[ سبد خرید شما خالی است ]

دلایل تازه‌ای از سقوط قیمت نفت و تاثیر بر صنعت پتروشیمی/ افت قیمت تا چه مدت ادامه می‌‌یابد؟

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- نیگل داویس و نیل فلمینگ در مقاله‌ای، پایان طرح‌های حمایتی اقتصادی آمریکا و انتظار برای تقویت دلار در برابر سایر ارزها، تشدید نگرانی‌ها نسبت به اقتصاد چین، عدم وجود تعادل میان قیمت‌های نفت و گاز و ورود موسسات مالی و بانک‌ها در بازار نفت را از عوامل کاهش قیمت نفت عنوان و اثر آن بر پتروشیمی‌ها را بررسی کردند.

به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل خبرگزاری فارس، نیگل داویس و نیل فلمینگ طی مقاله‌ای در باره اینکه چرا قیمت نفت سقوط کرد و نیز اثرات سقوط قیمت نفت بر صنعت پتروشیمی نوشته‌اند در واقع روابط میان قیمت نفت، عرضه نفت و تقاضای نفت کاملا بی‌ارتباط و بی‌معنی است و تغییرات هیچکدام نمی‌تواند بر اساس تغییرات اندک در دو متغیر دیگر صورت گیرد. تقاضا بی‌کشش است،  افزایش قیمت سوخت تاثیر اندکی در تغییر مصرف وسایل نقلیه موتوری دارد. عرضه بی‌کشش است : زمان طولانی تغییر در تولید و هزینه های سرمایه گذاری عظیم هر دو بیانگر نیاز به زمان زیاد برای عرضه جدید است، همچنین عرضه‌ای غیراقتصادی نیز به‌راحتی و در زمان اندک متوقف نمی‌شود. در این میان تغییرات قیمتی نیز در پاسخ به واقعیت‌ها نیست، بلکه حدسیات و انتظارات از واقعیت‌هاست : قیمت‌ها زمانی افزایش می یابد که انتظار می رود که کاهشی در عرضه نفت ممکن است اتفاق بیفتد، یا برعکس.

 عوامل موثر بر عرضه –تقاضا
مسلماسقوط قیمت نفت برنت از 114 دلار به کمتر از 70 دلار در عرض یکماه، واکنشی بیش از اندازه بوده است.

 

*تقاضا

تقاضا در جهان غرب و ژاپن از زمان بحران اقتصادی سال 2009 تاکنون راکد بوده است. دلیل این رکود علاوه بر رشد یکنواخت اقتصادی، پیشرفت‌های تکنولوژیک و روی آوردن به سوخت‌های جایگزین بخصوص برای خودروها بوده است. ضمن اینکه تداوم کاهش 10 درصدی شیب واردات نفت چین طی  4 سال اخیر به طور مستمر، دیدگاه یکنواختی و کاهش شیب رشد اقتصادی چین را تقویت کرده است.

 

*چین

در واقع، سقوط قیمتی نفت در سال 2014 می‌تواند به کاهش شدید نرخ رشد واردات چین از 16% در سال 2010 به 5.5% در سال 2011 ریشه‌یابی شود.

واردات نفت چین نیز بیانگر نیمی از داستان است. در حالی که رشد واردات سال 2014 تاکنون 8% بوده است، ICIS پیش‌بینی می کند که رشد واقعی تقاضا برای سال 2014 تنها 1.1% بالاتر از 2013 باشد.

 

*عرضه

همزمان با تضعیف طرف تقاضا، عرضه نفت به خاطر نفت شیل کانادا و آغاز رشد شدید نفت شیل آمریکا رشد باثبات و پایداری داشته است.

با رشد سریع تولیدات نفت شیل آمریکا و کانادا، واردات نفت این دو کشور تقریبا به نصف کاهش یافته است.

مازاد عرضه اولین بار در سال 2012 بطور جدی دیده شد و سپس در سال 2013 تا حدی تعدیل شد. در نمودار زیر مازاد عرضه به تصویر کشده شده است.

بر اساس اطلاعات IEA، در طول چهار سال اخیر ذخایر نفت جهان بطور خالص 90.4 میلیون بشکه، تقریبا معادل عرضه یک روز جهان، بوده است. از سال 2011 میزان ذخایر جهان روند نزولی به خود گرفت و از 146 میلیون بشکه در سال 2011 به 73 میلیون در سال 2012 و سپس 19.2 میلیون بشکه در سال 2013 رسید.

اما در 9 ماه نخست سال 2014، موجودی ذخایر نفت جهان ناگهان رشد زیادی کرد و به 182 میلیون بشکه رسید. در واقع افزایش شدید ذخایر در تابستان 2014،  بازار نفت را به شدت نزولی کرد.

 

*دلایل کلان اقتصادی سقوط قیمت نفت

عرضه و تقاضا به تنهایی نمی‌تواند سقوط 30 درصدی قیمت نفت را توجیه کند

سایر عوامل کلان اقتصادی که در این سقوط قیمتی نقش داشتند به شرح زیر است :

پایان طرح های حمایتی اقتصادی امریکا و انتظار برای تقویت دلار در برابر سایر ارزها.

از آنجایی که نفت با دلار قیمت‌گذاری می‌شود، دلار با ارزش بالاتر منجر به قیمت پایین‌تر نفت می‌شود.

تشدید نگرانی‌ها نسبت به ثبات اقتصادی چین.

عدم وجود تعادل میان قیمت‌های نفت و گاز.

بطور تاریخی معمولا قیمت هر بشکه نفت معادل 9تا 12 برابر قیمت هر میلیون واحد گرمایی (mmbtu) گاز بوده است. در حالی که از اواخر سال 2000 قیمت نفت معادل 30 تا 40 برابر قیمت گاز افزایش یافت. بنابراین از آنجا که رابطه متقابل ارزش انرژی نفت و گاز مشخص و بدون تغییر است، همواره قابل پیش‌بینی بود که قیمت یکی از این دو انرژی نسبت به دیگری تعدیل شود.بدیهی است این عدم تعادل قیمتی باعث شد که چین سرمایه‌گذاری های سنگینی در تولید خودروهای گازسوز کند. همچنین وجود برنامه‌های گسترده به منظور تغییر سوخت حمل و نقل درجهان به سمت سوخت گاز طی 10 سال آینده، از عوامل تغییر سنگین وزن ارزش قیمت نفت است.

 

* نقش بانک‌ها

در اوایل این قرن همواره این دیدگاه میان سرمایه گذاران وجود داشت که قیمت‌های نفت همواره افزایشی است.

این اعتقاد باعث شده بود که بانک‌ها همواره سرمایه‌گذاری خود در نفت را در حداکثر میزان ممکن حفظ کنند و قیمت‌های آتی همواره بالاتر از قیمت‌های نقدی بود.

از اوایل سال 2010 نیز موسسات پوشش دهنده ریسک به سمت مبادلات نفت متمایل شدند، بطوری که در اوایل سال 2014 سهم موسسات مالی در بازار نفت بسیار پررنگ شده بود.

در واقع این طور می‌شود بیان کرد که ورود موسسات مالی و بانک‌ها در بازار نفت، بطور مصنوعی قیمت‌ها را بالا نگه داشته بود. چرا که این تصور وجود داشت که قیمت نفت همواره باثبات خواهد بود.

 

*ملاحظات سیاسی

حدس و گمان‌های بسیاری در خصوص نقش عوامل سیاسی در سقوط قیمت نفت وجود دارد.

 

اوپک

یکی از دلایل توطئه‌آمیز مطرح شده از سوی امریکا، این است که قیمت‌ها بخاطر تلاش عربستان در جهت به دست آوردن بازارهای از دست رفته این کشور ناشی از عرضه نفت شیل آمریکا سقوط کرده است.

در واقع این دلیل منطقی نیست چراکه دلیل مبرهن مازاد عرضه ناشی از افزایش تولید نفت شیل است و اینکه الان حداقل 5 سال برای واکنش کشورهای خاورمیانه نسبت به عرضه نفت شیل دیر شده است و اگر کشورهای تولیدکننده قیمت‌ها را کاهش دادند، صرفا برای حفظ سهم خود از بازارهای رقابتی است. جلسه اخیر اوپک نیز که نتیجه ای نداشت بیانگر همین دیدگاه است.

 

سایر عوامل سیاسی

بطور استراتژیک، کاهش قیمت نفت آسیب جدی به اقتصاد روسیه وارد خواهد کرد و فشارهای بیرونی جهت ختم مناقشه اوکراین را تقویت می کند.

از دیدگاه اعراب اقتصادهای ایران و روسیه به عنوان دو حامی رژیم بشار اسد تضعیف خواهند شد.

بدیهی است ایران نقش محوری در چشم‌انداز آینده منطقه ایفا می کند، چراکه قیمت‌های جهانی نفت در سال‌های اخیر به خاطر ریسک ایران حدود 5 تا  10دلار بالاتر بود. حال با کاهش اختلافات میان ایران و غرب برای حل مسئله هسته ای، این ریسک قیمت نفت از بین رفته است.

دیدگاه مثبت غرب از سنی های تندروی عراق و سوریه، به یکباره به سمت شیعه ایران تغییر کرده است و مصالحه با ایران در مذاکرات اخیر به وضوح قابل مشاهده است. هر چند تنش‌های خاور میانه و بخصوص عراق احتمالا افزایش یابد، لیکن به نظر می رسد فشار قیمتی نفت تمام شده باشد.

در این راستا، قیمت‌های پایین نفت با کاهش هزینه‌های تولیدات صنعتی محرک اقتصادی بسیار خوبی برای اقتصادهای غیرنفتی آسیا و غرب ایجاد می کند و با کاهش تورم، دست این کشورها برای اجرای سیاست‌های انبساطی را باز می‌گذارد.

عربستان سعودی و همسایگانش نیز ممکن است اینطور حساب کتاب کنند که رشد اقتصادی در چین، ژاپن و اروپا و بقای بازارهای صادراتی آنها در بلندمدت بیشتر از کسری بودجه آنها در کوتاه مدت به نفع شان باشد.

 

 افت قیمت نفت تا چه مدت ادامه دارد؟

 از لحاظ تکنیکالی

از لحاظ تکنیکالی قیمت نفت خط روند بلندمدت خود را شکسته است و تنها دو حمایت پیش رو دارد.

یکی کف قیمتی 70 دلاری که در سالهای 2010-2011 ایجاد شد و دیگری کف قیمتی 54 دلاری است که در سال 2006 ایجاد شده است.

 

هزینه  نهایی تولید نفت

بحث پیرامون سطوح هزینه تولید نفت بسیار پیچیده است:

هزینه تولید نفت شیل نامشخص است. کاهش احتمالی استفاده از سوخت‌های زیستی ناشی از غیراقتصادی شدن مصرف آنها در صورتی که نفت به کمتر از 70 دلار سقوط کند.

تاریخ نشان می‌دهد که نقش سایر عوامل در تعطیلی شرکت‌های نفتی به دلیل عدم توجیه سودآوری در کوتاه مدت بسیار پرنگ‌تر بوده است.

اکثر تحلیل‌گران کف قیمتی 70دلار را محتمل ترین گزینه می‌دانند و بودجه اکثر کشورهای نفتی عضو اوپک با همین قیمت بسته شده است. هر چند که از لحاظ حاشیه سودآوری قیمت‌های پایین تر نیز قابل توجیه است. البته نباید فراموش کرد که تولیدکنندگان با هزینه‌های تولید بالا حاضر به توقف تولید نفت و از دست دادن درآمد آن بخاطر افت قیمت نفت حتی تا 54 دلار نیستند چرا که هزینه‌های سرمایه‌گذاری سنگین اولیه را متحمل شده‌اند.

 

*تا چه مدتی قیمت‌های پایین نفت تداوم خواهد داشت؟

بر روی کاغذ هیچ مانعی برای باقی ماندن قیمت نفت در محدوده 70 دلار برای چندین سال متوالی وجود ندارد.

در صورتی که مشکلات اقتصادی چین تا سال 2017  باقی بماند، غیرقابل تصور است که تقاضای نفت حتی تا سال  2020 نیز با رشد قابل توجه مواجه شود. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری‌های انجام شده برای توسعه مصارف گاز طبیعی ، ابداعات و نوآوری‌های استفاده از سوخت جایگزین به جای نفت از این معادله نادیده انگاشته شده است که خود این عوامل موقعیت نفت به عنوان مهم‌ترین سوخت حمل و نقل را بیشتر به چالش می‌کشد.

شیفت کردن به سمت گازهای مایع شده (LNG) در میان مدت به عنوان سوخت اولیه سیستم حمل و نقل این موقعیت را تشدید خواهد کرد، چراکه بطور بالقوه می‌تواند تا سال 2025  به عنوان مادر تمام مخازن سوخت نفتی تلقی شود، و نیاز به سرمایه‌گذاری سنگین پالایش را مضاعف نماید.

به هر حال اگرچه تقاضا نمی‌تواند محرکی برای رشد قیمتی نفت باشد، ولی همچنان احتمال ایجاد وقفه در عرضه نفت می‌تواند موثر باشد.

تداوم قیمت‌های پایین نفت برای کشورهای خاورمیانه، شمال و غرب آفریقا و بخشی از آمریکای لاتین، می‌تواند شرایط بسیار سخت و غیرقابل تحملی را برای قدرت‌های این مناطق ایجاد کند.

تحولات اساسی در منطقه خلیج فارس، مشابه آنچه برای لیبی، مصر و سوریه اتفاق افتاد، می‌تواند برگشت قیمت نفت به بالای 100دلار را محتمل کند. کشورهایی مانند ایران، عراق، یمن، و حتی عربستان سعودی در معرض این تهدید قرار دارند. روسیه، آنگولا، نیجریه، ونزوئلا نیز در معرض این ریسک قرار دارند .حتی تغییر تصمیم اوپک نیز با افزایش فشار به این کشورها مجددا محتمل است.

 

 تاثیر بر صنعت پتروشیمی

قیمت‌های پایین تر نفت ، کاهش قیمت‌ها در بازار جهانی پتروشیمی و بخصوص آسیا را تشدید کرده است. قیمت‌های نقدی محصولات پتروشیمی در بازارهای آسیا تقریبا به سقوط قیمت نفت واکنش فوری نشان دادند و این واکنش در مشتقات نفتی اولیه مانند نفتا سریعتر بود.

تقریبا 55 درصد اتیلن تولیدی در جهان از نفتا و مایعات سنگین‌تر تولید می‌شود، هر چند خوراک مصرفی برای تولید اتیلن در مناطق مختلف دنیا بسیار متنوع است. تجزیه اتان، سایر میعانات گازی (NGLs) و مایعات گازی (LPG) رایج‌ترین خوراک‌ها هستند.

با تجزیه نفت و سایر مایعات گازی ، دامنه وسیعی از الفین‌ها و آروماتیک‌ها تولید می‌شود که در همه بخش‌های صنعت استفاده می‌شوند و بطور مستقیم تحت تاثیر تغییرات قیمت نفت قرار می‌گیرند.

رشد تقاضای محصولات پتروشیمی پیش بینی می‌شود به حدود 4%  که کمتر از پیش‌بینی‌های قبلی است کاهش یابد. علت آن نیز چشم انداز نزولی اقتصاد جهانی است.

به دنبال سقوط قیمت نفت، اکثر خریداران دست نگه داشته اند. داده‌ها نشان می‌دهند که قیمت محصولات پتروشیمی با یک بازه زمانی تاخیر نسبت به قیمت نفت واکنش نشان می‌دهند. ولی برخی محصولات مانند بنزن بلافاصله تغییر می‌کنند.

شاخص قیمت ICIS که شامل 12محصول اصلی پتروشیمی است در ماه اکتبر 3.8% کاهش نشان می‌دهد و بیانگر کاهش بیشتر قیمت‌ها در ماههای بعدی بر اساس قراردادهای آتی امریکا و اروپا است.

واکنش بازارهای آسیایی به سقوط قیمت نفت نیز بصورت کاهش تقاضا برای محصولات آروماتیکی و کاهش قیمت‌های نفتا بود.

تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان محصولات پتروشیمی نیز تا آخرین موجودی‌ها را مصرف کردند و تا زمانی که ابهامات قیمت، هزینه و تقاضا مشخص شود دست نگه داشته‌اند. خوراک و انرژی معمولا بیش از 90 درصد بهای تمام شده تولیدات خوراک مایع را تشکیل می‌دهد. بدیهی است با توجه به سهم بالای خوراک و انرژی در بهای تولید، قیمت این محصولات نیز تابع قیمت نفت و مشتقات آن خواهد بود.

حتی در آمریکا که اکثر محصولات از طریق تجزیه اتان تولید می‌شود، قیمت محصولات به شدت با قیمت نفت همبستگی دارد. هر چند که اساسا همبستگی قابل توجهی با قیمت گاز هنری هاب دیده نشده است.

علی رغم کاهش قیمت نفت و محصولات پتروشیمی، تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی تولید شده از طریق تجزیه نفتا و مایعات سنگین‌تر از کاهش قیمت‌ها منتفع شده‌اند. در مقابل حاشیه سود محصولات تولیدی از اتان با کاهش مواجه شده است. آمارها نشان می‌دهد  بهای تمام شده در دو سال بسیار متفاوت 2013  و 2007  برای صنعت اتیلن ولی یکسان از بابت اینکه میانگین قیمت نفت در سال 2013 نسبت به 2007، حدود 20 دلار بیشتر بود (در سال 2007 میانگین قیمت نفت برنت 81 دلار بوده است).

متناسب با کاهش قیمت نفت و به تبع آن نفتا، بالاخره هزینه‌ها با افزایش ظرفیت تولید اتیلن در جهان از طریق نفتا تقریبا یکنواخت می‌شود. لیکن در سال 2013 بخاطر افزایش تولیدات آمریکا از محل گاز شیل هزینه‌هایی تولید اتیلن تا ظرفیت 45 میلیون تن در سال بسیار پایین بوده است ولی در ظرفیت‌های بالاتر که اتان کافی دیگر برای تولید اتیلن وجود ندارد، هزینه‌ نهایی به یکباره افزایش قابل ملاحظه‌ای می‌یابد.

منبع: فارس

۹ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸
تعداد بازدید : ۲۳۹
کد خبر : ۲۵,۱۲۶
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید