پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)-اگر
توماس جفرسون نیز در تهران روی کار میآمد، دولت وی هم احتمالا درخواستهای
نومحافظهکاران آمریکایی را در مورد کنار گذاشتن قابلیتهای هستهای نمیپذیرفت.
نویسنده:
تد گلن کارپنتر
با ادامه
مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ایران بدون هیچ نتیجه ای، درخواست ها از دولت اوباما
برای نادیده گرفتن دیپلماسی افزایش یافته است. مخالفان در آمریکا به طور مداوم
باراک اوباما را در پی مشارکت در «تعامل» مورد انتقاد قرار می دهند و از بازگشت به
رویکرد تقابلی دولت قبلی دفاع می کنند. در واقع، بسیاری از آنها خواستار اتخاذ
سیاستی شدیداللحن در قبال ایران هستند که با دور جدیدی از تحریم ها آغاز شود. حتی
برخی افراد میانه رو درگیر در سیاستگذاری بر این باورند که واشنگتن قادر به
دستیابی به توافقی معنی دار با تهران نخواهد بود و از این رو می بایست از مذاکرات
روی برگرداند.
اوباما
تاکنون در برابر این فشارها مقاومت کرده و فعلا تلاش های کنگره برای خارج کردن
مذاکرات از مسیر از طریق تصویب لایحه جدید اعمال تحریم علیه ایران متوقف شده است.
اما اگر آمریکا نتواند در دستیابی به راه حلی جامع به عنوان جایگزینی برای توافق
اولیه پیشروی داشته باشد، کنگره بار دیگر تلاش های خود را در مقابله با گفتگوهای
هسته ای آغاز خواهد کرد.
مخالفان
مذاکرات با ایران در آمریکا و اسرائیل اکنون به طور متداولتری هشدار می دهند که
تهران از مذاکرات برای خرید زمان و از سوی دیگر پیشبرد برنامه پنهان هسته ای
استفاده می کند. مخالفان مذاکرات بر این مسئله اصرار می ورزند که ایران در آستانه
دستیابی به قابلیت تولید تسلیحات هسته ای قرار دارد. این افراد همچنین بر این
باورند که تعهد دولت اوباما به دیپلماسی به دولت ایران برای دستیابی به این هدف
فرصت کافی می دهد.
اما لازم
است به این پیش بینی ها با دیده شک و تردید نگریسته شود. مخالفان ایران از دیرباز
به مراتب پیش بینی کردند که این کشور در آستانه ورود به کلوپ ساخت تسلیحات هسته ای
جهان است. در واقع، آر. جیمز وولسی یک چهره مطرح نومحافظه کار و رئیس آژانس
اطلاعات مرکزی در دولت بیل کلینتون در سال 1993 هشدار داد ایران احتمالا طی مدت
زمانی هشت تا ده ساله قادر به ساخت تسلیحات هسته ای خواهد بود. از آن زمان
هشدارهای مشابه در مورد ایران به مراتب شنیده می شود. به نظر می رسد ایران بیش از
دو دهه در آستانه تولید تسلیحات هسته ای بوده است!!!
آشکار است
که نباید به فریادهای اعتراض آمیز مخالفان سیاست خارجی گوش سپرد؛ اما برای توافق
با ایران، تنها متعهد ماندن به دیپلماسی کافی نیست. اگر مقامات آمریکایی در زمینه
دستیابی به توافقی قابل دستیابی که منافع امنیتی این کشور را تامین کند، انتظاری
واقع گرایانه نداشته باشند آنگاه به طور قطع مذاکرات کنونی با شکست مواجه خواهد شد
و این روند به روابط آمریکا با ایران آسیب خواهد زد.
اتخاذ
سیاستی واقع گرایانه با پذیرش این مسئله آغاز می شود که ایران احتمالا هیچگاه با
دست کشیدن از همه قابلیت های هسته ای موافقت نخواهد کرد. هر دولتی که در ایران روی
کار بیاید، کنترل این کشور بر بخشی از فناوری هسته ای از جمله چرخه سوخت هسته ای
را خواستار خواهد شد. حتی قابل ذکر است که جاه طلبی های هسته ای ایران مربوط به
جمهوری اسلامی نمی شود و از اوایل دهه 1970 و پیش از انقلاب در این کشور آغاز شده
است. مسائل بسیاری از حیثیت و منزلت ملی گرفته تا نگرانی های امنیتی و منطقه ای،
انگیزه های ایران را برای دستیابی به قابلیت هسته ای تشکیل می دهند. حتی اگر توماس
جفرسون (بنیانگذار آمریکا و نویسنده اعلامیه استقلال) نیز در تهران روی کار می
آمد، دولت وی هم احتمالا درخواست های نومحافظه کاران آمریکایی را در مورد کنار
گذاشتن قابلیت های هسته ای نمی پذیرفت.
چالش
موجود برای دیپلماسی آمریکا این است که ایران را به محدودسازی نسبی برنامه هسته ای
ترغیب نماید. در حقیقت، مقامات آمریکایی باید از خود بپرسند اگر ایران قابلیت هسته
ای داشته باشد بدون اینکه به ساخت بمب نزدیک شود، آیا امنیت آمریکا به خطر خواهد
افتاد؟! از این رو، اولویت آمریکا باید ترغیب ایران به خودداری از تولید سلاح هسته
ای باشد.
در حقیقت
دیپلماسی آمریکا می بایست بر متقاعد ساختن ایران به خودداری از تولید سلاح هسته ای
تمرکز داشته باشد و این مسئله چالش چندان بزرگی نیست. مقامات ایران زیرک و واقع
گرا هستند. آنها احتمالا درک می کنند که تولید سلاح هسته ای به شروع رقابت
تسلیحاتی در منطقه منجر می شود و چنین مسئله ای از امنیت ایران خواهد کاست.
آمریکا
باید در مورد ایران راهبردی دوسویه را دنبال کند. واشنگتن می بایست از یکسو به
تهران اعلام کند که اگرچه قدرت های منطقه خاورمیانه می توانند ایران هسته ای به
دور از ساخت تسلیحات را تحمل کنند، اما ساخت زرادخانه هسته ای اقدامی غیرسودمند
برای ایران خواهد بود و شرایط را به کلی تغییر خواهد داد. از سوی دیگر، واشنگتن می
بایست در عادی سازی روابط با تهران بکوشد و به وضوح اعلام کند به دنبال تغییر رژیم
در ایران نیست. اقدامات واشنگتن به ویژه در دوران دولت جورج دبلیو. بوش در سرتاسر
جهان پیامی متفاوت را می رساند.
به طور
قطع مخالفان ایران با این پیشنهادات مخالفت خواهند کرد و بار دیگر اظهار نظرها در
مورد توهماتی همچون حمله هسته ای ایران به اسرائیل و ارسال تسلیحات هسته ای برای
گروه های تروریستی از نو آغاز خواهند شد؛ در این داستان سرایی ها مقامات ایرانی
همچون عاملان حملات انتحاری به تصویر کشیده می شوند. اما برای هیچ یک از این
تصورات دلیل و مدرکی وجود ندارد. حتی رئیس پیشین موساد نیز اعلام کرد که مقامات
ایرانی حتی اگر حسابگر باشند، اما غیرمنطقی نیستند.
مهم است
که دولت اوباما درخواست های مخالفان را برای خودداری از تعامل با ایران نادیده
بگیرد. اما در عین حال، لازم است مقامات آمریکایی انتظاراتی واقع بینانه در خصوص
دستیابی به توافق هسته ای با ایران داشته باشند. آمریکا می تواند از فرصت برای
بهبود روابط با ایران استفاده کند و یا با خطر نابودی روابط با ایران و عواقب آن
مواجه شود.
منبع: نشنال اینترست / مترجم: طلا تسلیمی