پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-ذکر این نکته درباره بنزینهای موسوم
به «پتروشیمی» ضروری است که علیرغم این همه هیاهو درباره این نوع سوخت، تنها ۸ درصد کل سوخت کشور از این طریق تامین شد و البته آن هم نه در
شهرهای بزرگ کشور.
به گزارش شبکه
خبری اقتصاد ایران ایران اکونا روزنامه کیهان طی یادداشتی نوشت: رئیس جمهور محترم
در چند سخنرانی اخیر خود، به موضوع بنزین و هوای پاک پرداخته و از آن بعنوان «دستاورد
مهم دولت یازدهم» نام برده است. از آنجا که این سخنان با حقیقت موجود
فاصله زیادی دارد و ادامه این قبیل اظهارات و عدم ارائه توضیح و پاسخ مناسب،
می تواند به انحراف اذهان عمومی و ایجاد باور غلط در مردم منجر شود، شرح مختصر زیر
برای تنویر افکار عمومی اجتناب ناپذیر است:
1- آنها که دستی در صنعت نفت دارند میدانند
که تا نیمه دهه هفتاد، عمده اتکا کشور به پالایشگاههای
ساخته شده در قبل از انقلاب بود و تا آن زمان تغییر چندانی در جهت افزایش کمیت و
کیفیت بنزین تولیدی این پالایشگاهها حاصل نشده بود. در آن زمان بنزین با «اکتان
80» به مردم داده میشد و ژنرالهای کنونی که در آن زمان (یعنی در دولت سازندگی و
قبل از آن) مسئولیت داشتند،هیچگاه اجازه اظهار نظر در اینباره را نمیدادند!
2- در واپسین سال عمر دولت اصلاحات یعنی
سال 84، روزانه 27 میلیون لیتر بنزین به کشور وارد میشد! با افزایش تولید خودرو
در سالهای بعد، قابل پیش بینی بود که واردات بنزین به شکل فزایندهای افزایش
یافته و کشور از این لحاظ وابستهتر شود.
3- در دولت نهم، طرحی برای توسعه و بهبود
کیفیت و کمیت بنزین در دستور کار قرار گرفت. نکته جالب آنکه وزیر کنونی صنعت ،معدن
و تجارت مسئولیت این طرح را عهدهدار شد و دولت نهم برای تحقق اهداف این طرح،
میلیاردها دلار در پالایشگاههای کشور سرمایه گذاری کرد.
4-بخش عمده این سرمایه گذاری در
پالایشگاهها در دولت دهم به بهرهبرداری رسید. بعنوان نمونه ظرفیت تولید بنزین در
پالایشگاه اراک که تا آن زمان تنها 5 میلیون لیتر در روز بود، بیش از سه برابر
افزایش یافته و به 16 میلیون لیتر رسید.
5- تعداد محدودی از طرحها هم علیرغم
پیشرفت قابل توجه و چشمگیر، به مرحله بهرهبرداری در دولت دهم نرسیده و براساس
پیشرفت کار برای هریک برنامه زمانبندی مشخصی پیش بینی شد. بعنوان نمونه میتوان از
پالایشگاه اصفهان نام برد که قرار بود در پایان سال 92 به بهرهبرداری کامل برسد
اما با عدم تزریق به موقع بودجه و عدم پیگیریهای مدیریتی، تا کنون و گذشت بیش از
15 ماه از برنامه زمانبندی،خبری از افتتاح آن نشده است!
6- پالایشگاه «ستاره خلیج فارس» بعنوان
بزرگترین منبع تولید بنزین و قطب مهم صادرات این محصول با همت متخصصان ومدیران
کشورمان طراحی و ساخته شد و با 74 درصد پیشرفت به دولت یازدهم تحویل گردید.برنامه
ریزیهای مدیران پروژه اینگونه بود که این پروژه عظیم ملی حداکثر در بهار سال 93
به بهرهبرداری برسد و کشورمان علاوه بر بینیازی از واردات بنزین، قطب صادرکننده
این محصول در منطقه هم باشد. اما اکنون و با گذشت یک سال از سقف نهایی پروژه،
سوگمندانه باید گفت که از ابتدای دولت یازدهم این پروژه حداکثر 8 درصد پیشرفت
داشته است!
7- ذکر این نکته درباره بنزینهای موسوم
به «پترو شیمی» هم ضروری است که علیرغم این همه هیاهو درباره این نوع سوخت،تنها 8
درصد کل سوخت کشور از این طریق تامین شد و البته آن هم نه در شهرهای بزرگ کشور.
اسناد کیفیت و سنجش این نوع بنزین هم بارها به مراکز مختلف ارائه شده و مورد تصدیق
گروههای مختلف کارشناسی قرار گرفته است. کاش مجلس شورای اسلامی، برخی ملاحظات
سیاسی را به کناری مینهاد و گزارش مربوطه را مستقیم و بیواسطه در اختیار مردم میگذاشت.
8- افزون بر اقدامات پیش گفته برای
تجهیز، توسعه و تکمیل پالایشگاههای سراسر کشور، اقدام مهم دیگری هم در آن مقطع
صورت گرفت. در آن زمان، بمنظور متنوع کردن سبد انرژی مصرفی خودروهای کشور، بحث
استفاده جدی از گاز مطرح و پیگیری شد. این طرح که جایگزین 20 میلیون لیتر بنزین در
روز میشد، تحولی چشمگیر وشگرف در عرصه انرژی بود که از یکسو بدلیل بهره مندی از
سوخت پاک، سلامت محیط زیست را در پی داشت واز دیگر سو با قیمت مناسب وارزان
و تولید داخل بودن، به بهبود اوضاع اقتصادی بدون تاثیر پذیری از تبعات تغییر قیمت
جهانی بنزین کمک میکرد. این تحول عظیم با طرح ساخت 2500 جایگاه سوخت رسانی CNG در
کشور آغاز شد و تا پایان دولت دهم 2250 جایگاه آن به بهرهبرداری رسید. اما در
دولت یازدهم نه تنها ساخت هیچ جایگاه تازهای آغاز نشد، بلکه تکمیل جایگاههای
نیمه تمام هم به بوته فراموشی سپرده شد!
در عوض همه این کوتاهیها، در عوض
توقف روند توسعه CNG در عوض تکمیل پالایشگاه اصفهان و در
عوض تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس، تنها یک راهبرد و راهکار در دستور کار دولت
یازدهم قرار گرفت و آن چیزی نبود جز «واردات بنزین»!
اکنون وقت آن است که مسئولان دولتی به
این پرسش ساده پاسخ دهند: در شرایط محدودیت شدید ارزی، در شرایط تحریم بانکی و در
شرایطی که حتی نمیتوانیم پول نفت فروخته شده را از مشتری دریافت کنیم، «توسعه روز
افزون واردات» عاقلانهتر و منطقیتر است یا «تکمیل
پروژههای ملی»!؟ چه کسی یا کسانی در دولت هستند که از واردات روزافزون بنزین و
مشتقات نفتی سود میبرند و حاضرند بخاطر سود خود،خانه عزت مردم را خراب کنند؟
منبع: اکونا