پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- در عصری که ابزارهای مالی مشتقه، معاملات سلف
ارزی و انتقال پول بهصورت الکترونیکی به ابزارهایی رایج بدل شده است، شاهد ظهور
یک جنگافزار جدید بهنام جنگافزار مالی هستیم.
اخیراً ایالات متحده تحریمهایی را علیه روسیه، ونزوئلا و کرهشمالی
وضع کرده، اما اکثر تحریمها مرتبط با حوزه انرژی علیه ایران و روسیه اعمال شده
است.
بنا به برآوردها حدود 68 درصد درآمدهای دولت روسیه از صادرات نفت
خام و گاز طبیعی حاصل میشود و دولت ایران نیز حدود 80 درصد درآمدهای خود را از
طریق صادرات نفت خام بدست میآورد. بنابراین، صنعت نفت و گاز این دو کشور، حوزه
بسیار مناسبی برای بهکارگیری سلاحهای مالی بهحساب میآید.
برای اینکه چرایی عادیشدن جنگافزار مالی در زمانه حاضر را درک
کنیم، باید نحوه ظهور آن و دستاوردهای حاصل از بکارگیری چنین ابزاری را مورد
بررسی قرار دهیم.
سلاح نفت اولین بار در سال 1956، یعنی زمانیکه دولت مصر کانال
سوئز را ملی کرد، پدیدار شد. در نتیجه این رویداد، کشورهای فرانسه و انگلیس و رژیم
صهیونیستی، اعلام جنگ کردند. عربستان سعودی برای مقابله با تهاجم بیگانگان، گزینه
ممنوعیت صادارت نفت به انگلیس و فرانسه را انتخاب کرد. اما این تحریم نهایتاً
تأثیر اقتصادی چندانی درپی نداشت، چراکه ایالات متحده، انتقال نفت به اروپا را
افزایش داد و شرکتهای نفتی بینالمللی نیز محمولههای خود را روانه فرانسه و
انگلیس کردند.
دور بعدی تحریم، در سال 1967 آغاز شد که دولتهای عرب، تحریم
نفتی ایالات متحده، بریتانیا و آلمان غربی را در دستور کار خود قرار دادند. این
دور جدید تحریم پس از آن اعمال شد که شایعه پوشش هوایی هواپیماهای اسرائیلی از
جانب ایالات متحده و بریتانیا، در جریان بمباران یک فرودگاه نظامی در مصر طی جنگ
سال 1967، انتشار یافت. اما اینبار نیز به دلیل کاهش درآمدهای نفتی اعراب، تحریم
شکست خورد. البته این تحریم نیز بهصورت ناقص اعمال شده بود، چراکه دیگر کشورهای
غربی همچنان میتوانستند از کشورهای عربی نفت وارد کنند.
با این وجود، مشهورترین واقعه اینچنینی در سال 1973، روی داد. اینبار
سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، تحریم جدیدی را علیه کشورهایی که در جریان
جنگ یوم کیپور یا جنگ اکتبر، کمک نظامی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدادند،
بهتصویب رساند. این دور جدید تحریم، تأثیر اقتصادی قابلتوجهی بر اروپا و ایالات
متحده داشت، چراکه عربستان سعودی بهعنوان تولیدکننده آونگی (مسئول برقراری تعادل
در بازار نفت) جایگزین تگزاس شد.
تحریم سال 1973، افزایش قیمتهای سوخت داخلی، کمبود بنزین و جیرهبندی
بنزین را درپی داشت. این امر سبب شد که ایالات متحده، رویکرد سیاست خارجی خود را
تغییر دهد.
پس از تحریم سال 1973، ریچارد نیکسون، وزیر خارجه خود هنری کسینجر
را با یک قرارداد پیشنهادی روانه عربستان سعودی کرد تا عدم اعمال چنین تحریمی علیه
ایالات متحده در آینده را تضمین کند.
پس از بازبینی برخی موارد، نهایتاً در سال 1976، سعودیها و هنری
کسینجر به یک توافقنامه دست یافتند. بر اساس آنچه که در کتاب «جنگ سردتر» اثر
مارین کاتوسا (2014) آمده است، مفاد توافقنامه مزبور به قرار زیر بوده است:
عربستان سعودی موافقت کرده است که (1) نفت خام مورد نیاز ایالات متحده برای مصرف
عمومی و نیز امور مرتبط با امنیت ملی را بدون هیچ محدودیتی در اختیار این کشور
قرار دهد. بنابراین، افزایش یا کاهش سطح تولید نفت در راستای منافع ملی ایالات
متحده نیز جزء مفاد توافقنامه محسوب میشود. (2) عربستان سعودی باید نفت خام خود
را تنها در ازای دلار ایالات متحده بهفروش برساند و سودهای مازاد حاصل شده را نیز
به خرید اوراق قرضه از خزانهداری ایالات متحده اختصاص دهد. در مقابل، ایالات
متحده تضمین کرده است که (1) از عربستان سعودی در مقابل دیگر کشورهای عرب رقیب
عربستان، حمایت کند. (2) از میادین نفتی عربستان سعودی حفاظت کند. (3) در مقابل
تهاجم رژیم صهیونیستی از عربستان سعودی حمایت کند.
سعودیها با این موارد موافقت کردند، چراکه علیرغم در اختیار
داشتن ذخایر عظیم نفت، فاقد ارتشی بودند که بتواند از آنها در مقابل دشمنان
پیرامونی از جمله عراق، اسرائیل و غیره محافظت کند.
به این ترتیب، این توافقنامه نهتنها عرضه مداوم و امن نفت خام به
ایالات متحده را تضمین کرد، بلکه ایالات متحده را قادر ساخت که عرصه حضور جهانی
خود را هرچه بیشتر گسترش دهد.
تبانی ایالات متحده و عربستان سعودی علیه اتحاد جماهیر شوروی
در سال 1982، یک جنگ اقتصادی پنهانی علیه جماهیر شوروی آغاز شد. در
این راستا، کشورهای غربی روی موارد زیر به توافق رسیدند: 1- هیچ قرارداد جدیدی بهمنظور
خرید گاز طبیعی از شوروی بهامضا نرسد. 2- توسعه یک منبع جایگزین برای گاز طبیعی
شوروی که به اروپا صادر میشد، تسریع شود. 3- طرحی در راستای افزایش قابلتوجه نرخ
بهره وامدهی به اتحاد جماهیر شوروی، بهاجرا درآید. 4- محدودیتهایی در قبال
ضمانتنامهها و اوراق قرضه روسیه، اعمال شود.
این موارد، بار بدهی بسیار سنگینی را به جماهیر شوروی تحمیل کرد،
اما شوک نهاییای که به پیکره شوروی وارد شد، دو برابر شدن تولید نفت خام عربستان
سعودی در سال 1986، بود. به این ترتیب، قیمتهای نفت به حدود 10 دلار بهازای هر
بشکه رسید و درآمد دولت شوروی تا حد چشمگیری کاهش یافت. نهایتاً همین موارد بود که
سقوط اتحاد جماهیر شوروی را سرعت بخشید.
امروزه، سیستم مالی بینالمللی خیلی پیچیدهتر شده است. با این
وجود، بکارگیری تحریمهای مالی، بهخصوص در حوزه صنعت نفت، به یک ابزار جنگی
قدرتمند بدل شده است.
نویسنده: جان منفردا
ترجمه: گروه ترجمه پترونت