پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- یوشکا فیشر می نویسد: بدترین سناریو برای آینده اتحادیه
اروپا این گونه خواهد بود: خروج یونان از منطقه یورو، خروج بریتانیا از اتحادیه
اروپا و وقوع نتیجه ای همانند انتخابات یونان در اسپانیا.
یوشکا فیشر (به آلمانی: Joschka
Fischer) متولد ۱۲ آوریل ۱۹۴۸ است که در دولت گرهارد شرودر وزیر امور خارجه آلمان بود.
از سال
2008 که بحران مالی جهانی به وجود آمد، اتحادیه اروپا با چندین بحران جایگزین روبه
رو شده است: بالا گرفتن بحران یونان، دخالت نظامی روسیه در اوکراین و بحران
آوارگان در مدیترانه (که مستقیماً به بحران منطقه ای در خاورمیانه و جنگ های متعدد
آفریقا مرتبط است). این بحران ها محدودیت قدرت در اتحادیه اروپا را مشخص کردند و
این که پاسخ این نهاد به این معضلات ضعیف بوده است.
عدم موثر
بودن نهادها و ساختارهای موجود در روبه رو شدن با تهدیدهای امروز، موجب به خطر
افتادن مشروعیت اتحادیه اروپا می شود، چون شهروندان اروپا خواستار راه حل هایی
هستند که مشخص است اتحادیه اروپا در اجرای آنها ناتوان است. یک پیامد آن کاهش
حمایت از اتحادیه اروپا در میان رای دهندگان کشورهای عضو است.
این کاهش
حمایت در طول دو سال آینده بیشتر هم خواهد شد. در حال حاضر برگزاری رفراندوم در
بریتانیا در سال 2016، قطعی است، رفراندومی که بر سر باقی ماندن در اتحادیه اروپا
است و روی کار آمدن احزاب چپ همانند یونان برای فرار از اصلاحات اقتصادی می تواند
در انتخابات پاییز آینده اسپانیا هم رخ دهد.
مطمئناً
اتفاقات مثبتی هم می تواند رخ دهد. به طور مثال بریتانیا در اتحادیه اروپا باقی
بماند و اسپانیا گزینه حفظ وضع موجود را انتخاب کند و دیدی میانه رو تر از یونان
به رهبری سیریزا را انتخاب کند. اما بدترین سناریو برای آینده اتحادیه اروپا این
گونه خواهد بود: خروج یونان از منطقه یورو، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و وقوع
نتیجه ای همانند انتخابات یونان در اسپانیا.
اگر چنین
طوفانی به وقوع بپیوندد، وجود اتحادیه اروپا در شک و تردید خواهد بود، چون دیگر
کشورهای عضو هم درباره آینده خودشان پس از اتحادیه اروپا تصمیم خواهند گرفت. در
واقع تمام بدبینان به اروپا و نیروهای ناسیونالیست در کشورهای عضو اتحادیه اروپا
تلاششان برای کسب موفقیت را افزایش خواهند داد و مسئله خروج کشورشان از اتحادیه
اروپا را جزء محوری ترین مسئله در مناظرات سیاسی داخلی و کمپین انتخاباتی شان قرار
می دهند. به عبارت دیگر حدود 60 سال همکاری اروپایی -یعنی کل پروژه اروپایی- می تواند
نابود شود.
اروپا
نیازی به این اقدامات ندارد، اما رهبران اتحادیه اروپا با مشاهده شکست های کنونی و
ظهور چالش هایی که با آنها روبه رو هستند، به نظر می رسد که باید دیدی واقع بینانه
به آن چه که می تواند رخ دهد، داشته باشند. ترکیب خروج یونان و بریتانیا و تبعات
آن نه تنها خطری برای ثبات منطقه یورو و ادامه حیات اتحادیه اروپا است، بلکه
احتمالاً بزرگترین خطر پیش روی اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
علاوه بر
این بحران داخلی اروپا تاثیری خطرناک و بی ثبات کننده بر محیط ژئوپولیتیک دارد.
هرچند ممکن است تهدیدات خارجی موجب تقویت همکاری های استراتژیک میان اعضای اتحادیه
اروپا شود، اما این برای صدمه ندیدن اتحادیه به ویژه در زمانی که روسیه در تلاش
است تا با استفاده از تقویت نیروهای ناسیونالیست، بدبینان به اتحادیه اروپا و
نیروهای بیگانه، اروپا را تقسیم کند، کافی نیست.
اولین راه
حل برای جلوگیری از سقوط اتحادیه اروپا، پیدا کردن راه حلی استراتژیک برای بحران
یونان است. یونان هم نیاز به پول و هم نیاز به اصلاحات دارد. دولت های آتن، بروکسل
و حتی برلین نمی توانند با دولت شکست خورده یونان زندگی کنند. ادامه بازی قمار
میان دولت یونان و تروییکا (کمیسیون اروپایی، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی
پول) به تمام طرفین آسیب خواهد رساند.
علاوه بر
کنار آمدن با خطر خروج یونان و بریتانیا از اروپا، این اتحادیه باید عزم و اراده
خودش را در مقابله با بحران اوکراین و مواجه شدن با تجدیدنظرطلبی های امروز روسیه
و دفع تهدیدات حیاتی، افزایش دهد. در واقع این ها آزمایش هایی هستند که موجب
قدرتمند شدن اتحادیه قبل از مواجه شدن با آن بحران ها می شود. این محتمل ترین
سناریوی امروز نیست، اما در صورت تصمیم اروپا می تواند باشد، این که باید در کوتاه
مدت به هر قیمتی از عواقب شکست جلوگیری شود.
منبع: پراجکت سیندیکیت/ مترجم: حسین هوشمند