پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)-اندیشکده
واشنگتن در تحلیلی به قلم «برندا شافر»، کارشناس مسایل انرژی بینالمللی نوشت:
اوباما، رییسجمهوری امریکا، در «سخنرانی سالانهاش» تهدید به «وتو لایحه جدیدی»
کرد که پنج موضوع را دربرمیگیرد؛ چهار مورد آن در «حوزه سیاست داخلی» و تنها یکی
از آنها به سیاست خارجی مربوط میشود.
«مساله سیاست خارجی» موردبحث، چشمانداز
{تصویب} لایحه جدیدی از تحریمها را دربرمیگیرد که ایران را هدف قرار میدهد.
«دولت اوباما» بهتازگی به تلاشها برای رسیدن به «توافق هستهیی با
ایران» شدت بخشیده است.
به گزارش «تعادل» به نقل از اشراف، مرکز رصد راهبردی اشراف
بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع
نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی
منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارشها هرگز مورد تایید اشراف
نیست.
چندین
شرکت اصلی نفت و گاز خودشان را برای بازگشت به ایران آماده میکنند
چنانچه ایالاتمتحده و متحدانش در «گروه1+5» (انگلیس، چین،
فرانسه، روسیه و آلمان) به توافقی با ایران دست یابند، «بازارهای جهانی نفت و
گاز» بدون تردید تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. مسلما از قبل چندین «شرکت اصلی نفتوگاز»
خودشان را برای بازگشت به ایران، برای انجام دادوستد با این کشور پس از لغو تحریمها،
آماده میکنند. چنین اشتیاقی تنها زمانی تشدید میشود که «بخش نفتوگاز ایران» بهطور
کامل در دسترس بازارهای بینالمللی قرار گیرد.
ایران
به یکسال زمان نیاز دارد
در اواسط سال۲۰۱۲ «تحریمهایی
علیه صادرات نفت ایران» اعمال شد، که به افت صادرات از 2.5میلیون بشکه در روز به
حدود 1.4میلیون بشکه در روز شتاب بخشید. اگر اکنون تحریمها لغو شوند، ممکن است
ایران به «یکسال کامل» نیاز داشته باشد تا بتواند تولیدش را به «سطح قبل از اعمال
تحریمها» بازگرداند. بهعلاوه باتوجه به شرایط کنونی بازار، احتمالا
تنها تعداد محدودی از «سرمایهگذاران بینالمللی» حاضر خواهند بود تا به ازسرگیری
تولید این کشور کمک کنند. ایران از یک طرف «شرایط جذاب ویژهیی» به سرمایهگذاران
پیشنهاد نکرده است و از طرف دیگر باتوجه به «قیمت این روزهای نفت»، سرمایهگذاران
{مخارج خودشان} را در همهجا پایین میآورند.
کاهش
بیشتر قیمت نفت
اگرچه اعلام صرف «دستیابی به یک توافق با ایران» -که موجب
لغو تحریمهای بینالمللی شود- به روند روبهپایین پایدار کنونی «کاهش بهای نفت»
شتاب خواهد بخشید. بنابراین «قیمت نفت» تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، حتی قبل از
اینکه «افزایش تولید فیزیکی نفت ایران» وارد بازار شود. و بهطور تدریجی نفت
بیشتری وارد بازار خواهد شد که این به «تداوم قیمت پایین نفت در جهان» و احتمالا
حتی به کاهش بیشتر آن منجر میشود. تهران «تحت فشار تحریمها» تخفیفهایی را به مشتریان دایمی خود
مانند چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی و ترکیه پیشنهاد کرده است. بهاحتمال بسیار زیاد
«پایان تحریمها» بدین معنی است که چنین مشتریانی قیمتی «نزدیکتر به بهای جهانی»
پرداخت خواهند کرد. بنابراین، این وضعیت فرصتی را در
اختیار «عربستان» و دیگر «کشورهای حاشیه خلیجفارس» قرار میدهد تا به «سهم خودشان
از بازار» اضافه کنند.
ایران
مرکز انرژی اروپا
از آغاز «بحران روسیه و اوکراین» در سال گذشته، تهران تلاش
کرده است تا خودش را بهعنوان جایگزین قابلاعتمادی برای صادرات گاز از روسیه به
اروپا معرفی کند. مسلما ایران تنها کشور همجوار مرزهای اروپاست که «بهاندازه کافی
گاز طبیعی» در اختیار دارد تا بتواند به رقیبی برای «سلطه روسیه بر عمده بازار گاز
اروپا» تبدیل شود. «حجتالاسلام حسن روحانی»، رییسجمهوری ایران، حتی بهتازگی
اظهار داشت که «ایران میتواند مرکز انرژی مطمئنی برای اروپا باشد». «علی ماجدی»،
معاون وزیر نفت ایران، در حضور رسانههای رسمی این کشور با سرافرازی اعلام کرد که
«گاز طبیعی ایران تنها رقیب روسیه برای اروپاست». او اضافه کرد که کشورهای اروپایی
میتوانند گاز ایران را از «سه مسیر مجزا» وارد کنند: ترکیه، عراق یا از طریق خطلولهیی
که از ارمنستان و گرجستان و سپس از زیر دریای سیاه عبور کند.
ایران
جایگزین روسیه در گاز
تفکر ایران بهعنوان {منبع} جایگزین آینده برای «صادرات
گاز {از روسیه} به اروپا» توسط مقامات رسمی اروپایی – بهعنوان بخشی از حرکت
اخیرشان برای «کاهش وابستگی به واردات از روسیه» – مورد تصدیق قرار گرفته
است. در ماه آوریل «بازوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا» –مدیرکل سیاستگذاری خارجی- پژوهشی را
درباره «گزینههای واردات گاز طبیعی اتحادیه اروپا» در بحبوحه «بحران
اوکراین» منتشر کرد و نتیجه گرفت: «ایران جایگزین قابلقبولی برای {گاز}
روسیه بهشمار میرود.»
موانع
صادرات گاز ایران به اروپا
«گزینه
ایران» برای تامین {گاز} اروپا هرچقدر هم که قابلقبول باشد، دو مانع اساسی موجب
میشود که «ورود ایران به بازارهای گاز اروپا» بهآهستگی به پیش رود: نخست، نیاز
به «تولید بیشتر» گاز، و دوم، نیاز به «ایجاد تاسیسات زیربنایی» برای اینکه گاز
این کشور به اروپا برسد. بدون تردید ایران-با تولید ۱۶۰میلیارد
مترمکعب در سال؛ سومین کشور در جهان تنها پس از روسیه و ایالاتمتحده– یکی از
«تولیدکنندگان اصلی گاز طبیعی» بهشمار میرود. تولید ایران حدود «۳۵درصد
مصرف سالانه اتحادیه اروپا» را تشکیل میدهد؛ همچنین ایران «ذخایر گستردهیی» را
در اختیار دارد. با این وجود، ایران بهطور قابلملاحظهیی یک واردکننده خالص است؛
باتوجه به اینکه این کشور، بیش از هر کشور دیگری در جهان، بخش بزرگی از گاز طبیعی
خود را مصرف میکند. «نرخ مصرف بالای گاز طبیعی ایران» تا حدودی بهدلیل «قیمت
بسیار پایین گاز داخلی این کشور» است و درنتیجه «بهرهوری انرژی» هم پایین است.
ایران از ترکمنستان و آذربایجان گاز وارد میکند؛ درحالیکه این کشور مقداری کمتر
به ترکیه و ارمنستان صادر میکند.
احتمالا
5 سال یا بیشتر طول خواهد کشید تا گاز ایران به اروپا برسد
«منابع
صنعت انرژی» در ترکیه گزارش دادند که آنکارا درحال آماده کردن «تاسیسات زیربنایی
خط لوله» {در خاک} خودش است، تا بتواند «صادرات گاز ایران به اروپا» را به محض لغو
تحریمها هموار کند. هرچند «تولید گاز طبیعی» به سرمایهگذاری بسیار بیشتری نسبت
به «تولید نفت» نیاز دارد و بهطور کلی رسیدن به توافق برای صادرات چندین سال طول
میکشد. بهعلاوه، ساخت «خط لولههای طولانی» یا تاسیسات «گاز طبیعی مایع» (آل.ان.جی)
شاید «میلیاردها دلار» هزینه در بر داشته باشد؛ که این هزینهها تنها در طی «سالهای
متمادی» دوباره به دست آورده میشوند. بنابراین چنین سرمایهگذاریهایی به سادگی
تقبل نمیشوند. بنابراین پس از لغو تحریمها احتمالا «پنج سال» طول خواهد کشید-
شاید زمان بسیار بیشتری- تا اینکه حجم قابلملاحظهیی از گاز ایران به «بازارهای
اروپا» راه پیدا کند. همچنین اروپا برای صادرات گاز ایران با آسیا رقابت خواهد
کرد، چونکه صادرات «آل.ان.جی» به بازارهای آسیا برای تهران سود بسیار بیشتر از
بازارهای اروپا بههمراه دارد. اگر ایران تلاش کند تا «گاز طبیعی مایع» خودش را به
آسیا صادر کند، صادرکنندگان «آل.ان.جی» امریکایی به این منطقه
ممکن است خودشان را در چالش با یک «رقابتکننده جدیدی» ببینند. هرچند این
رقابت حدود «یکدهه زمان» لازم دارد تا عملی شود.
پیامدهای
ژئوپلیتیک
لغو تحریمهای {مربوط به} «صنعت نفتوگاز ایران» نتایج
ژئوپلیتیک بسیاری را بههمراه دارد. بهویژه در رابطه با صادرات نفت، بدون تردید
مهمترین پیامد به «افزایش تنشها با عربستان سعودی»- ازجمله درباره «سیاستگذاری
سازمان اوپک»- مربوط خواهد بود. اخیرا {حجتالاسلام} حسن روحانی، رییسجمهوری
ایران، آشکارا از عربستان سعودی بهدلیل آنچه او «سیاست بینالمللی ریاض برای
پایین نگاهداشتن قیمت نفت خواند» انتقاد کرد و تهدید کرد که «[سعودیها]
متضرر خواهند شد».
تلاش
روسیه برای جلوگیری از ورود آینده ایران به بازار گاز اروپا
روسیه در رابطه با گاز، گامهایی را برای «جلوگیری از ورود
تهران به بازارهای اروپا» خواهد برداشت، آنگونه که در گذشته نیز اینچنین بوده
است. وقتی که تهران درسال۲۰۰۷ از
{پروژه} «صادرات گاز به ارمنستان»، همسایه این کشور، پردهبرداری کرد، «شرکت گازپروم
روسیه» بلافاصله تمامی پروژه {احداث} خط لوله را در داخل ارمنستان برعهده گرفت و
این {خط لوله} را در محیطی کوچک ساخت؛ بهگونهیی که در آینده استفاده از این خط
لوله برای «صادرات گاز به بازارهای اروپایی» امکانپذیر نباشد.
رقابت
راهبردی تهران و مسکو
مسکو و تهران همچنین ممکن است برای به دست آوردن «سهمی از
بازار گاز ترکیه»، کشور همسایه، با هم رقابت کنند.
اخیرا «نقش ترکیه»- از قبل دومین بازار بزرگ
صادرات گاز روسیه محسوب میشود- در «راهبرد صادرات گاز روسیه» با پیشنهاد
روسیه برای تغییر مسیر خط لوله صادراتی «ساوث استریم» از بلغارستان به ترکیه
افزایش پیدا کرده است.
درمجموع «همکاری میان روسیه و ایران» بر «بستری
متزلزل» استوار است و بهمحض اینکه ایران از {فشار} تحریمها و تقابل با غرب رهایی
پیدا کند، رقابت بر سر بسیاری از «مسایل راهبردی» میان تهران و مسکو- ازجمله در حوزه
بازارهای گاز- دوباره آشکار خواهد شد.
کشمکش
ایران و قطر
تحدید میدان مشترک «پارسجنوبی/ گنبد شمالی» کشمکش بالقوه
دیگری است که ممکن است با قطر بهمحض «لغو تحریمها» و «احیای صنعت گاز طبیعی
ایران» پدیدار شود.
این «میدان گاز طبیعی» یکی از «بزرگترین
میادین جهانی» و منبع اصلی صادرات «آل.ان.جی» قطر- وهمچنین یکی از مناطق
عمدهیی که ایران در {توسعه} امکانات جدید نفتوگازش سرمایهگذاری
کرده است- بهشمار میرود. «کشمکش میان دوحه و تهران» بر سر تحدید {این میدان}- تا
اندازهیی بهخاطر «تحریمها» و «عدمسرمایهگذاری متقابل
ایران» در تولیدش در این میدان مورد مناقشه- مسکوت باقی مانده است.
چنانچه ایالاتمتحده و متحدانش به توافقی با ایران دست
یابند، همه بازیگران باید پیامدهای بالقوه ورود مجدد ایران به «بازار بینالمللی
نفت» و «بازار منطقهیی گاز» را متوجه باشند. بلافاصله ممکن است تنشهایی با «دیگر
تولیدکنندگان انرژی» مانند روسیه، عربستان سعودی و قطر شعلهور شود. همچنین ممکن
است که حرکت مارپیچی رو به پایین «قیمت جهانی نفت» تشدید شود.
باید متذکر شویم که ممکن است تهران در یافتن بازاری برای
«افزایش تولید خود» و جذب سرمایه لازم در {بخش} «تولید» و «تاسیسات انتقال گاز
خود» با مشکلات شدیدی مواجه شود.
اما در درازمدت ممکن است که «افزایش تولید ایران» گزینههای
عرضه بیشتری را برای بازارهای اروپا و آسیا بهوجود آورد.
منبع: خبر اقتصادی