پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-محقق
پسادکتری اقتصاد در دانشگاه استنفورد آمریکا با بیان این که قیمت نفت به کف رسیده
است گفت: قیمت نفت تا مدتها به رقمهای بالای ۷۰ تا ۸۰ دلار
نخواهد رسید.
به گزارش
خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، محمد مروتی دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه تگزاس آستین، محقق
پسادکتری اقتصاد در دانشگاه استنفورد است. وی در سال 2013 از تز دکترای خود با
موضوع بازارهای نفت، سرمایه گذاری نفت و نقش گاز طبیعی در تولید آمریکا در دانشگاه
تگزاس آستین دفاع کرده است.
وی بر این
باور است که اگر بحرانی رخ ندهد بعید است قیمت نفت از سطوح فعلی پایین تر برود ولی
ممکن است تا چند ماهی قیمتها درهمین حدود فعلی باقی بماند و بعد با یک شیب ملایم
به تدریج رشد کند ولی به این زودی به رقمهای بالای 70-80 دلار نخواهد رسید.
او معتقد
است، قیمت از 50 دلار چندان پایین تر نخواهد رفت مگر اینکه تحولات تکنولوژیک عمده
ای در فرایند استخراج نفت رخ دهد که این امر بیش از چند سال زمان نیاز دارد.
وی باور
دارد که قیمت نفت در هیچ برهه ای از تاریخ به اندازه چهار سال اخیر بالا نبوده
و در سه-چهار سال اخیر به صورت تقریبا پیوسته بیش از 100 دلار بوده است.
او همچنین
بر این باور است، قیمتهای بالا در چند سال اخیر باعث افزایش عرضه و کاهش تقاضا شده
که این امر با تاخیر باعث افت قیمت نفت شده است.
وی معتقد
است، سرعت شدید کاهش قیمت نفت ناشی از همزمانی سیل عرضه نفت با کاهش رشد اقتصادی
در چین و ژاپن و اروپاست.
مشروح گفتوگوی
خبرنگار اقتصادی تسنیم با مروتی را در ادامه می خوانید.
* قیمت نفت در هیچ برهه ای از تاریخ به اندازه چهار سال اخیر
بالا نبوده است
* قیمت نفت در سه-چهار سال اخیر به صورت تقریبا پیوسته بیش از
100 دلار بوده است
* قاعده بلندمدت بازار نفت همان قیمتهای حدود 60-70 دلار است
تسنیم:
چرا قیمت نفت تا این حد پایین آمده است؟
مروتی:
اگر قیمت نفت را در ده سال گذشته یا بیشتر بررسی کنیم می بینیم که قیمت نفت در هیچ
برهه ای از تاریخ به اندازه چهار سال اخیر بالا نبوده است. البته قیمت نفت در دوره
های بسیار کوتاهی در سال 2008 به نزدیک 150 دلار نیز رسیده است ولی اگر به متوسط
سالانه قیمت نفت برنت نگاه کنیم فقط در سه-چهار سال اخیر به صورت پیوسته بیش از
100 دلار بوده است.
قیمت نفت
در چهار سال اخیر به صورت استثنایی بالا بوده و تا پیش از 2005 عموما کمتر از 50
دلار بوده است.
یعنی اگر
به تاریخ نفت نگاه کنیم در واقع قیمتهای بالا در چند سال اخیر استثنایی بوده اند و
قاعده بلندمدت بازار نفت همان قیمتهای حدود 60-70 دلار و حتی کمتر است.
- قیمتهای
بالا در چند سال اخیر باعث افزایش عرضه و کاهش تقاضا شده که این امر با تاخیر
باعث افت قیمت نفت شده است
- سرعت
شدید کاهش قیمت نفت ناشی از همزمانی سیل عرضه نفت با کاهش رشد اقتصادی در چین
و ژاپن و اروپاست
این بالا
بودن قیمت نفت برای چند سال متوالی باعث به راه افتادن مکانیزمهایی شده است که پس
از چند سال منجر به کاهش قیمت نفت شده است. این اتفاقا به طور خلاصه به دلیل آن
است که در اثر قیمتهای بالا در چند سال اخیر از طرفی عرضه زیاد شده و از سوی
دیگر تقاضا کم شده و برآیند این دو باعث افت قیمت شده است. سرعت شدید کاهش قیمت
نفت ناشی از همزمانی سیل عرضه نفت با کاهش رشد اقتصادی در چین و ژاپن و اروپاست که
باعث کاهش شدیدتر تقاضا شده است.
تسنیم:
قیمت نفت از سال 2011 بالا بوده است، پس چرا کاهش قیمتها در چند ماه اخیر
شروع شده است؟
مروتی:
نفت از این لحاظ کالایی خاص است چرا که فرایند عرضه و نیز تقاضای آن به گونه ای
است که افزایش یا کاهش قیمت نفت در کوتاه مدت اثر زیادی بر روی آن ندارد ولی در بلندمدت
قضیه متفاوت است. افزایش عرضه مستلزم سرمایه گذاریهای سنگین و طولانی مدت است و
تغییرات تقاضا نیز مستلزم تغییرات تکنولوژی مصرف است که هر دو اینها در طی چند سال
محقق میشوند.
مثلا در
سمت عرضه اگر ناگهان قیمت نفت به 200 دلار هم برسد فردا عرضه نفت تغییر نخواهد کرد
برای اینکه افزایش تولید مستلزم برنامه ریزی برای سرمایه گذاری و حفاری و ایجاد
زیر ساختهای انتقال و... است. ولی اگر قیمت نفت برای مدت زیادی بالا بماند انواع و
اقسام فعالیتها برای تولید نفت بیشتر به راه می افتد.
عرضه از
منابع متعارف: منابع متعارف نفت مثل میادین نفتی ایران با
حفر چاه عمودی قابل استخراج هستند و پس از رسیدن به نفت، هزینه جاری تولید اندکی
دارند. با ادامه تولید نفت، از فشار مخازن کم میشود و برای تولید بیشتر باید از
روشهای پیشرفته تری مثل تزریق آب و گاز و ... استفاده کرد که گران هستند.
اکثر چاههای نفت متعارف در آمریکا قدیمی هستند و فشارشان بسیار کم است. پیش از سال
2005 قیمت نفت زیر 50 دلار بود و استخراج از بسیاری از این میادین نفتی به صرفه
نبود چون مثلا استخراج از آنها 60 دلار در هر بشکه هزینه داشت. وقتی قیمت هر بشکه
نفت به 100 دلار میرسد آن چاههای متروکه هم دوباره مورد توجه قرار می گیرند و با
سرمایه گذاری برای تزریق و افزایش فشار مخزن، این چاهها هم وارد عرصه تولید
میشوند. به همین ترتیب مناطق صعب العبور و سخت مثل مناطق عمیق اقیانوس و قطب شمال
هم به صرفه میشوند.
عرضه از
منابع نامتعارف:اتفاق جالب دیگری عمدتا در 10 سال اخیر رخ
داده است و آن اینکه منابع نامتعارف که با حفاری عادی قابل استخراج نیستند مورد
توجه قرار گرفتند. قیمت بالای نفت باعث به راه افتادن سیل تحقیقات و سرمایه
گذاریها برای توسعه روشهای جدید استخراج نفت از منابع نامتعارف شده است. یکی از
این روشها استخراج از لایه های رسی (shale play) است. برای استخراج شیل باید از حفاریهای
افقی (Horizontal
Drilling) و تَرَک دادن لایه های رسی با آب (Hydraulic Fracturing)
استفاده کرد که این شیوه ها تا حدود 10 سال پیش که قیمت نفت زیر 50 دلار بود به
صرفه نبودند. با افزایش قیمت نفت این شیوه های استخراج از منابع نامتعارف هم از
لحاظ تحقیقاتی و هم از لحاظ مهارتهای اجرایی توسعه زیادی یافت و حجم تولید نفت از
مخازن نامتعارف افزایش چشم گیری داشته است چنانکه تولید نفت در آمریکا از کمتر از
7 میلیون بشکه در روز در 5 سال پیش به بیش از 10 میلیون بشکه در امروز رسیده است
یعنی افزایش تولید نفت در آمریکا در این مدت تقریبا به اندازه تولید نفت ایران در
شرایط فعلی بوده است!
تقاضا: در سمت
تقاضا نیز تغییرات قیمت فراورده های نفتی در کوتاه مدت اثر زیادی روی مصرف ندارند
ولی در بلندمدت قضایا کاملا متفاوت است. مثلا اگر فردا صبح قیمت بنزین دو
برابر شود، مصرف آن کاهش شدیدی نخواهد داشت چرا که مردم مجبورند برای رفتن به محل
کار خود از خودروی خود استفاده کنند و سیستم حمل و نقل عمومی بلافاصله نمیتواند
جوابگوی خیل عظیم متقاضیان حمل و نقل عمومی باشد. از طرفی هم تغییر میزان مصرف
مستلزم خریدن خودروی کم مصرف تر و یا تغییر فاصله تا محل کار است و این تغییرات
بسیار زمان بر هستند. همین طور مصرف کنندگان صنعتی هم برای استفاده از فراورده های
نفتی از ماشین الات و تجهیزاتی استفاده میکنند که تغییر دادن آنها در کوتاه
مدت بسیار دشوار است.
با این
وجود اگر چند سال قیمت نفت بالا باشد مصرف کنندگان با خودشان حساب میکنند که اگر
برای خودروی کم مصرف یا عایق بندی منزل خود هزینه کنند برایشان به صرفه است. برای
همین به تدریج به تکنولوژیهای کم مصرف تری روی می آورند و تقاضا کم میشود. مثلا
مصرف نفت در آمریکا در سال 1980 میلادی با سال 1995 میلادی تقریبا برابر بود با
وجود بزرگ شدن اقتصاد و رشد جمعیت! افزایش قیمت نفت در اواخر دهه 70 میلادی مصرف
کنندگان آمریکایی را که به داشتن خودروهای بزرگ معروف بودند تشویق کرده بود به
خودروهای کم مصرف ژاپنی روی بیاورند و کمتر در حومه شهرها ساکن شوند. همین اتفاق
در چند سال اخیر هم دوباره رخ داده است کما اینکه الان تویوتا در زمره پرفروش ترین
خودروسازیها در آمریکاست و کارآیی مصرف خودروهای خودروسازهای آمریکایی نیز به شدت
نسبت به 10 سال قبل بیشتر شده است و انواع خودروهای برقی هم به بازار خودرو نفوذ
کرده است.
برای همین
است که وقتی چند سال قیمت نفت بالا باشد هم مصرف نفت کم می شود و هم سیل تولید نفت
به بازار وارد می شود. همین اتفاق به همراه کاهش رشد اقتصادی در چین و ژاپن و
اروپا باعث افت شدید قیمت شده است.
* عربستان تولید را تغییر نداده است
تسنیم:
نقش عربستان در این میان چیست؟
مروتی: بر
خلاف تصورات رایج در واقع عربستان تولید خود را زیاد نکرده بلکه کاری که عربستان
کرده این است که تولید را کاهش نداده است. برای مثال به جدول زیر که از گزارش
ماهانه اوپک[1] (لینک) در ماه اخیر برداشته شده است نگاه کنید. بر اساس این گزارش تولید نفت
عربستان تقریبا ثابت بوده است و حتی در سه ماهه منتهی به دی ماه به طور متوسط 140
هزار بشکه کمتر از میزان مشابه در سه ماهه منتهی به مهرماه است. در واقع عربستان
میتوانست با کاهش تولید خود قیمت نفت را بالا نگه دارد ولی تصمیم گرفت به تولید
خود در سطح سال گذشته ادامه دهد و در واقع سیل نفت نامتعارف از امریکا و کانادا و
سایر نقاط دنیاست که عرضه را بیشتر کرده است.
تولیدنفت
عربستان در دو سال اخیرتغییر زیادی نداشته است. منبع: جدول 5.4 درگزارش ماهیانه
اوپک،ژانویه 2015
تسنیم:
یعنی پشت پرده شرایط فعلی توطئه ای در کار نیست؟
مروتی:
شاید باشد! ولی نباید از یاد برد که آن چیزی که قیمت را در بازار تعیین می کند
میزان کل عرضه و کل تقاضا به همراه باورها و برداشتهای دو طرف در مورد آینده بازار
است. ممکن است عربستان با انگیزه های سیاسی و به خصوص در شرایط فعلی که ایران و
روسیه در شرایط تحریم هستند سعی کرده که از قدرت بازار خود حداکثر استفاده را بکند
و به قیمتها اجازه بدهد تا حد امکان پایین بروند ولی این کار عربستان از لحاظ منطق
اقتصادی هم کار غیرعاقلانه ای نیست.
به
بیان دیگر ممکن است عربستان خواسته باشد یک تیر و دو نشان بزند و هم به تولید
کنندگان پرهزینه نفت شیل و هم به ایران و روسیه ضربه بزند ولی اگر این دومی هم
نبود همچنان اینکه به قیمتها اجازه سقوط بدهد توجیه داشت. دقت کنید که عربستان در
ماه جولای حدود 30 میلیارد دلار نفت می فروخته است و الان این عدد به کمتر از نصف
رسیده است. این یعنی عربستان سالانه حدود 200 میلیارد دلار از کاهش قیمت نفت متضرر
می شود! سوال اساسی اینجاست که چه چیزی این ضرر را توجیه می کند؟ انگیزه های سیاسی
ممکن است وجود داشته باشند ولی انگیزه های اقتصادی قوی هم وجود دارند. توضیح آنکه
هر روزی که قیمت نفت بالای 60-70 دلار باشد تولید کنندگان نفت شیل بیشتربرای
استخراج سرمایه گذاری میکنند و تکنولوژی و توانایی فنی آنها بهتر می شود و می
توانند با قیمتهای کمتری استخراج کنند. برای همین ممکن است تحمل 200 میلیارد عدم
النفع در طی یک سال باعث از رده خارج شدن آنها و چند سال غلبه بر بازار از سوی
عربستان شود و تحمل این زیان برای عربستان در بلندمدت به صرفه شود.
* سقوط شدید قیمتها چندان بی سابقه نیست
توجه به
این نکته جالب است که سقوط شدید قیمتها چندان بی سابقه نیستند. در دهه 70 میلادی
نیز به دلیل جنگ اعراب و اسراییل و بعد از آن انقلاب اسلامی، قیمت نفت به طرز
بیسابقه ای بالا رفته بود. در سال 1980 عربستان حدود 10 میلیون بشکه در روز تولید
میکرد. در آن سالها برای بالا نگه داشتن قیمتها عربستان مدام از تولید خود کم میکرد
تا جایی که اواخر 1985 عربستان کمتر از 3 میلیون بشکه تولید میکرد! ولی این کاهش
تولید عربستان منجر به بالا بودن نسبی قیمتها و افزایش تولید سایر کشورها شد و سهم
بازار عربستان از 16درصد در سال 1980 به حدود 6درصد در سال 1985 رسیده بود. در
ژانویه 1986 عربستان که بیش از 70درصد ظرفیت تولید خود را بلااستفاده گذاشته بود
تولید خود را به ناگهان افزایش داد که باعث سقوط شدید قیمتها شد و در عرض چند ماه
قیمتها به کمتر از نصف رسید. 5 سال بعد سهم بازار عربستان به حدود 14درصد رسیده
بود و در سالهای اخیر هم در همین حدود مانده است.
* کاهش قیمت نفت بسیاری از تولیدکنندگان آمریکا را تحت فشار
گذاشته است
تسنیم:
آیا کاهش شدید قیمت نفت تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا را تحت فشار گذاشته است؟
مروتی :
حتما همین طور است که کاهش قیمت نفت بسیاری از تولیدکنندگان آمریکا را تحت فشار
گذاشته است[2]. (لینک) به خصوص بلافاصله بعد از اجلاس اوپک در دو ماه پیش که
اوپک تصمیم به کاهش تولید نگرفت طی چند روز در مجموع 75 میلیارد دلار از ارزش
بازار شرکتهای نفتی عمده آمریکا کاهش یافت[3]. (لینک) به خصوص شرکتهایی که بیشتر در زمینه نفت شیل سرمایه گذاری می
کنند مثل شرکت کانتیننتال ریسورزز که بیشتر در ایالت داکوتای شمالی به استخراج نفت
شیل می پردازد لطمه بیشتری خوردند و 20 درصد از ارزش بازار این شرکت در چند روز کم
شد[4]. (لینک) جالب است که توجه کنیم در طول 6 ماه اخیر شاخص شرکتهای بورسی فعال در
انرژی آمریکا حدود 18درصد کاهش داشته است در حالی که شاخصهای کلی بازار حدود 5
درصد رشد داشته اند. در این میان شرکتهایی که بیشتر در حوزه شیل متمرکز بوده اند
حدود 20 درصد از شاخص کلی شرکتهای انرژی ضعیف تر بوده اند. این یعنی که وضع همه
شرکتهای نفتی بدتر شده ولی شرکتهایی که در حوزه شیل بوده اند وضعشان به مراتب بدتر
بوده است. بسیاری از شرکتهای کوچکتر نفتی هم در آستانه تعطیلی قرار گرفته اند ولی
برای اینکه چاههای زیادی بسته شوند باید قیمتها به حدود 30 دلار برسد[5].
(لینک)
ناگفته
نماند که در مجموع دولت آمریکا از کاهش قیمت نفت خوشحال است چرا که کاهش قیمت نفت
مستقیما در قیمت بنزین منعکس می شود. بیش از 250 میلیون خودرو در آمریکا وجود دارد
و تک تک رانندگان این خودروها از نفت ارزان منتفع می شوند لذا دولت آمریکا عموما
مایل است در حد ممکن برای جلب رضایت عمومی و در خلاف تمایل شرکتهای معظم نفتی در
راستای کاهش قیمت نفت حرکت کند.
شاخص حوزه
انرژی درمقایسه با شاخصS&P500 کل بازار
تسنیم: پس
چرا با کاهش قیمت نفت تولید نفت آمریکا کاهش نداشته است؟
مروتی:
چندین دلیل بر این امر وجود دارد. مهم ترین آن درک این مساله است که هزینه سرمایه
گذاری اولیه قابل بازیابی نیست لذا آن شرکتی که حفاری را انجام داده به تولید
ادامه خواهد داد ولی می توان امیدوار بود که مجددا سرمایه گذاری نکند!! معمولا یک
«قیمت سر به سر» برای به صرفه شدن استخراج هر میدان نفتی محاسبه می شود که نشان می
دهد برای اینکه یک پروژه نفتی به صرفه باشد قیمت نفت حداقل چقدر باید باشد. اگر
قیمت نفت از این عدد پایین تر بود سرمایه گذاری را اصلا شروع نمیکنند. این عدد
برای انواع مختلف نفت شیل بسته به شرایط جغرافیایی و زمین شناسی متغیر است و برای
اکثر آنها بین 40-80 دلار است. این قیمت سر به سر برای یک پروژه با سرشکن کردن
هزینه سرمایه گذاری و هزینه های جاری محاسبه می شود. چند ماه پیش بانک «سیتی»
تحلیلی برای هزینه سربهسر همه پروژه های عمده نفتی آمریکا و سایر نقاط جهان تهیه
کرده بود که نشان میداد توزیع این هزینه ها در آمریکا و جهان چگونه است.
«هزینه
سربه سر» برای پروژه های عمده نفتی در آمریکا بین 50 تا 80 دلار است. منبع: سیتی
گروپ
برای
روشن شدن موضوع فرض کنید سرمایه گذاری لازم برای استخراج از یک چاه شیل 5 میلیون
دلار باشد و برای هر بشکه تولید هم 40 دلار هزینه جاری لازم باشد. در این صورت و
با سرشکن کردن هزینه اولیه سرمایه گذاری ممکن است برای اینکه حفر یک چاه نفت به
صرفه باشد لازم باشد که قیمت نفت بالای 60 دلار باشد یعنی اگر قیمت نفت زیر 60
دلار باشد سرمایه گذاری را شروع نکنند. حال اگر بعد از صرف هزینه بسیار و حفاری
چاه، قیمت نفت به 50 دلار سقوط کرد رها کردن چاه بهترین راه نیست چرا که عدم تولید
به معنای آن است که همه سرمایه گذاری 5 میلیون دلاری هدر شده است. در صورت ادامه
تولید در عین حال که شرکت تولیدکننده نفت نمی تواند همه هزینه سرمایه گذاری را
جبران کند ولی بالاخره به ازای هر بشکه تولید 40 دلار هزینه می کند و 50 دلار آن
را می فروشد و لذا به ازای هر بشکه 10 دلار سود میکند. اگرچه در مجموع کل پروژه
ضررده خواهد بود ولی ضرر آن کمتر از آن است که سرمایه گذاری صرف شده برای حفاری را
رها کند و برود. البته ممکن است قیمت نفت آن قدر پایین بیاید که کفاف هزینه جاری
استخراج هر بشکه نفت را هم ندهد یعنی مثلا قیمت نفت 30 دلار بشود که در آن صورت
واضح است که باید تولید را متوقف کند.
از سوی
دیگر بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه شیل از مدتها قبل قراردادهای اجاره دکلهای
حفاری را میبندند یا برای کسب مجوز استخراج و اجاره زمین و ... هزینه میکنند. در
این حالت ممکن است شما ببینید که یک شرکت مثلا در زمانی که قیمت نفت به 50 دلار
رسیده تازه حفاری را شروع می کند و ممکن است این احساس اشتباه ایجاد شود که سرمایه
گذاری دارد الان رخ میدهد. در حالی که در واقع سرمایه گذاری مدتها قبل و زمانی رخ
داده است که قرارداد اجاره دکل حفاری بسته شده است و جریمه فسخ این قراردادها به
اندازه ای هست که شرکتها را مجبور می کند به فعالیت ادامه بدهند.
از طرف
دیگر باید در نظر داشت که با توجه به یادگیری شرکتهای فعال در حوزه شیل و تجربه ای
که در ده سال اخیر کسب کرده اند آنها میتوانند با سرعت و دقت بیشتری حفاری کنند و
در نتیجه هزینه متوسط استخراج از این منابع در گذر زمان کاهش چشمگیری داشته است و
این خود از اثرات بالا بودن قیمت نفت در چند سال اخیر است.
- بعید
است قیمت نفت از سطوح فعلی پایین تر برود
- قیمت
نفت به این زودی به رقمهای بالای 70-80 دلار نخواهد رسید
تسنیم:
قیمت نفت تا کجا پایین خواهد آمد و چه زمانی قیمت دوباره بالا خواهد رفت؟
اگر
بحرانی رخ ندهد بعید می دانم قیمت نفت از سطوح فعلی پایین تر برود ولی ممکن است تا
چند ماهی قیمتها درهمین حدود فعلی باقی بماند و بعد با یک شیب ملایم به تدریج رشد
کند ولی به این زودی به رقمهای بالای 70-80 دلار نخواهد رسید. مدیرعامل بریتیش
پترولیوم پیش بینی کرده بود که بازار نفت حدود 3 سال قیمتهای حدود 60 دلار را
تجربه خواهد کرد و تا مدتهای طولانی قیمت بالای 100 دلار را نخواهیم دید[6].
(لینک) همان گونه که قبلا گفتم همین الان هم تمایل به سرمایه گذاری جدید به
شدت کم شده و تعداد دکلهای حفاری در میادین شیل آمریکا کاهش داشته است. با توجه به
اینکه چاههای نفت شیل افت تولید زیادی دارند اگر حفاریها کاهش بیابد بعد از چند
ماه سطح تولید این میادین به مقدار زیادی افت خواهد کرد و آن وقت است که قیمتها به
تدریج می تواند زیاد شود. یکی دو هفته پیش شرکت معروف گلدمن ساکس پیش بینی کرده
بود که تولید نفت در میادین غیرمتعارف آمریکا از 6 ماه دیگر شروع به افت خواهد کرد
و از آن زمان است که احتمالا قیمتهای نفت کم کم افزایش بیابد[7]. (لینک) جالب است که بدانید در آمریکا همه تولید نفت توسط شرکتهای خصوصی صورت
می پذیرد و به دلیل دقت زیادی که برای دریافت مالیات از این شرکتها وجود دارد،
اطلاعات تولید آنها با دقت بسیار خوبی برای عموم قابل دسترس است. مثلا ایالت
داکوتای شمالی آمریکا یکی از موارد جالب توجه است که تا سال 2005 کمتر از 100 هزار
بشکه در روز نفت تولید می کرده است که اینک به بیش از 1.2 میلیون بشکه در روز
رسیده و اکثر آن از میادین شیل است. اطلاعات مربوط به تولید ماهیانه در این ایالت
به تفکیک هر چاه در وب سایت دولت ایالت داکوتای شمالی موجود است[8]. (لینک)
تولید
نفت در داکوتای شمالی (محور چپ) از کمتر از 0.1 میلیون بشکه به 1.2 میلیون بشکه
رسیده است.
همین طور
هر دکل حفاری که در حال فعالیت باشد باید مجوز دریافت کند که اطلاعات آن هم در وب
سایت مربوطه[9] (لینک) قابل دسترسی است. شرکتهای تخصصی هم وجود دارند که همین اطلاعات را
برای نواحی مختلف جمع آوری میکنند[10].
(لینک) یعنی با بررسی های فنی می توان محاسبه کرد که با توجه به افت فشار
چاههای این ناحیه چه تعدادی دکل حفاری باید در آنجا مشغول به کار باشند تا سطح
تولید این ایالت ثابت بماند. با رصد کردن پیوسته این وب سایتها و امثال آن برای
سایر نواحی میتوان دریافت که چه زمانی رشد تولید نفت در آمریکا متوقف شده و روند
نزولی به خود می گیرد. به این ترتیب می توان تا حد خوبی رفتار این تولیدکنندگان را
پیش بینی کرد. این کاری است که بانکهای بزرگ و شرکتهای نفتی انجام میدهند.
ناگفته
نماند که رفتار بخش عمده ای از تولیدکنندگان نفت را نمی توان به این راحتی پیش
بینی کرد. عموما رفتار کشورهای تولید کننده نفت مثل عربستان، ونزوئلا یا روسیه
الگوهای پیچیده تری دارد و لزوما از منطق اقتصادی صرف تبعیت نمی کند. از سوی دیگر
پیش بینی اوضاع اقتصادی جهانی و اینکه فلان کشور وارد رکود می شود یا خیر تقریبا
غیرممکن است. از این رو هیچ وقت نمی توان با قطعیت در مورد آینده بازار نفت صحبت
کرد. مثلا ممکن است یک طوفان باعث لطمه زدن به سکوهای نفتی در خلیج مکزیک شده و
قیمت مدتی بسیار زیاد شود. مشابهاً ممکن است یک بحران اقتصادی باعث کاهش تقاضا در
یک مصرف کننده عمده شود و قیمتها از این هم کمتر شود. مثلا بحران جنوب شرقی
آسیا در اواخر دهه 90 قیمت نفت را به 8 دلار در بشکه هم رسانده بود. با این وجود
آنچه مسلم است اینکه به شرط باقی ماندن ثبات نسبی بازارها و اقتصاد جهانی، تعدادی
از تولید کننده های پرهزینه به تدریج از بازار خارج شده و پس از چند ماه قیمتها
آرام آرام افزایش خواهند یافت ولی در بلندمدت قیمت نفت چندان بیش از 70-80 دلار
نخواهد شد چرا که دوباره تولیدکننده های عمده شیل را وارد بازار خواهد کرد. از
طرفی هم قیمت از 50 دلار چندان پایین تر نخواهد رفت مگر اینکه تحولات تکنولوژیک
عمده ای در فرایند استخراج نفت رخ دهد.
منبع:
تسنیم