهها، چه املاک و چه مستغلات را بفروشند. در شرایط رونق بازار سرمایه این
سیاست خیلی بهتر قابلیت اجرا دارد».
این گفته وزیر اقتصاد بعد از بیانیه لوزان نیز توسط رئیس
سازمان بورس اوراق بهادار تأیید شد و رسماً سیاست سازمان بورس اوراق بهادار عرضههای
اولیهای اعلام شد که پیش از این به دلیل رکود بازار سرمایه فرصت عرضه نداشتند.
رئیس سازمان بورس اوراق بهادار سه روز کاری بعد از بیانیه لوزان اعلام کرد[2]:
«بنا داریم در روزهای پیشرو در عرضه اوراق بدهی و عرضههای اولیه شتاب بیشتری
کنیم و بر این اساس در هفته جاری و نیز هفته آینده عرضههای اولیه زیادی را در
بورس شاهد خواهیم بود که میتواند فرصت خوبی را برای سرمایهگذاران ایجاد کند».
بعد از بیانیه لوزان وعده 20 عرضه اولیه به بازار داده شد که در واقع قسمتی از
سهام شرکتهای سیمان خوزستان، فولاد هرمزگان، پتروشیمی مبین و... در بازار عرضه
شد.
بهخودیخود عرضه اولیه در بازار سرمایه مشکلساز نیست ولی
در بازاری که هنوز جان نگرفته و بهصورت قطعی از رکود خارج نشده است، اعلام عرضههای
متعدد به معنی سرکوب تقاضاست و این سرکوب تقاضا نیز منجر به ادامه رکود گردید و
ریزش بورس را از تاریخ 22 فروردین 94 در پی داشت.
همانطور که در جدول بالا نشان داده شده است، رونق بورس پس
از بیانیه لوزان تنها 5 روز کاری ادامه داشت و مجدداً افت شاخص ادامه پیدا کرد و
به نزدیکی محدوده قبلی یعنی مقدار 62317 واحد بازگشت. بعد از بیانیه لوزان ارزش
معاملات بورس و فرابورس در یک روز نزدیک به هزار میلیارد تومان شد که به نظر میرسد
میتوانست نقطه بازگشت اعتماد به بازار محسوب شود ولی اینطور نشد. این موضوع نشاندهنده
این است که سیاست زودهنگام عرضههای اولیه امری نادرست و منبعث از تصور اشتباه
پایان یافتن دوران رکود بود.
بهزعم نگارنده علت این ریزشها به اثرگذاری
مسئولین بر این بازار برمیگشت و آنطور که از اظهارات و عملکرد آنان برمیآمد،
نگران تکرار رشدهای هیجانی در سال 92 بودند و با این توجیه که هنوز اتفاقی در
واقعیت اقتصاد نیفتاده است و بهوسیله عرضههای اولیه و چراغ مثبت نشان دادن به
عرضههای نامتعارف حقوقیها، موجب ادامه دلسردی فعالین بورس گشتند
علت دیگر ریزش شاخص بورس پس از بیانیه لوزان به عرضههای نامتعارف
حقوقیهای بزرگ در سهمهای مورد استقبال بازار بازمیگشت و فعالین بازار بورس میدانند
که بدون رضایت سازمان بورس اوراق بهادار چنین اجازهای به حقوقیها داده نخواهد شد
و در شرایط طبیعی چنین حجمی از معاملات باید بهصورت بلوکی معامله گردد. بهعنوان
مثال بعد از بیانیه لوزان صندوق بازنشستگی نفت در سهم بانک صادرات که بیشترین
تقاضای تاریخ بورس را به خود دیده بود و صف خرید میلیاردی داشت، میزان سهام خود را
بهصورت چشمگیری کاهش داد. در نمودار زیر تغییر میزان مالکیت سهام بانک صادرات
برای این صندوق در روزهای قبل و بعد از بیانیه لوزان نشان داده شده است[3]:
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود این حقوقی بزرگ
بورس بعد از بیانیه لوزان 300 میلیون سهم بانک صادرات را بر روی تابلو به فروش
رساند و میزان سهام خود را از 54/1 درصد به زیر 1 درصد کاهش داد. در نمادهای مورد
استقبال بازار چنین عرضههایی از جانب شرکتهای حقوقی صورت گرفت و این سؤال از
مسئولین ناظر باقی است که چگونه شرکتهای حقوقی توانستند چنین حجمی از سهام را بر
روی تابلو به فروش برسانند و آیا تبعات این عرضهها بر روی بازار پیشبینی شده
بود؟
دوم: رشد بازار سرمایه پیش از جمعبندی هستهای
بازار سرمایه پیش از اعلام نهایی جمعبندی هستهای رشد
قابل توجهی را داشت که بهطور طبیعی بعد از اعلام جمعبندی، زمان اصلاح کردن قیمت
سهام رسیده بود و مقاومتهای تکنیکالی شاخص نیز چنین مسئلهای را تأیید میکنند.
همانطور که در جدول بالا نشان داده شده است، میانگین رشد
سهام مورد استقبال بازار از تاریخ 19 خرداد که کمترین میزان شاخص پیش از اعلام جمعبندی
بوده تا تاریخ 23 تیر که روز اعلام جمعبندی بوده است، بیش از 20 درصد را نشان میدهد
و این رشد با توجه به رکود اخیر در بازار سرمایه نشانگر این است که بازار بهمنظور
حفظ سود خود شروع به اصلاح میکند. از منظر تکنیکالی نیز شاخص بورس پس از رشد 11
درصدی به نقطه مقاومت خود رسیده بود و از مقدار 69433 شروع به اصلاح کرد.
پس میتوان نتیجهگیری کرد که بازار سرمایه پیش از رسیدن
به نقطه اعلام جمعبندی نهایی هستهای رشد خود را به عبارتی پیشخور کرده بود. این
موضوع با توجه به اینکه مهلت 10 تیر برای جمعبندی نهایی تمدید گردید نیز قابل
تفسیر است.
علاوه بر دو عامل اصلی که برای افت بازار سرمایه گذشت به
عوامل دیگری نیز میتوان اشاره کرد از جمله اینکه پس از توافق ژنو به دلیل رکود کمسابقه
در بازار سرمایه و تعیین تکلیف نشدن قطعی مذاکرات و برداشتن تحریمها، جوّ سرمایهگذاری
کوتاهمدت بر بازار حاکم شده است و سرمایهگذاران در کوتاهمدت به فکر برداشت سود
خود و خروج از بازار هستند و ترجیح میدهند که بعد از پدیدار شدن اثر رفع تحریمها
بر گزارشهای شرکتها به این بازار به چشم بلندمدت بیندیشند. بهاصطلاح چنین
رفتاری را نوسانگیری مینامند که گریبانگیر سرمایهگذاران شده است. اگر خواسته
شود از عوامل دیگر برای ریزش بورس یاد کرد میتوان به نزدیک شدن مجامع شرکتها پس
از جمعبندی نهایی هستهای و گزارشهای نامطلوب بعضی از شرکتها اشاره نمود.
در آخر تأکید میگردد که ریزش بازار سرمایه پس از جمعبندی
نهایی هستهای دلایلی غیرسیاسی داشته است و نمیتوان در صورت عاجز شدن از تحلیل به
اتهامزنی روی آورد و این سؤال باقی است که اگر جریان سیاسی رقیب میخواسته است
جمعبندی هستهای را در کام مردم تلخ نماید چرا پس از بیانیه لوزان یک هفته بازار
سرمایه مثبت ماند و یا قبل از جمعبندی هستهای نیز جلوی مثبت شدن بازار را نگرفت؟
اینها موضوعاتی است که باید بیشتر به آن اندیشید.*
منبع: برهان