پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-بهرام
شکوری در نشست خبری دومین همایش بینالمللی انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ
آهن ایران در پاسخ به سوال خبرنگار ماین نیوز مبنی بر اینکه با توجه به کاهش شدید قیمت
جهانی سنگ آهن از یک سو و جنگ رقابتی در بازار جهانی بین غولهای سنگ آهنی از سوی
دیگر معدنکاران سنگ آهن ایران چه تمهیداتی را برای کاهش قیمت تمام شده تولید خود
اندیشیدهاند؟ اظهار کرد: در حال حاضر قیمت سنگ آهن در بازار جهانی به کف خود
رسیده ولی شاهد این هستیم که استرالیا و برزیل همچنان به رشد تولید و صادرات خود
ادامه میدهند و دلیل اصلی آن نیز قیمت تمام شده پایین شرکتهای سنگ آهنی این دو
کشور است.
وی
افزود: ما در بخش معدن در زمینه هزینه تولید سنگ آهن خیلی مشکل نداریم و قیمت تمام
شده ما در این بخش نسبت به استرالیا و برزیل تفاوت چندانی ندارد. مشکل ما در بخش
زیرساختهایی است که دولت موظف به ایجاد آنها بوده است. به عنوان مثال هزینه حمل و
نقل جادهای و ریلی سهم بالایی در هزینه تمام شده تولید سنگ آهن دارد که متاسفانه
هر دوی این بخشها بسیار ضعیف هستند و باعث میشود قیمت سنگ آهن تا به بنادر کشور
برسد افزایش زیادی پیدا کند و چند برابر شود.
وی
گفت: از سوی دیگر ظرفیت پذیرش در اسکلههای کشور نیز بسیار پایین است و کشتیهای
بزرگ قادر به پهلوگیری در بنادر ایران نیستند. الان سنگ آهن برزیل تا چینی تنی 7
دلار هزینه حمل می دهد در حالی که این رقم برای سنگ آهن ایران حداقل 18 دلار بوده
و تا 35 دلار هم میرسد. همچنین در بنادر برزیل تا ساعتی 16 هزار تن نیز قابلیت
بارگیری وجود دارد در حالی که در بنادر ایران این رقم بین 7 تا 8 هزار تن است.
وی
با بیان اینکه قرار است در دومین همایش بینالمللی انجمن تولیدکنندگان و
صادرکنندگان سنگ آهن ایران پیشنهاداتی در زمینه بهبود وضعیت حمل و نقل جادهای و
ریلی در بخش سنگ آهن کشور ارائه شود، عنوان کرد: سنگ آهنیها سال قبل بالغ بر 150
میلیارد تومان هزینه حمل دادند که اگر این رقم کاهش یابد میتواند تاثیر بسزایی در
هزینه تمام شده تولید و صادرات سنگ آهن ایران داشته باشد. برای کاهش هزینه حمل و
صادرات سنگ آهن پیشنهاد شده تا سنگ آهن ایران از طریق بندر چابهار صادر شود که
البته دولت باید با سرمایهگذاری سنگین زیرساختهای موردنیاز را در این بندر کشور
فراهم کند.
وی
درباره دلیل انتخاب بندر چابهار برای صادرات سنگ آهن ایران به چین عنوان کرد: به
عنوان مثال سنگ آهن ایران از یزد تا چابهار حدود 7 دلار اضافه حمل متحمل میشود
اما در عوض صرفه 10 دلاری ایجاد میکند از این طریق که سنگ آهن ایران با مسافت
کمتری نسبت به بندرعباس به چین ارسال خواهد شد. ضمن اینکه کشتیهای بزرگ در بندر
چابهار قادر به پهلوگیری هستند در حالی که این قابلیت در بندرعباس وجود ندارد.
تمام این اتفاقات منوط به این است که نظام صادرات کشور شکل بگیرد تا حضور در
بازارهای صادراتی راحت تر شود.
وی
با بیان اینکه ظرفیت بندرعباس بسیار پایین بوده و در صورت ایجاد رونق دوباره در
بازار سنگ آهن این بندر توانایی پذیرش سنگ آهن صادراتی ایران را نخواهد داشت،
افزود: در آن صورت صادرکنندگان سنگ آهن ایران مجبور خواهند بود هزینههای سنگینی
را بابت دموراژ پرداخت کنند. امروز که در شرایط رکود هستیم موقع کلنگزنی و اجرای
برنامههای زیربنایی و عمقی است و بر همین اساس باید به دنبال توسعه زیرساختها در
بندر چابهار باشیم.
وی
در ادامه با اشاره به اینکه بعضا شاهد خودزنی در قیمتگذاری سنگ آهن ایران هستیم و
در بازارهای صادراتی بین سنگ آهنیهای ایران رقابت منفی به وجود میآید، اظهار
کرد: اگر با یکدیگر متحد شویم قدرت چانهزنی ما در بازارهای جهانی افزایش مییابد.
انجمن سنگ آهن ایران به دنبال تجارت نیست و تنها هدفش مذاکره برای حفظ منافع سنگ
آهن ایران است و هر شرکت سنگ آهنی میتواند سنگ آهن خود را با برند خودش بفروشد.
ما حتی حاضریم از افراد باتجربه و خبره در صادرات سنگ آهن در مذاکرات بینالمللی
استفاده کنیم.
وی
با تاکید بر اینکه بهتر است دولت با همکاری بخش خصوصی زمینه تکمیل زنجیره ارزش
افزوده سنگ آهن و فولاد را در کشور فراهم کند، افزود: ما نیز مانند دولت اعتقادی
به صادرات ماده معدنی خام و دانهبندی نداریم و اگر سنگ آهن قابل تبدیل به
کنسانتره و گندله است ما از آن استقبال میکنیم. اما اگر سنگ آهن مازاد در کشور
داریم باید آنرا صادر کنیم تا توسعه معدن نیز ادامه یابد.
وی
با بیان اینکه نیاز جدی به کالبدشکافی صنعت فولاد ایران داریم و اینکه چرا قیمت
تمام شده تولید فولاد در ایران نسبت به کشورهای دیگر بالاتر است، عنوان کرد: هماکنون
سالانه حدود 15 میلیون تن فولاد در کشور تولید میشود. از سوی دیگر بررسیهای ما نشان میدهد
که سالانه مبلغی در حدود 500 میلیون دلار به عنوان یارانه آب و برق و غیره از سوی
دولت به صنعت فولاد پرداخت میشود که با این رقم میتوان سالانه 5 کارخانه
کنسانتره احداث کرد. سوال اصلی من این است که چرا هزینه تولید فولاد در ایران
اینقدر بالاست و چرا باید با این وضعیت به فعالیت در صنعت فولاد ادامه دهیم.
وی
در ادامه آمار و ارقامی از میزان ارزش افزوده در بخشهای مختلف از سنگ آهن تا
فولاد ارائه کرد و توضیح داد: ارزش افزوده تا مرحله پرعیارسازی 180 درصد، کنسانتره
35 درصد، گندله 20 درصد، آهن اسفنجی 120 درصد و فولاد 130 درصد است. این اعداد
نشان میدهد که حمایت باید از دو بخش کنسانتره و گندله که ارزش افزوده پایین تری
دارند حمایت ویژه کند. اما به جای این کار در سال 1389 روی صادرات کنسانتره
و گندله عوارض وضع شد و اخیرا با وجود کاهش میزان عوارض اما شاهد حذف کامل عوارض
صادرات این دو محصول نبودیم.
وی
در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ماین نیوز مبنی بر اینکه آیا سیاست توسعه صنعت
فولادسازی در استان کردستان که از سوی وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام شد سیاست
درستی است یا خیر؟ گفت: در صورتی که مشکلات مربوط به داعش در عراق حل شود عراق
بازار بسیار خوبی برای صادرات فولاد ایران خواهد بود. از سوی دیگر کردستان دارای
معادن سنگ آهن خوبی است که در صورت احداث واحد فولادسازی قادر به تامین نیاز این
واحدها خواهند بود.
وی
با بیان اینکه جای خالی سند راهبری در صنعت سنگ آهن کشور دیده می شد، اظهار کرد: البته
اینکه ما فقط برای صنعت سنگ آهن کشور استراتژی بنویسیم بیمعناست و باید بخشهای
مرتبط مانند فولاد نیز درگیر این استراتژی شوند. دولت نیز در این بین باید به
عنوان هماهنگکننده عمل کرده و به تکمیل زنجیره ارزش افزوده در این صنعت کمک کند.
وی
با بیان اینکه باید تا سال 1394 به تولید 43.4 میلیون تن فولاد میرسیدیم اما این
هدف به هیچ وجه محقق نشده است، گفت: همچنین تا سال 1404 نیز باید به تولید 52.6
میلیون تن فولاد برسیم که این هدف نیز به هیچ عنوان امکان تحقق ندارد و بعید است
که ما سالانه بتوانیم 3 میلیون تن به تولید فولاد کشور بیفزاییم و فاصله 35 میلیون
تنی فعلی را تا برنامه جبران کنیم. این آمار و ارقام در حالی است که ما در زمینه
تولید سنگ آهن قرار بود در سال 1394 به تولید 65 میلیون تن برسیم که در سال قبل به
تولید 52 میلیون تن دست یافتیم و تحقق برنامه تولید امسال نیز چندان دور از دسترس
نیست. بنابراین ما در صنعت سنگ آهن اهداف برنامه را محقق کردیم اما صنعت فولاد
نتوانست چنین کاری را انجام دهد.
منبع: ماین نیوز