پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- سوم آذرماه موعدی است که شمارش معکوس
برای اعلام نتایج مذاکرات آغاز شده است و بدون تردید به نتیجه رسیدن یک سال چانهزنی،
اقتصاد را وارد فضای تازهای خواهد کرد؛ فضایی که از یک سو امیدبخش و از سوی دیگر
نگرانکننده است.
به گزارش شبکه
خبری اقتصاد ایران ایران اکونا این روزها تاریخ کشور و انقلاب روزهای سرنوشت سازی
را میگذراند، مذاکرات هستهای و شمارش معکوس برای سوم آذرماه که نتایج یک سال
مذاکره و رفت و آمد تیم مذاکره کننده هستهای با 1+5 را قرار است به ثمر رسانده و
تقابل دو سویه را تبدیل به تعاملی کند و هر دو طرف از مواهب آن بهره شوند.
در عین حال و
علی رغم اینکه فردا روز موعود برای به نتیجه رسیدن توافق جامع هستهای اعلام میشود
تحلیلگران سناریوهای مختلفی را برای مذاکرات پیش بینی میکنند، رسیدن به توافق و
رفع تحریم ها که بدون تردید گشایشهایی را در تجارت و اقتصاد ایجاد خواهد
کرد، تمدید دوباره مذاکرات و ادامه گفت و گوها در ماهها و شاید حتی روزهای آینده؛
و سناریویی که ممکن است حتی به عدم توافق منجر شود.
سیاستهای
اقتصاد مقاومتی در این بین راهبردی است که در هر سه حالت باید در دستور کار باشد،
زیرا بر کسی پوشیده نیست که راه صلاح و سعادت کشور از لغو تحریمها نمیگذرد، حتی
اگر طرفهای مذاکره کننده بپذیرند تمام تحریمهای اقتصادی را یکجا باطل و لغو کنند
اقتصاد ایران باید برای نجات بیش از هر چیز به درون خود بنگرد.
این واقعیتی
است که تا وقتی بند ناف اقتصاد از شریانهای نفتی جدا نشود، مشکلات ساختاری اقتصاد
و در راس همه رکود تورمی گریبان کشور را رها نخواهد کرد. نکتهای که در سیاستهای
اقتصاد مقاومتی نیز بر آن تاکید شده است.
اما رویکردی که
بعضا در دولت مشاهده میشود ، مانند اظهارات اخیر وزیر نفت درباره «دو برابر شدن
فروش نفت در صورت لغو تحریمها» و بالطبع سرازیر شدن دلارهای نفتی، نیاز به هزینه
کردن دلارها و گشودن دروازههای کشور برای واردت، راهی نیست که کشور و اقتصاد خسته
و خمیده را به سر منزل مقصود رهنمون کند.
در عین حال از
زمان شروع مذاکرات، آمد و شد شرکتهای خارجی به کشور افزایش یافته و همه به شدت و
دقت تمام در حال رصد کردن فضای مذاکرات هستند تا چنانچه تحریمها لغو شد، از
امتیازات حضور در بزرگترین بازار خاورمیانه که وسعتی به بزرگی 70 میلیون نفر دارد،
جا نمانند.
شاهد آنکه چند
روز قبل شبکه تلویزیونی صدای آمریکا گفت و گویی را با یک جوان کارآفرین آمریکایی
پخش و عنوان کرد تمرکز فعالیت او خاومیانه است. این فعال اقتصادی در گفت و گو با
صدای آمریکا عنوان می کرد در سفری که اخیرا به ایران داشته هواپیما پر از سرنشینان
خارجی بوده که برای ارزیابی بازار ایران و مذاکره به کشور ما سفر میکردهاند. او
به صراحت در این برنامه تلویزیونی گفت «دیگران منتظر نمی مانند تا ما اول وارد
بازار ایران شویم و بعد آنها بیایند، بنابراین باید زودتر برای استفاده از ظرفیتهای
اقتصادی ایران اقدام کرد».
طی یک سال
گذشته اخبار بسیاری از آمد و شد شرکتهای خارجی و به خصوص غربی به ایران منتشر شده
است. خبرها حتی حاکی از آن است که برخی شرکتهای آمریکایی برای عقب نماندن از
قافله اقدام به خرید و گشایش دفتر در ایران کردهاند، اما واقعا شرکتهای خارجی
برای ورود به اقتصاد ایران کدام بخش را هدف قرار دادهاند؟
مدیران اقتصادی
برای حضور شرکتهای خارجی در بازار بزرگ کشور چه شروطی را تعیین کردهاند؟ و در
ازاء آنچه از ظرفیتهای اقتصاد کشور در اختیار آنان قرار خواهند داد قرار است چه
امتیازاتی مطالبه کنند. آیا اشتیاق خارجیها برای بازار ما ناشی از همین خلاء و بیبرنامگی
نیست؟
در صورت رسیدن
به توافق جامع برنامه اقتصاد ما برای تحولاتی که در نرخ ارز رخ خواهد داد، چیست؟
آیا شتاب زدگی
این گشایش در درآمدهای نفتی و ارزی بار دیگر دروازههای کشور را به بهانههای
گذشته به روی انواع و اقسام کالاها به نفع تولید و اشتغال خارجی و بالعکس به زیان
کسب و کار داخلی نخواهد گشود؟ آنهم به بهانههایی واهی که در گذشته استدلال میکرد
اقتصاد ایران بیش از صادرات، واردتمحور است پس باید به نفع مصرف کننده به واردات
امتیاز داد و از رانت نرخ ارز ارزان سیرابش کرد تا ارزانی دروغین، مسکن وار فضا را
راضی کننده نگه دارد، هر چند به بهای از حرکت واماندن چرخ های از نفس افتاده تولید
تمام شود.
باید مشخص کرد
سیل تردد فعالان اقتصادی اروپایی، آمریکایی، آسیایی و ..که از سال گذشته آمد و رفت
به ایران را آغاز کردهاند دقیقا خواستار ورود به کدام بخش از اقتصاد ایران است؟
آیا حاضرند تکنولوژی و دانش فنی خود را در اختیار کشور قرار دهند، سرمایهگذاری
کرده و خطوط تولید خود را به ایران بیاورند، یا اینکه فقط و فقط نفسشان برای
بازار مصرف بزرگ ایران بریده است؟
برای ورود شرکتهای
خارجی چقدر نیاز سنجی صورت گرفته تا این حضور پرکننده خلاءها باشد نه نابودکننده
داشتهها؟
مسئولان سیاست خارجی
از یک سال قبل تمام هم و غم خود را بر گشایش در تحریمها و رفع محدودیتهای اعمال
شده از سوی غرب گذاشتهاند اما در کمال تاسف به جز صنعت نفت که برای ترسیم چشم
اندازهای خود پس از تحریم همایشی را برگزار کرد، سایر بخشها بیشتر تماشاگر بودهاند،
و معلوم نیست اگر فردا تیم مذاکره کننده هستهای به توافق جامع وعده داده شده دست
یابد، برنامه مسئولان برای اقتصاد چیست و قصد دارند چه استراتژی را دنبال کنند؟
چگونه از دستاوردهای تحریم پاسداری کرده و از گشایش ایجاد شده برای پر و بال دادن
بیشتر به دستاوردها بهره ببرند و بالاخره نشان دهند از سالها فشار، تحدید و تحریم
چه آموختهاند و می خواهند اداره اقتصاد کشور از این پس چگونه باشد؟
اکنون شرایطی
فراهم شده تا با در نظر گرفتن فرصت ایجاد شده ناشی از اقبال گسترده شرکتهای
خارجی، مسئولان و دستاندرکاران به دور از ذوقزدگی و هیجان زده شدن، اقدام به
انتخاب و غربال آنهایی کنند که علاوه بر درنظر گرفتن منافع خودشان، حاضر به سرمایهگذاری
در ایران و به کار گیری نیروی کار ایرانی باشند. به عبارت دیگر حال که یکی از
احتمالات موجود، اصابت عرضه خارجی با تقاضای داخلی است، باید به نحوی برنامهریزی
و عمل کرد که در صورت لغو تحریمها، حلقه تولید تا مصرف به صورت یکپارچه تقویت و
بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی، محدودیتهای لازم برای ورود گسترده و بیضابطه
کالاهای ساخته شده خارجی به کشور وضع شود.
منبع : فارس