[ سبد خرید شما خالی است ]

نفت در 70 تا 80 دلار ثابت می‌ماند

پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-نرسی قربان تحلیلگر مسایل نفت و انرژی در سخنرانی خود در بنیاد امید ایرانیان پیرامون چشم انداز بازار جهانی نفت و گاز، با ارایه تحلیلی از شرایط تولید، عرضه و تقاضا پیش‌بینی کرده که طی 4 الی 5 سال آینده نفت حدود 70 تا 80 دلار ثابت بماند.

نرسی قربان*

تحولات بازار نفت طی شش ماهه دوم سال 2014 این پرسش را مطرح می کند که چه تحولات عمده ای در حال وقوع است؟ برای شکافتن بیشتر این پرسش شاید بهتر است مروری بر سال 2013 و ابتدای سال 2014 داشته باشیم. طی این مدت شاهد افزایش عرضه نفت بودیم. به این دلیل که سرمایه گذاری کلانی بر روی نفت شیل در آمریکا صورت گرفت و در نهایت سطح تولید افزایش یافت و موجب افزایش عرضه نفت در جهان شد.

نفت طی 5 سال با قیمت 102 دلار به فروش می رسید. اما طی ده سال گذشته به طور میانگین قمیت نفت 86 دلار بود. این موضوع نشان می دهد که تمامی دست اندکاران بازار به دنبال تولید نفت بیشتر بودند. به همین دلیل شاهد سرمایه گذاری میلیاردها دلار و اکتشافاتی حتی در برزیل و قطب شمال بودیم؛ حرکتی که به لبه تولید نفت رسید. از سویی در سال 2014 رکود جهانی تجربه شد. چین به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان نفت، با کاهش مصرف مواجه شد. به همان نسبت و با توجه به کاهش رشد اقتصادی، تقاضای نفت در آمریکا و اروپا نیز کاهش یافت و به مرحله ای می رسیم که در اواخر سال 2014 فشار بر روی قیمت ها محسوس بود. در همین حال نگاه ها به سمت اوپک بود. در نشست 166 اوپک در نوامبر 2014، کشورهای عضو به اجماعی مبنی بر عدم کاهش تولید دست یافتند تا بتوانند بازارهای خود را حفظ کنند. علت دستیابی به این اجماع اظهارات وزیر نفت ایران بود که بیان کرد اگر ما تولید خود را کاهش دهیم، روسیه، مکزیک و آمریکا 3 الی 4 میلیون بشکه نفت جایگزین می کنند. به همین دلیل اوپک به این جمع بندی رسید که کاهش تولید نفت را انتخاب نکند.

گرچه در این میان عده ای قائل به وجود توطئه از سوی عربستان و آمریکا هستند و بر این عقیده اند که اقدامات این دو کشور موجب کاهش قیمت نفت شده است؛ شاید چنین شده باشد اما اصل قضیه عرضه و تقاضای نفت است. توطئه نمی تواند تقاضای نفت را کم یا زیاد کند. به عبارتی با توطئه تقاضا بالا و پایین نمی شود. اما کسی اشاره نکرد که روند به کام سمت در حال حرکت است؟ آقای بیژن زنگنه در صحبت های خود به این نکته اشاره کرد که وقتی اجماعی در اوپک صورت می گیرد و به طور اخص اجماع میان کشورهایی که بیشترین سهم تولید را دارند، پس ما نیز باید چنین کنیم. به نظرم تصمیم وزیر نفت، کار بسیار درستی بوده و اجازه نداد در اوپک اخلالی وارد شود. در واقع اوپک تصمیم گرفت از بازار خود دفاع کند. اما پس از آن چه اتفاقی روی داد که قیمت نفت به یکباره سقوط کرد؟ برخی منتظر بودند که اوپک 4 الی 5 میلیون بشکه از میزان تولیدات خود را کاهش دهد تا قیمت ها ثابت بماند، اما یکباره با مشکل مواجه شدند. مشکل اینجا بود که بازارهای آینده شروع به فروش نفت کرد. نقش بازارهای آینده در قیمت نفت حایز اهمیت است. تغییرات قیمت نفت در نوامبر و دسامبر بسیار اندک بود، زیرا نه به عرضه نفت آنقدر اضافه شد و نه تقاضا برای خرید نفت کاهش یافت. اما قیمت نفت 25 درصد سقوط کرد. این نشان می دهد مکانیزمی در بازارهای آینده شروع به فعالیت کرده است. یکی از دلیل این بود که تولیدکنندگان نفت شیل از بازارهای آینده استفاده کرده و نفت خود را در این بازار پیش فروش می کردند. در مقابل نیز گروه های مالی این نفت را خریداری کرده بودند. زمانی که متوجه شدند اوپک از این اقدام دفاع نمی کند، برای ضرر دهی کمتر، شروع به فروش نفت بیشتر کردند.  در نتیجه میلیون ها قرارداد در بازار نفت امضا و به فروش رفت و این ارتباطی به خرید و فروش فیزیکال نفت نداشت. پس از آن کشورهایی که درصدد تمدید قراردادهای خود برای فروش نفت بودند مثلا قرارداد ایران و کره جنوبی، یا عربستان و ژاپن، تحت تاثیر بازارهای آینده مجبور شدند تخفیف هایی را در قراردادهای خود اعمال کنند. بنابراین نمی توان مساله را در توطئه خلاصه کرد.

به نظر می رسد اکنون جنگ نفتی _ یا بهتر است بگویم تقابلی _ به وجود آمده است. اوپک می گوید با توجه به میزان هزینه کم تولید برای کشورهای عضو، نفت های پرهزینه باید از بازار خارج شود. از این رو نمی خواهد بازارهای خود را در اختیار غیراوپکی  ها قرار دهد.

بر اساس پیش بینی های صورت گرفته تاکنون یک تریلیون دلار برای نفت 60 دلاری سرمایه گذاری شده که اکنون در حال به تعویق افتادن است. همچنین نزدیک به 400 پروژه نفتی و گازی، در حالی که به مرحله اتمام نرسیده، لغو شده است. اگر این مساله تا دو، سه سال آینده ادامه یابد و نفت حدود 60 دلار باقی بماند، هفت و نیم میلیون بشکه نفت در روز از بازار خارج می شود. به عبارتی آنچه قرار بود برای بازار آینده تولید شود، دیگر تولید نخواهد شد. این دقیقا همان خواسته اوپک است. اما تاثیر این اقدام چه بود؟ کاهش قمیت نفت برای کشورهای مصرف کننده مناسب بود. آنها توانستند نفت ارزان خریداری کرده و رشد اقتصادی خود را بهبود بخشند. کشورهای غنی نیز سعی کردند با صرفه جویی شدت انرژی خود را کاهش دهند. از این رو به طور کلی تقاضا با در نظر گرفتن رشد اقتصادی و کاهش شدت انرژی، افزایش خواهد یافت. اما از سوی دیگر عرضه نفت نیز در حال کاهش است. بخشی از قیمت نفت مربوط به اکتشاف، بخشی مربوط به توسعه و در نهایت بخش دیگر سهم تولید است. طی 20 سال گذشته زمانی که نفت 20 دلار بود، بخشی از اکتشافات صورت گرفت. اما از سال 2005 میزان اکتشافات سرعت بیشتری به خود گرفت. حال اگر نفت با قیمت 80 دلار به فروش برسد، 30 دلار آن هزینه اکتشاف و کارهای مربوط به آن و مابقی سهم توسعه و تولید است. در این میان کشورهایی که پیشتر هزینه اکتشاف را پرداخته اند، اینک می توانند نفت خود را 50 دلار نیز بفروشند. اما اگر کشوی خواهان شروع دوباره است، این کار را انجام نخواهد داد. به همین دلیل حوزه های نفت شیل در آینده با این قیمت توسعه نخواهد داشت. تنها زمانی که قیمت ها افزایش یابد، آنها هم اقدام به تولید می کنند.

مساله دیگر وقوع تغییرات بنیادین است. در حال حاضر غرب آسیا، اوپک و کشورهای خاورمیانه و نفت خیز چندان اهمیتی نسبت به آنچه در گذشته داشتند، ندارند. در برهه ای اتفاقی مثل جنگ اعراب و اسرائیل در 1973، سیستم نفتی دنیا را به هم زد. جنگ ایران و عراق، جنگ کویت و .. همه بر سیستم نفت دنیا اثرگذار بود. اما اکنون هرچه به پیش می رویم، این اثرات کمتر می شود.  اکنون به غیر از خاورمیانه، آمریکا _ نفت شیل _ نیز یک تولیدکننده نفت است. اما این پرسش مطرح می شود که چه چیزی جایگزین اهمیت اوپک و خاورمیانه خواهد بود؟ به نظر می رسد جایگزین آن مجموعه اقداماتی است که آمریکا برای جلوگیری از نفوذ روسیه انجام می دهد. موضوع بازگشت به فضای دوقطبی جهانی است. این جنگ از حالت زمینی به جنگ مالی تغییر یافته و اتفاقات مهمی در این راستا در حال وقوع است. شاید این پرسش مطرح شود که چه اتفاقی می افتد؟ گفته شده وام های تخصیص یافته برای انرژی در آمریکا حدود یک تریلیون دلار است. در همین راستا دویچه بانک اعلام کرده که حدود 600 میلیارد دلار این وام باید در نفت 60 دلاری بازنگری شود. بازنگری در قمیت ها موجب بروز سونامی دیگری در جهان می شود. سونامی همانند آنچه در بازار مسکن آمریکا روی داد. بخشی از وام ها باید بازگردد زیرا اگر اکتشافات قابل بهره برداری نباشد، سودآور نخواهد بود. از طرف دیگر روسیه خواهان خارج کردن دلار از تجارت جهانی و به دنبال جایگزینی برای آن است. علت این مساله پایین آمدن سطح زندگی مردم روسیه و کاهش ارزش روبل به نصف است، کشوری که یکی از بزرگترین زرادخانه های اتمی دنیا را دارد. این چالشی نیست که روسیه بتوانند آن را تحمل کند. سرانجام روسیه به نحوی به آن پاسخ خواهد داد.

در همین حال روس ها دست به اقدامی در حوزه گاز زدند. آنها خط لوله جنوب را تعطیل کردند. دولت روسیه اعلام کرد که از طریق ترکیه به جنوب اروپا گاز صادر می کند. این مساله موجب پررنگ شدن نقش ایران می شود. پیشتر قرار بود ایران به عنوان هاب گازی منطقه فعالیت کند اما اقدامات روسیه تغییر و تحولات عمده ای را در مساله صادرات گاز به وجود می آورد.

موضوع دیگر میلیاردها دلاری است که کشورهای خلیج فارس یعنی عربستان، امارات، کویت و قطر در بانک ها و موسسات مالی آمریکایی و اروپایی ذخیره کرده اند. با توجه به کاهش قیمت نفت، این کشورها توسعه خود را عقب نیانداختند. این کشورها باید بخشی از پول های ذخیره شده را برای جبران کاهش قیمت نفت به کشور بازگردانند.

با در نظر گرفتن مسایل مطرح شده، می توان دریافت که سقوط قیمت نفت تحولات عمده ای را به همراه خواهد داشت. گرچه پشت پرده برخی از تحولات را نمی دانیم. اما احتمالا افزایش تقاضا و عرضه کم، تعادلی در آینده نه چندان دور امکان پذیر خواهد کرد. اما در صورتی که نفت به قیمت 100 دلار برسد، تولید نفت در آمریکا و نفت شیل توجیه اقتصادی خواهد یافت و دوباره تولید می شود. به همین دلیل می توان پیش بینی کرد که طی 4 الی 5 سال آینده نفت حدود 70 تا 80 دلار ثابت بماند. البته هیچکدام از پیش بینی ها دقیق نیست. گرچه گفته شده اهمیت خاورمیانه یا کشورهای نفت خیز کم شده اما اگر در آینده اتفاق سیاسی بزرگی مثلا در عربستان روی دهد، اینکه باز شاهد قیمت نفت 80 دلار باشیم، خیلی دقیق نیست. نمی توان پیش بینی دقیقی داشت. پیش بینی ها بیشتر بر مبنای این است که چند درصد احتمال دارد تحولات به کدام سمت برود. به نظر می رسد احتمال افزایش قیمت نفت، بیشتر از کاهش آن باشد.

در عین حال اگر مساله تحریم ها و پرونده هسته ای ایران حل شود، تحول دیگری در سیستم گاز و نفت منطقه روی می دهد. اگر درهای سرمایه گذاری بر روی شرکت های بزرگ نفتی در ایران باز شود و توسعه نفت ایران شکل بگیرد، می تواند بالانس را عوض کند. همچنین مساله عراق نیز چنین است. عراق خواهان افزایش تولیدات خود به 12 میلیون بشکه در روز بود، اما مسئولان عراقی اعلام کردند که برنامه ریزی خود را در این زمینه تا حدودی کنار گذاشتند. زیرا دیگر نه جامعه جهانی آن تقاضا را برای نفت دارد، نه ما در شرایط فعلی می توانیم چنین تولیدی داشته باشیم. به اضافه اینکه تمام قراردادهای دولت عراق که با شرکت های بزرگ نفتی منعقد شده بر مبنای نفت 100 دلار است، اما درباره نفت 60 دلار قضیه متفاوت خواهد شد. به همین دلیل خواهان بازنگری هستند. در مورد ایران قرارداد Buy Back نیز به همین صورت است. در حال حاضر ایران در حال تجدید نظر بر روی این قرارداد بوده و به نظر می رسد قرارداد بسیار خوب و حتی بهتر از قرارداد نفت عراق است، اما به شرط آنکه تحریم ها برداشته شود. این قرارداد بر مبنای نفت 100 دلار بود اما اکنون بر مبنای نفت 60 دلار در حال بازنگری است. متنها مکانیزم هایی در این قرارداد تعبیه شده که قابل بسط بوده و شاید لزومی ندارد که کل قراردادها تغییر کنند.

* تحلیلگر مسایل نفت و انرژی

۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۱۲
تعداد بازدید : ۲۱۹
کد خبر : ۲۳,۶۹۳
کلیدواژه ها: پایگاه خبری تحلیلی فولاد اخبار فولاد قیمت فولاد قیمت آهن آلات تحلیل اخبار فولاد مرکزخدمات فولاد ایران قیمت اقلام فولادی پایگاه خبری فولاد قیمت آهن آلات در بازارایران خرید اقلام فولادی آهن آلات خرید آه

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید