پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)-عربستان تا چه زمانی قادر به ادامه
دادن کاهش قیمت نفت خواهد بود؟ علیرغم تأثیرات مطلوب کاهش بهای نفت خام برای مصرفکنندگان
و صنایع کشورهای اروپایی و آمریکایی؛ اما کاهش قیمت در دراز مدت میتواند رکود
اقتصاد جهان را دامن بزند.
مقدمه
بازار جهانی
انرژی در ماه گذشته شاهد شدیدترین افت قیمت نفت در چندین سال گذشته بوده است. در
واقع کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه کویت و عربستان سعودی با افزایش عرضه
و ارائه تخفیفهای ویژه، شیب سقوط آزاد نفت را تندتر کردهاند. با ادامه این سیاست
نفتی از سوی عربستان، بهای هر بشکه نفت اوپک به کمتر از 60 دلار سقوط کرد، این
درحالی است که اواسط تابستان سال جاری قیمت هر بشکه نفت بشکهای حدود 115 دلار
بود. همزمانی این رویداد با مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران و 5+1 و همچنین مناقشات روسیه با غرب، حکایت از ریشههای سیاسی این
کاهش قیمت دارد. بهویژه این موارد با سفر عجیب وزیر خارجه عربستان به وین و دیدار
با جانکری وزیر خارجه امریکا در فرودگاه این شهر، مصادف گردید و درست پس از این
ماجرا عربستان اقدام به افزایش صادرات نفت کرد که بهتبع آن کاهش نرخ نفت در بازارهای
جهانی بهوجود آمد. اینک این سوال مطرح است که؛ کدام دلایل سیاسی و اقتصادی میتواند
این کاهش قیمت و رویکرد عربستان را توجیه نماید؟ و این امر چه تأثیراتی بر خود
عربستان برجای خواهد گذاشت؟ پاسخ به این پرسشها نشان خواهد داد که این روند کاهش
تا چه میزان طبیعی و یا ساختگی است و اینکه به لحاظ زمانی تا چه هنگام از سوی
عربستان قابل تداوم است.
زمینههای سقوط
قیمت نفت
کشور عربستان،
با تکیه بر یکپنجم از کل ذخایر نفت جهان (برطبق آمار منتشر شده در ژانویه 2013،
ذخایر نفتی این کشور معادل با 265 بیلیون بشکه بوده و ظرفیت تولید بیش
از 10 میلیون بشکه نفت را دارد)، یکی از بزرگترین صادرکنندگان فرآوردههای
نفتی جهان بهشمار میرود (1). اقتصاد این کشور نیز به شدت به
صادرات نفت وابسته است، بهگونهای که صادرات نفت توسط شرکت دولتی آرامکو حدود 90
درصد از درآمد سالانه این کشور را تشکیل میدهد. با توجه به این توضیحات بدیهی است
که عربستان سعودی یکی از بازیگران اصلی بازار نفت جهانی بهشمار رود. متأثر از
منابع فوق، سیاستهای نفتی این کشور همواره بر کسب سهم بیشتر از بازار با تکیه بر
فروش بیشتر و قیمت کمتر استوار بوده است. در عمده موارد گذشته، عربستان با افزایش
تولید خود فشار کاهش قیمتها را بهسایر کشورهای عضو اوپک تحمیل کرده و
تولیدکنندگان را در شرایط سخت قرار داده است. همانند رویکردی که این کشور در دوران
جنگ تحمیلی برای تحت فشار قرار دادن ایران برگزیده بود. اما حرکت اخیر سعودی که با
تغییر فرمول فروش نفت خود و کاهش بهای رسمی نفت صادراتی عملا شرایط را برای کاهش
بیشتر بهای نفت در بازار جهانی فراهم کرده است، واجد ابعاد گوناگون سیاسی و
اقتصادی است.
به گونهای که
عربستان در نشست اخیر اوپک بر ثابت ماندن سقف تولید نفت پافشاری ویژهای نمود، بهگونهای
که به سرعت قیمت متوسط هر بشکه نفت حدود پنجاه درصد کاهش یافت. البته قیمت نفت به
دلایل متعدد اقتصادی در سیر نزولی خود قرار داشت چراکه افزایش تولید نفت شیل
آمریکا از یکسو و افزایش عرضه نفت ایران و لیبی نسبت به سالهای قبل از سوی دیگر
با کندترشدن رشد اقتصادی کشورهایی مانند چین همراه شده است و درنتیجه بازار با
مازاد عرضه نفت روبهرو شد. لذا بیتردید تحلیل بازار جهانی آشکار میسازد که روند
سقوط قیمت نفت، کاملا آشکار و قابل پیشبینی بوده است. ولیکن آنچه این روند کاهش
را سرعت بخشیده و تکانه شدیدی به بازار وارد کرد تصمیمات سیاسی- نفتی عربستان
بود. شواهد نشان میدهد که این اقدام عربستان، کاملا آگاهانه و مبتنی بر یک تصمیم
سیاسی و غیراقتصادی بوده است.
رویکرد عربستان
برای ادامه تولید در سطح پیشین و تحمل کاهش قیمتها، یک توجیه ظاهری دارد و آن
اینکه؛ کاهش قیمتها، باعث میگردد تا تولید نفت از منابع نامتعارف شیل (توسط
کشورهایی نظیر آمریکا و کانادا) کاهش و تولیدکنندگان نفت شیل از بازار انرژی به
حاشیه بروند. چراکه در سه سال گذشته
تولید نفت شیل آمریکای شمالی از دو میلیون بشکه به حدود ٦ میلیون بشکه در روز
رسیده است، بهگونهای که گفته میشود نفت و گاز شیل شکل بازی را در عرصه انرژی
دنیا تغییر داده و این ادعا وجود دارد که آمریکا بهخاطر تکیه بر منابع فراوان شیل
و نیز در اختیار داشتن فناوری استخراج این نوع نفت و گاز، نهتنها چشمانداز
اقتصادی مثبتی را برای خود رقم زده است، بلکه میرود تا مناسبات انرژی دنیا را
تغییر دهد و تأثیرات امنیتی، سیاسی و اقتصادی مهمی را برجای گذارد. لذا پیشبینی
میشود که با فراگیرتر شدن بهرهگیری از این فناوری، ظرفیت تولید نفت در آمریکا از
ظرفیت تولید عربستان هم بیشتر شود. البته لازم به ذکر است که؛ در اکثر تحلیلهای
صورتگرفته پیرامون استخراج نفت شیل، هزینه تکنولوژیهای استخراجی جدید بین 60 تا
80 دلار به ازای هر بشکه تعیین شده است. بنابراین، استخراج نفت و گاز شیل در
آینده در صورتی توجیه اقتصادی خواهد داشت که قیمتهای نفت همچنان بالای 100 دلار
به ازای هر بشکه باقی بماند. ایالات متحده و عربستان سعودی زمانی کم و بیش
نوسانات قیمت جهانی نفت را تعیین میکردند. ایالات متحده خواهان قیمتهای نهچندان
بالا و عربستان سعودی خواهان قیمتهای نهچندان پایین بود (2). اما اینبار به
دلیل مواضع مشترک در برابر جمهوری اسلامی و لزوم شکستن مقاومت سیاست خارجی نظام در
پرونده هستهای، مواضع دو کشور درباره کاهش قیمت نفت بهم نزدیک شده است.
اهداف راهبردی
سعودی و آمریکا
لذا با استدلال
فوق عربستان، افزایش تولید و کاهش قیمت نفت را توجیه کرده و این موضع را در بلند
مدت بهنفع اوپک ارزیابی میکند. «النعیمی» وزیر نفت عربستان نیز منکر وجود هرگونه
توطئهای از سوی این کشور در کاستن از قیمت نفت شد و ادعا کرد که تصمیم عربستان
برای کاهش قیمت نفت بر اساس «اقتصاد» بوده است و به دنبال فلجکردن اقتصاد روسیه
و ضرر به ایران نیست.
اما برخلاف
ادعای مقامات عربستانی باید گفت که؛ اتخاذ این سیاست نفتی کاملا در هماهنگی با
ایالات متحده آمریکا صورتگرفته است. دو کشور علیرغم سیاستهای متفاوت نفتی، اما
برای حصول نتایج مطلوب خود درقبال ایران و روسیه حاضرند تاحدی از منافع نفتی خود
البته در کوتاه مدت چشم بپوشند. اما این اهداف و نتایج مطلوب را میتوان در گزارههای
ذیل مورد اشاره قرار داد:
1- سیاستهای نفتی ایران و عربستان در عمده موارد در تضاد با هم
قرار داشتهاند و متأسفانه دیپلماسی نفتی دولت اینبار نتوانست با ایجاد اجماع در
برابر عربستان، قاطعانه از منافع ملی جمهوری اسلامی دفاع نماید. آنهم در شرایطی
که کشور در نقطه اوج مذاکرات هستهای قرار دارد و توانمندی اقتصاد داخلی و افزایش
ظرفیتهای درونی کشور به عنوان عاملی اساسی در استواری تیم مذاکراه کننده با 5+1
نقش ایفا میکند. از طرف دیگر جهت تنظیم یک بودجه متعادل و بدون کسری، قیمت نفت در
بازار نباید از عدد معینی پایینتر رود و طبق محاسبات رقم مطلوب ایران عددی دربین
100 تا 140 دلار میباشد. بر همین مبنا عربستان
سعودی در کنار رژیم صهیونیستی به عنوان مخالفان اساسی در مذاکرات هستهای، نهایت
تلاش خود را برای شکست مذاکرات و تضعیف نقش منطقهای جمهوری اسلامی ایفا میکنند،
بدینگونه که: رژیم صهیونیستی با استفاده از لابیهای
سیاسی در پایتختهای اروپایی و آمریکایی و عربستان سعودی با به راه انداختن جنگ
نفت علیه جمهوری اسلامی.
2- اصرار سعودی بر عدم کاهش تولید نفت و کمکردن قیمت آن با
هماهنگی واشنگتن، البته سیاستی برای افزایش فشار بر روسیه نیز بهشمار میرود.
روسیه بیش از یکسال است در موضوع اوکراین و سوریه در برابر سیاستهای غرب قرار
گرفته است و تلاش دارد دوباره به جایگاهی برتر در مناسبات جهانی دست یابد و به همین
دلیل با تحریمهای اقتصادی آمریکا و اروپا مواجه شده است. همزمانی تحریمهای غرب
و نیز کاهش قیمت نفت با توجه به وابستگی اقتصاد روسیه به فروش نفت و گاز، باعثگردیده
تا ارزش روبل روسیه بهشدت کاهش یابد. درآمد نفتی تقریبا 45 درصد بودجه این کشور
را تامین میکند و دولت روسیه در تنظیم بودجه سال 2015 قیمت نفت را بالای 100 دلار
در هر بشکه فرض کرده است.
3- یکی از اهداف دیگر عربستان را میتوان تلاش این کشور جهت تقویت
نقش منطقهای خود ارزیابی نمود. درباره سوریه، عربستان سعودی انتظار داشت که
ایالات متحده علیه بشار اسد وارد مناقشه نظامی شود.
اینک رویکرد نفتی عربستان حتی میتواند
فشاری به آمریکا تلقیگردد تا این کشور را به مواضع جنگطلبانه سعودی نزدیکتر
سازد. کاهش قیمت نفت برای دولت شیعه عراق نیز که در حال جنگ با تروریسم داعش است،
ناتوان کننده خواهد بود. عراق که نیازمند بودجه عظیمی برای جنگ با داعش و همچنین
بازسازی کشور است، نیازمند نفت حداقل 110 دلاری است. در شورای همکاری خلیج فارس
نیز، بیشترین زیان را عمان خواهد دید که مستقل از کشورهای عربی، روابط مطلوبی با
ایران دارد. فشار کاهش نفت به سایر اعضای شورای همکاری نیز در جهت تقویت موضع
پدرسالارانه سعودی نتیجه خواهد داد.
4- در کنار ایجاد ضرر برای روسیه و ایران که از اثرات رویکرد
افزایش تولید عربستان است، هدف دیگر عربستان اعمال قدرت بر سایر اعضای اوپک است.
اکثر کشورهای صادرکننده نفت، اقتصادی متکی بر درآمدهای نفتی دارند و طبیعتا با
کاهش قیمت نفت و کاهش درآمدهای ارزی، با مشکلات جدی اقتصادی دست به گریبان خواهند
شد. بر اساس گزارش وزارت انرژی آمریکا، کشورهای عضو اوپک به دلیل کاهش قیمت نفت در
سال آینده 446 میلیارد دلار زیان خواهند کرد، به عبارتی آنها 36 درصد از درآمدهای
نفتی خود را در مقایسه با سال جاری از دست خواهند داد.
تدوام جنگ نفت
با توجه به
موارد فوق، واضح است که سیاست کاهش قیمت نفت و اصرار عربستان بر این امر در یک
مقطع زمانی خاص اتفاق افتاده و مواضع متناقض انرژی عربستان و آمریکا در یک نقطه
اشتراک سیاسی، بههم متصل شدهاند. امریکا بیتردید از کاهش قیمت نفت متضرر خواهد
شد. اما ضرر آمریکا در صورتی محقق خواهد شد که این کاهش قیمت در میانمدت و
بلندمدت تداوم یابد و استخراج نفت شیل را پرهزینه و فاقد مزیت اقتصادی نماید.
چراکه طبق نظر کارشناسان با توجه به شرایط خاص ذخایر نفتی شیل و نیز طرح توسعه
میادین در آمریکای شمالی، کاهش کوتاهمدت قیمت نفت، ضرر چندانی را متوجه شرکتهای
نفتی نکرده و میزان تولید نفت شیل را نیز کاهش نمیدهد. ولیکن در این فاصله بهزعم
سیاستمداران ایالات متحده کاهش قیمت نفت ایران را در مذاکرات هستهای مجبور به
دادن امتیازهای دلخواه غرب مینماید و روسیه را نیز در موضوع اوکراین تحت فشار
قرار خواهد داد. بنابراین همگرایی خاصی میان سیاستهای نفتی غرب و عربستان در
کوتاهمدت اتفاق افتاده است که این همگرایی اینک در خدمت همگرایی استراتژیک و بلندمدت
دو طرف در قبال جمهوری اسلامی قرار گرفته است. البته واضح است که این شرایط صرفا
در کوتاهمدت قابل تداوم است و آن بخش از کاهش قیمت نفت که متأثر از سیاستهای
مخرب عربستان است، ادامه نخواهد یافت و قیمت نفت مجددا افزایش مییابد. اما از طرف
دیگر نباید انتظار داشت که به جهت ساختارهای بازار جهانی انرژی و همچنین شرایط
آتی عرضه و تقاضا نفت مجددا به کانال صد دلاری باز گردد.
تبعات اقتصادی-
سیاسی جنگ نفت برای عربستان
سیاستهای نفتی
عربستان سعودی، همچنان که به دلایل متعدد جهانی و منطقهای یک رویکرد کوتاهمدت
است، در درون سعودی نیز موجب تحمیلشدن فشارهای اقتصادی زیادی میشود و همین امر
نیز فشار مضاعفی بر خاندان حاکم بر این کشور ایجاد میکند تا در میانمدت سیاست
فوق را رها سازند. سؤالی که پیش میآید این است که عربستان تا کجا میتواند روند
نزولی قیمت نفت را بدون متحملشدن مشکلات داخلی، تحمل کند. ماه گذشته صندوق بینالمللی
پول هشدار داد که عربستان در سال 2015 میلادی با کسری بودجه 1.4 درصدی مواجه خواهد
شد. اما درحال حاضر سران این کشور این پیام را میفرستند که برای قیمت
پایین نفت آماده و حتی میتوانند یک یا دو سال نفت 60-70 دلاری را تحمل کنند. اما
واقعیت اینست که؛ 90 درصد درآمد عربستان از طریق فروش نفت تأمین میشود و
این کشور برای داشتن یک بودجه متوازن نیاز به قیمت 90 دلاری نفت دارد. لذا کاهش
قیمت نفت سبب کسری بودجه عربستان شده و این کشور برای جبران کسری بایستی از 750
میلیارد دلار ذخیره ارزی خود برداشت کند (3). همچنین گفته میشود: کاهش قیمت نفت
در هفتههای اخیر باعث شده است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سالانه 350
میلیارد دلار ضرر کنند و بورسهای عربی نیز با سقوط ارزش سهام مواجه شوند. حتی
روند ریاضت اقتصادی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس آغاز شده، به طور مثال دبی به
دنبال افزایش قیمت برق بوده و کویت نیز به فکر کاهش یارانه سوخت و دیگران به دنبال
اعمال مالیاتهای گستردهتر هستند. موسسات مالی جهانی گزارش دادهاند که؛ کشورهای
عمان و بحرین بیشترین تأثیر را از کاهش قیمت نفت خواهند دید.
اما شاید
بیشترین تبعات پدیده کاهش قیمت نفت را باید در حوزه اقتصاد سیاسی و شکلگیری جنبشهای
اعتراضی در کشورهای عربی جستجو نمود، امری که از قضا خاندانهای حاکم در این
کشورها بیشترین حساسیت را در این مورد از خود نشان میدهد. به عنوان مثال گفته میشود:
کشورهای عربی خلیج فارس در خلال سالهای 2000 تا 2014 ، میزان 547 میلیارد دلار
برای جلوگیری از شورشهای اجتماعی و فوران خواستهای اقتصادی و سیاسی مردم هزینه
نمودهاند. کشورهای نفتخیز عربی تا حد زیادی مجبور بودهاند مانند دیگر کشورها بهمنظور
همگامشدن با فرایند جهانیسازی، سیاستهای تعدیل اقتصادی را دنبال کنند. ولیکن از
طرف دیگر با خواستهای دموکراتیک مردمی نیز مواجه بودهاند، که البته حکام عربی
نظیر خاندان سعودی همواره ثبات سیاسی فزایندهای را متکی بر سرکوب و اقتدارگرایی
ایجاد کردهاند. لذا در این میان کاهش قدرت دولتهایی چون عربستان برای تامین
اقتصادی جامعه و رفاه اقتصادی مبتنی بر دولت رانتی، میتواند زمینهساز بروز
نارضایتیهای مردمی در کشورهای عربی گردد. مواجه عربستان با خواستهای دموکراتیک
مردم و نیز تقاضاهای به حق شیعیان در مناطق شرقی این کشور و یا مشروعیتزدایی
گسترده از خاندان حمد در بحرین و ... جوامع این کشورها را در حالتی از انفجار قرار
داده است که ضعف اقتصادی حاکمیت بهسرعت آنرا تبدیل به انقلابی مردمی میسازد.
لذا از این
منظر نیز عربستان نمیتواند دامنه زمانی اصرار خود برای کاهش قیمتها را چندان
طولانی نماید، چراکه هم باعث تشدید بحرانهای داخلی در این کشور میگردد و هم
کشورهای نفتی و قدرتهای منطقهای را به تلاش برای ایجاد موازنهای بر ضد عربستان
تشویق میسازد. چه اینکه جنگافروزی و ترویج افراطگری توسط عربستان با تکیه بر
دلارهای نفتی امروزه مورد توافق عمده کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی میباشد.
جمعبندی
کاهش قیمت نفت
در مقطع فعلی اساسا از دو دلیل عمده نشأت میگیرد: افزایش تولید نفت در عربستان و
نیز افزایش تولید نفت نامتعارف (شیل) در آمریکای شمالی. با توجه به این پرسش اصلی
که؛ با توجه به تبعات کاهش قیمت نفت، عربستان تا چه زمانی قادر به ادامه دادن کاهش
قیمت نفت خواهد بود؟ باید تذکر داد که؛ علیرغم تأثیرات مطلوب کاهش بهای نفت خام
برای مصرفکنندگان و صنایع کشورهای اروپایی و آمریکایی؛ اما کاهش قیمت در دراز مدت
میتواند رکود اقتصاد جهان را دامن بزند. از طرف دیگر سیاستهای نفتی عربستان و
آمریکا اساسا با هم در تضاد هستند، آمریکا با توجه به هزینههای بالای استخراج نفت
شیل، قیمت بالای نفت را مطلوب میداند و عربستان که همواره کسب سهم بیشتر از بازار
را مدنظر دارد، کاهش قیمتها را مطلوب ارزیابی میکند. نهایتا کاهش قیمتهای نفت
به حد فعلی مورد اعتراض عمده کشورهای عضو اوپک نیز میباشد. جنگ نفت راهافتاده،
ضربهای به ایران و روسیه برای کسب نتایج مطلوب سیاسی غرب است. لذا کاهش قیمت
فعلی، که با توافق امریکا و عربستان ایجاد شده است، اساسا موضعی مقطعی است، که نمیتواند
در بلند مدت تداوم داشته باشد.
منبع: تبیین
موضوعات مرتبط: نفت - بازار نفت - اخبار اقتصادی - تحلیل اخبار