پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-اقتصاد کشور بیش و پیش از آنکه در انتظار لغو همه تحریمها
باشد که به حق انتظار بجایی است، منتظر اجرای آن ۲۴ بندی است که ۹ ماه پیش
با دستهای مبارکی امضا و ابلاغ شد. امروز اقتصاد مقاومتی همان نقطه سرخط است که
باید در صدر برنامهها باشد.
تیم هستهای
ایران در حالی برای دور پایانی مذاکرات با گروه 1+5 آماده می شود که همه چشمها به
تاریخ 3 آذر دوخته شده و در این بین اقتصاد بیش از همه برای یک توافق عزتمندانه
که در آن تمامی تحریمها لغو شود، چشم انتظاری می کشد.
بنا بر
اظهارات دولتمردان و غالب کارشناسان، طی دو سه سال اخیر بدترین دوران تحریم را پشت
سر گذاشته ایم که تاکنون سابقه نداشته است.تحریم همزمان نفتی و بانکی که علاوه بر
کاهش شدید فروش نفت کشور، تمامی مبادلات پولی و ارزی کشور با خارج مرزها را مختل
کرده و درمجموع درآمدهای ارزی سالانه کشور را به نقل از نوبخت معاون رئیس جمهور از
106 میلیارد دلار به حدود 26 میلیارد دلار کاهش داده است. تحریمهای کشتیرانی،
بیمه ای، بانک مرکزی، دارویی و غذایی اضلاع دیگر تحریم های ظالمانه علیه ایران در
چند سال اخیر بوده است.
حال پشت
میز مذاکره، قرار است توافقی صورت گیرد که در آن تمامی منافع جمهوری اسلامی ایران
حفظ شود، و شرط تیم ایرانی برای حصول این توافق حذف کامل تحریمها اعلام شده است
که به حق شرط درستی است و عزتمندی و استواری بر حقوق ملت را در تیم هسته ای ایران
در برابر زیادهخواهیها نشان می دهد. به امید آنکه این توافق توام با عزت و
حفظ منافع ایران محقق شود و گروه 1+5 با لغو تمامی تحریمها
سر تسلیم فرود آورد.
اما آیا
چشم انتظاری اقتصاد کشور با حصول توافق و لغو همه تحریمها به سر می آید یا اینکه
تازه بر می گردیم به نقطه صفر و یا به تعبیری نقطه سرخط؟
طی چهار
سال قبل از تشدید تحریمهای اخیر یعنی در سالهای 86 تا 90 هیچ خبری از این تحریمها
نبوده است، فروش آزاد نفت با قیمتهای آنچنانی و بدون مشکلی در مبادلات پولی و
بانکی درآمدهای ارزی کلانی را برای کشور به همراه داشته است طوری که سال 90 با 113
میلیارد دلار پول بی زبان نفت مواجه شدیم که نمی دانستیم با این همه دلار چه
کنیم.تاکید مکرر مسئولات دولت یازدهم بر درآمد نفت 700 میلیارد دلاری در دولت
گذشته نشان می دهد که قبل از تشدید تحریمهای اخیر، اقتصاد کشور دوران پرپولی را
پشت سر گذاشته و مشکلی به لحاظ درآمد زایی نداشته ایم.
با این
همه دلار؛ ولی مشکلات اقتصادی کشور بنابر اظهارات تیم اقتصادی دولت یازدهم، در آن
8 سال نه تنها حل نشد بلکه در برخی موارد تشدید هم شد. در باب اشتغال زایی که گفتهاند
سالانه 14 هزار شغل ایجاد کردیم. تورم و گرانی هم که در آن سالها بیداد می کرد و
دلار 3 تا 4 هزار تومانی از یاد نمی رود. مشکلات مسکن و ازدواج جوانان و غیره هم
که هنوز پابرجاست. پس چرا بدون تحریمهای سخت و با این همه دلار نفتی باز هم
اقتصاد از گرفتاریهای چند ده ساله رها نشد.
بار دیگر
این سوال را مطرح می کنم که آیا چشم انتظاری اقتصاد کشور با حصول توافق و لغو همه تحریمها به سر
می آید یا اینکه تازه بر می گردیم به نقطه صفر و یا به تعبیری نقطه سرخط؟ آیا لغو
تمام تحریمها شرط کافی برای سروسامان یافتن اقتصاد کشور هست یا شرط لازم؟
اگر قرار
بود که اقتصاد کشور تنها با لغو تمام تحریمها به سرمنزل مقصود برسد، پس چرا در در
تمام آن سالهای سرشار از دلارهای نفتی به مقصودش نرسید؟
تما حرف
نگارنده اینجاست که آیا دولت یازدهم برای مدیریت اقتصاد بدون تحریم برنامهای
دارد؟ یا قرار است باز هم مثل یک بچه پولدار، دور جدید ولخرجی را آغاز کنیم و
برگردیم به همان دوران تورم افسارگسیخته، بدون حل معضلات بیکاری و مسکن و ازدواج و
غیره؟ آنقدر که برای لغو تحریمها با هر ابزاری تلاش کردهایم، چقدر برای
اداره اقتصاد پس از تحریم و مدیریت درآمد هنگفتی که قرار است از پول نفت به دست ما
برسد فکر کرده ایم؟
آیا حمایت از تولید که شاه بیت سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است، تنها با لغو تحریم محقق میشود
یا تولیدکنندگان ما مثل هشت سال دولت قبل و یک سال اخیر باز هم باید منتظر مدیریت
بدون برنامه باشند؟
براستی
مشکلات واقعی اقتصاد ایران در سی و چند سال گذشته چه بوده است؟ تحریم یا بی توجهی
به تولید ملی؟ تحریم یا نظام غلط توزیع یارانهها؟ تحریم یا وابستگی به نفت؟تحریم
یا اوضاع نابسامان نظامهای بانکی، گمرکی و مالیاتی؟ تحریم یا عدم شفاف سازی و
مفاسد اقتصادی؟ تحریم یا واردات بیرویه؟
مجدد این
سوال را مطرح می کنم که آیا لغو تمام تحریمها شرط کافی برای سروسامان یافتن
اقتصاد کشور هست یا شرط لازم؟ اگر تنها شرط لازم است پس شرط کافی برای حل معضلات
اقتصاد ایران چیست؟ آیا جواب این سوال غیر از گزینه اقتصاد مقاومتی
می تواند باشد؟
به نظر می
رسد چنانچه همه تحریمهای ظالمانه علیه ایران در توافق احتمالی پیش رو رفع شود،
تازه اقتصاد کشور می رسد به نقطه صفر، یا به عبارتی نقطه سرخط. اقتصاد کشور بیش از آنکه منتظر لغو تحریمها باشد که البته انتظار
بجایی است، منتظر اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد مقاومتی همان
نقطه سر خط و نقطه شروع است.
اقتصاد
کشور از مدتها پیش و قبل از هر گونه توافقی منتظر برنامههای دولت برای آن 24
بندی است که 9 ماه پیش با دستهای مبارکی امضا و ابلاغ شد. توسعه کارآفرینی، اقتصاد دانش بنیان،
رشد بهره وری، تولید داخلی و ملی، اصلاح الگوی مصرف، قطع وابستگی اقتصاد به نفت،
امنیت غذایی، شفاف سازی اقتصاد و بندهای دیگر اقتصاد مقاومتی در کجای برنامههای
دولت جای دارد؟ هر چند خیلی دیر شده ولی به قولی جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت
است.
البته
برخی تحلیلهای بدبیانه تر شاید این باشد که با لغو همه تحریمها تازه به نقطه ای
می رسیم که برخی دولتمردان دیگر ضرورتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی احساس نکنند و
ضرورتی برای رونق تولید ملی و داخلی نبینیم و عین یک بچه پولداری که پس از سالها
پولداری، مدتی هم مزه بی پولی را چشیده، دور جدید ولخرجی را آغاز کنیم.
البته این
تحلیل گران استدلالهای خودشان را دارند.کدام دولت
به فکر رها شدن از درآمد نفت می افتد؟دولتی که در تحریم فروش نفت باشد یا دولتی که
تازه اجازه گرفته شیر چاههای نفت خود را باز کند؟بماند اینکه قرار بوده به جایی
برسیم که درِ چاههای نفت را ببندیم. کدام دولت
به سمت تولید ملی حرکت می کند؟ دولتی که در تحریم است و به ناچار باید بر ظرفیتهای
داخلی تکیه کند یا دولتی که تازه تمام دروازههای کشورش باز شده و پس از تحمل برخی
گرانیها اجازه واردات رفته است.
منبع: تسنیم