پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-اخیرا اعلام شد ذوبآهن اصفهان با
اجرای طرح توازن که چند پروژه بزرگ را در خود داشت موفق به افزایش ۵۱ درصدی تولید فولاد خام نسبت به سال گذشته شده است.
به این طرحها طرحهای زیرسقفی میگویند
یعنی نیاز به تاسیسات جدید و سوله ندارد و از ظرفیت موجود استفاده میکند. این خبر
میتواند ارزش بسیار زیادی داشته باشد؛ ارزشی که مبتنی بر استفادههای حداکثری از
ظرفیتهای تولید فعلی است. اتفاقی که میتواند در سایر کارخانجات فولاد هم بیافتد.
آیا این تحلیل درستی است؟ اگر چنین امکانی برای بالا بردن تولید با همان امکانات
قبلی وجود دارد چه نیازی به تاسیس کارخانجات فولادی جدید است؟ با توجه به بحثهای
زیست محیطی و کمبود آب که جداگانه به آن پرداخته شده توسعه فولادسازیهای قدیمی به
صرفه است یا ایجاد کارخانجات فولادی با فناوری جدید؟
احمد دنیا نور، مدیرعامل فولاد جنوب
در این خصوص میگوید: تولید فولاد کشور در سال گذشته ۱۷ میلیون تن بوده و مصرف فولاد کشور ما ۱۸ میلیون تن که البته از ۲۲ میلیون تن به این رقم کاهش یافته و دلیل عمده آن نیز کاهش
ساخت و ساز در سال گذشته بوده است. و این در حالی است که بر اساس برنامه چشم اندازتوسعه
۲۰ ساله کشور، باید تولید فولاد کشور به
۳۴ میلیون تن برسد. این موضوع از آن جهت
حائز اهمیت است که بهطور قطع این میزان تولید قرار نیست در داخل کشور مصرف شود پس
برنامهریزی بلند مدت ما به نفع صادرات است لذا سمت و سوی صنایع فولادسازی ما
گسترش و افزایش تولید فولاد است.
وی اضافه میکند: با این حال این
سیاست راهبردی بلند مدت نباید ما را از توجه به محل استقرار مواد اولیه، انرژی و
آب غافل کند شاید به همین دلیل است که دولت بخش اعظم از این اهداف را در شهرهای
حاشیه خلیج فارس و دریای عمان دنبال میکند و عمده طرحهای فولادی نظیر فولاد صبا
در بندرعباس و فولاد مکران در چابهار و چند طرح فولادی دیگر را در بوشهر قرار داده
است.
دنیانور ادامه میدهد: دسترسی به
منابع آبی، داشتن مرزهای آزاد دریایی، دسترسی به مواد اولیه به عنوان شاخصترین
ملاکهای انتخاب استانهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بوشهر است. چرا که بیآبی
در کشور مسئله بسیار جدی است و از طرف دیگر فولاد صنعتی است که بسیار به آب متکی
است و برای تولید هر تن فولاد ۸۰۰
تا ۱۱۰ تن آب مصرف میشود.
وی تصریح میکند: با توجه به همه این
مسائل به نظر میرسد توسعه و ایجاد طرحهای فولادی در فلات مرکزی کشور که بیشتر از
هر نقطه دیگری تحت تاثیر کم آبی قرار دارد کار علمی و پسندیدهای محسوب نمیشود.
وی با اشاره به اینکه برخی کارخانجات
مرکزی تولید فولاد در یک رقابت پنهانی و نفسگیر به دنبال طرحهای توسعهای هستند
اظهار میدارد: برخی از این طرحهای توسعهای مقرون به صرفه برای مردم نیست و به
نظر میرسد روش کار باید عوض شود. برخی از صنایع روزانه ۱۵ میلیون تن آلاینده وارد محیط زیست میکنند و کشاورزی را دچار
بحران و مخاطره میسازند.
وی با اشاره به اینکه چارهای جز ساخت
کارخانجات فولاد در کنار دریا نیست عنوان میکند: در حال حاضر طرحهای تولید فولاد
جنوب با سرعت در حال انجام است و تولید ۲
میلیون تن فولاد فقط در فولاد جنوب در دستور کار دولت قرار گرفته است و فولاد صبا
در بندر عباس با ۶۵ درصد پیشرفت فیزیکی و بقیه طرحها تا
زیر ۴۰ درصد پیشرفت داشتهاند.
وی با بیان اینکه برخی کارخانجات
تولید فولاد با زدن کارخانجات تصفیه آب، اقدام به خرید آب مازاد نیاز و دورریز
کارخانجات اطراف کرده و بخشی از نیاز خود به آب را به این شکل رفع میکنند یا
اینکه کارخانه گندلهسازی مشهوری با ایجاد یک خط انتقال ۳۰۰ کیلومتری، آب را از دریای جنوب به معدن میبرد تا تولید گندله
کند اضافه می کند: مسئله این است که تهیه و تامین آب به معضل اساسی کارخانجات
فولاد تبدیل شده است.
وی میگوید: طرحهای توسعهای فولاد
به صورت زیر سقفی، برای ما مفید است اما با رعایت زیرساختها و البته نه در فلات
مرکزی ایران.
فناوری را عوض کنیم
رضا شهرستانی، عضو سابق هیأت رییسه
انجمن فولاد نیز درباره طرحهای توسعهای یا ایجاد کارخانجات فولاد سازی جدید میگوید:
شکی نیست که ما برای جلوگیری از خام فروشی نیاز به تولید فولاد و تکمیل خط ارزش
افزوده آن داریم ولی باید ابزار آن را فراهم آوریم.
وی ادامه میدهد: به عنوان مثال چه
دلیلی دارد سنگآهن را احیا و تبدیل به کنسانتره و سپس آهن اسفنجی بکنیم در حالی
که تولید آهن اسفنجی بیشترین مصرف آب را دارد. وی میافزاید: میتوان از فناوریای
استفاده کرد که نیاز به مصرف آب کمتری داشته باشد و مصرف آب را به زیر ۱۰ درصد از رویه فعلی برساند. طرحهایی هستند که میتوانیم در آن
آب کمتری مصرف کنیم، فناوری یاد شده در حال حاضر در کشور موجود است و بهتر است
صنعتگران و معدنکاران را به این سمت و سو سوق بدهیم و حتی ماشینی تولید کنیم که بنا
به اقلیم مخصوص این کشور کار کند به عنوان مثال مکانیزهتر از دستگاههایی باشد که
در چین که متکی به نیروی فراوان و ارزانقیمت خود است، استفاده میشود و گروهی
برای سود خود این دستگاههای ضعیف را استفاده میکنند.
شهرستانی ادامه میدهد: استفاده از
توان فنی کارشناسان داخلی میتواند یکی از مهمترین فاکتورهای تولید فولاد باشد،
چرا که این صنعت ۴۵ ساله به حدی کارشناس فنی تربیت کرده
که در این سالها با مشکلات و امکانات داخل، کار کردهاند و با خلأها و چالشهای
این صنعت آشنا هستند و میتوانند از صفر تا صد صنعت فولاد را در داخل تهیه کنند.
لازم است به این کارشناسان اعتماد کنیم تا آنها فناوری بومی شده برای حل مشکل آب و
آلایندگیهای زیست محیطی چارهای بیاندیشند و ماشینآلاتی بسازند که با شرایط این
کشور کار کند و آب کمتری مصرف کند. به این شکل احداث و توسعه کارخانههای فولاد در
مرکز کشور و نقاط کم آب هم توجیه اقتصادی دارد و بهتر از این است که انرژی مانند
بنزین و گازوئیل را صرف حمل سنگآهن در تناژهای بالا به نقاط دور کرد. داشتن
خط تولید ارزش افزوده در کارخانههای مرکزی به صرفه خواهد بود.
نهادههای مصرفی موثر
عبدالعلی حقیقی، رئیس کمیته فرآوری
کمیته تدوین نظام مهندسی معدن کشور نیز میگوید: توسعه زیر سقفی صنایع فولادی یا
احداث کارخانههای جدید بستگی زیادی به نهادههای مصرفی نظیر آب و انرژی غیراز
مواد اولیه دارد.
وی میافزاید: شاید دیگر در اصفهان
این ظرفیت نباشد که طرحهای توسعهای انجام دهیم، شاید بهتر باشد به دنبال موقعیتهای
جدید برای ایجاد صنایع فولادی باشیم. اگر چه در طرح جامع فولاد که چند سال پیش بعد
از ۲ سال کار کارشناسی تهیه کردیم و دولت
وقت بسیاری از این جانماییها را تغییر داد، این مسائل مد نظر قرار گرفته بود.
وی اضافه میکند: مثلا شهر نیریز در
استان فارس اصلا در طرح وجود نداشت و به خاطر ایجاد اشتغال آن را با یکی از
پیشنهادات ما عوض کردند، این شهر ظرفیت مناسب برای تولید فولاد را ندارد. ولی
ایجاد اشتغال در یک شهر مناسب میتواند در کل روی ظرفیتهای اشتغالزایی در کشور تاثیر
مثبت بگذارد.
وی با اشاره به اینکه یکی از بهترین
مکانهایی که در طرح قبلی پیشنهاد دادیم و حذف شد خراسان بود، تصریح میکند: اکثر ۸ طرح فولادی زیر ۵۰
درصد پیشرفت فیزیکی دارند و در حقیقت هیچ سرمایهگذاری حاضر نمیشود به دلیل
موقعیت نامناسب آن و دوری از مراکز مصرف و مواد اولیه، در آن سرمایهگذاری کند.
حقیقی ادامه میدهد: یکی دیگر از
مناطق مناسب، شهرهای جنوبی بود که در آن مجتمع فولاد هرمزگان احداث شد و روند خوبی
هم پیدا کرد. بنابراین معتقدم اگر زیرساختهای مناسب برای تولید فولاد و همچنین
دسترسی به مواد اولیه آسان باشد، بهترین کار توسعه زیر سقفی است چون سرمایهگذاری
اولیه برای ساخت تاسیسات اولیه را نمیخواهد در غیراین صورت احداث کارخانه در مکان
مناسب توجیهپذیرتر است.
منبع: فولاد نیوز