پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)-- معمولا حذف صفر از پول رایج یک کشور دارای پیام مشخصی برای شهروندان و مجامع بین المللی است آن هم اینکه سیاست های اقتصادی در گذشته اشتباه بوده اند.
آرش پورابراهیمی: موضوع حذف سه صفر از واحد پولی کشور دوباره به طور جدی مطرح شده است. چنین اقدامی اگرچه در کشور ایران بی سابقه است اما تاریخ اقتصاد جهان پر است از حذف صفر از واحد پول ملی. از سال 1960 بسیاری از کشورهای در حال توسعه اقدام به تغییر واحد پولی خود کرده اند که تعداد آن به بیش از 80 مورد می رسد. این تغییر معمولا به صورت حذف مضربی از ده یا همان حذف یک یا چند صفر از واحد پول بوده است. برای مثال در سال 2005 ترکیه واحد پولی "لیر" را با "لیر جدید" جایگزین کرد به طوری که یک لیر جدید معادل 1 میلیون لیر سابق می شد، یعنی حذف شش صفر از پول کشور ترکیه. معمولا حذف صفر از پول رایج یک کشور دارای پیام مشخصی برای شهروندان و مجامع بین المللی است آن هم اینکه سیاست های اقتصادی در گذشته اشتباه بوده اند.
اما سوال اینست که چه عوامل و انگیزه هایی باعث می شود تا دولت ها دست به حذف صفر و اصلاح نظام پولی خود بزنند. اگرچه به نظر می رسد که حذف صفر از واحد پولی یک کشور باید دارای نیت و انگیزه اقتصادی باشد اما بررسی ها نشان می دهد که گاهی انگیزه های سیاسی هم می تواند دولت ها را متقاعد به تغییر واحد پول و حذف صفر از آن بکند.
در ادامه برخی از عواملی که ممکن است باعث حذف صفر از واحد پول یک کشور شود ذکر خواهد شد.
تورم و کاهش ارزش نسبت به دلار
در بسیاری از مواقع حذف صفر زمانی رخ می دهد که یک کشور تورمی لجام گسیخته یا یک بحران اقتصادی را تجربه کرده باشد. در این صورت تغییر واحد پولی نشان می دهد که تورم بالا مربوط به زمان گذشته بوده است. در برخی مواقع که حذف صفر بعد از رسیدن دوره ثبات انجام شده باشد می تواند خاطرات بد گذشته را از بین ببرد اما اگر در برخی مواقع هم بعد از تغییر واحد پول باز هم تورم شدید از راه خواهد رسید تا جایی که دولت چندی بعد دوباره مجبور به حذف صفرهایی دیگر از پول خود شود مانند تجربه آرژانتین در دهه 1980 و برزیل در دهه 1990.
برخی از دولت ها زمانی دست به حذف صفر از واحد پول خود می کنند که دیگر دوره تورم به پایان رسیده باشد. گاهی فاصله زمانی بین اوج تورم و حذف صفر به 10 سال می رسد. برای مثال لهستان اگرچه تورمی بی سابقه را در سال های 1989 و 1990 تجربه کرد اما اصلاح واحد پولی این کشور تا سال 1995 اتفاق نیفتاد. بررسی های علمی نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین تورم بالا و حذف صفر از واحد پول ملی وجود دارد. در برخی کشورها زمانی که ارزش پول ملی در مقابل دلار کاهش چشمگیری می یابد، حذف صفر از پول ملی ضروری به نظر می رسد. چنین شرایطی یا تورم بالا باعث می شود که حجم زیادی از پول داخلی برای معاملات روزانه مورد نیاز باشد. به همین خاطر حذف صفر می تواند به سهولت در معاملات و امور حسابداری بیانجامد. هنگامی که کشوری برای مدتی طولانی با تورمی بالا دست به گریبان باشد، احتمال حذف صفر از پول آن کشور افزایش می یابد به خصوص زمانی که اقتصاد دیگر به ثبات رسیده باشد.
بخشی از یک برنامه اصلاحی
برخی اوقات حذف صفر بخشی از یک برنامه جامع اقتصادی برای ثبات اقتصادی است. برای مثال کشور بولیوی در سال 1987 یعنی دو سال بعد از به سرانجام رسیدن برنامه تثبیت اقتصادی خود، اقدام به حذف صفر از واحد پولی اش کرد. لهستان هم پنج سال بعد از طرح موفق ثبات اقتصادی خود اقدام به حذف صفر از واحد پول خود کرد. همچنین حذف صفر می تواند به طور مستقیم به عنوان بخشی از برنامه ثبات اقتصادی و به طور همزمان با آن به کار گرفته شود.
دلاریزیشن
دلاریزیشن (dollarization) به شرایطی گقته می شود که در یک کشور غیر از آمریکا، مردم به جای استفاده از واحد پولی کشور خود ترجیح دهند که از دلار آمریکا در معاملات روزانه استفاده کنند. در چنین شرایطی دولت ابتکار عمل را در استفاده از سیاست پولی و کنترل حجم پول از دست می دهد. در این مواقع عرضه پول در جامعه نه تنها به شدت تحت تاثیر بازارهای مالی جهانی قرار می گیرد بلکه اقدامات بانک های مرکزی دیگر کشورها هم بر اقتصاد و نظام پولی کشور تاثیرگذار می شود. در این شرایط دولت ها با تغییر واحد پولی خود تلاش می کنند که اعتماد مصرف کنندگان به پول ملی را بازگردانند.
هویت داخلی و اعتبار بین المللی
دولت ها معمولا تمایل دارند تا از طریق ثبات اقتصادی به اعتبار خود در میان شهروندان و بازارهای بین المللی بیافزایند. این اعتبار گاهی از طریق نشان دادن تعهد خود به پایین نگاه داشتن تورم کسب می شود. حذف صفر از پول ملی هم اگر با ثبات اقتصادی همراه شود می تواند به افزایش اعتبار داخلی یک دولت بیانجامد. برای مثال بانک مرکزی رومانی برای اینکه هنگام تغییر واحد پولی خود پیام روشنی را برای مردم کشور و بازارهای جهانی بفرستد اعلام کرد که "دوران تورم لجام گسیخته پایان یافته و واحد پولی جدید به حفظ روند موجود کمک خواهد کرد" همچنین بانک مرکزی ترکیه هم اهداف خود از حذف صفر از پول ملی را آسان تر کردن معاملات و جمع آوری آمار و اطلاعات و همچنین کسب اعتبار برای پول ملی اعلام کرد.
همچنین پول ملی بی ارزش بر انتظارات تورمی افراد تاثیر می گذارد. برای مثال زمانی که بهای یک روزنامه 1000 واحد از پول ملی باشد، هر روز به افراد جامعه یادآوری می شود که پول ملی آن ها تا چه حد بی ارزش شده است، به طور دایم به آن ها یادآوری می شود که چگونه قیمت ها شدیدا افزایش یافت و در نتیجه همیشه انتظار جهشی دوباره در قیمت ها را دارند. به همین خاطر است که معمولا دولت ها حذف صفر را جزیی از برنامه ثبات اقتصادی به حساب می آورد و نه بخشی جدا از آن.
به علاوه حذف صفر اگر این پیام را به بازارهای جهان مخابره کند که دوران جدیدی در اقتصاد کشور آغاز شده تا در آن تورم در سطح پایین حفظ شود، آنگاه می تواند باعث جذب سرمایه گذاری خارجی شود. در موارد زیادی هم دیده شده است که کشورها طبق توصیه صندوق بین المللی پول اقدام به حذف صفر از پول خود کرده اند. در واقع بررسی ها نشان می دهد که هنگامی که کشوری تن به اجرای برنامه های اقتصادی صندوق بین المللی پول می دهد امکان حذف صفر از پول ملی آن کشور هم افزایش می یابد. همچنین افزایش ارزش واحد پول یک کشور می تواند به اعتبار آن کشور در محافل بین المللی بیافزاید
دلایل سیاسی
شاید به نظر عجیب برسد اما انگیزه های ایدئولوژیک هم ارتباطی مستقیم با حذف صفر از واحد پول ملی دارد، بررسی ها حکایت از این دارد که معمولا دولت های چپ گرا تمایل کمتری به حذف صفر از پول ملی نشان می دهند تا دولت های راستگرا. عمده ترین دلیل آن شاید این می تواند باشد که کاهش چشمگیر تورم به نفع وام دهندگان تمام می شود در حالیکه شرایط تورمی برای وام گیرندگان مساعد تر است و از آنجا که دولت های چپگرا معمولا از حمایت اقشاری برخوردارند که جزو وام گیرندگان به حساب می آیند، کمتر اقدام به حذف صفر و تلاش برای کاهش تورم می نمایند.
البته باید این را هم در نظر گرفت که موفقیت در اجرای طرح ثبات اقتصادی و متعاقب آن حذف صفر تاثیر به سزایی در افزایش محبوبیت یک دولت در میان رای دهندگان خواهد داشت.
همچنین اینکه حذف صفر از پول ملی تا چه حد در یک کشور سابقه داشته باشد و چند بار صورت پذبرفته باشد بر تمایل دولت ها برای به کار بردن آن تاثیر دارد. معمولا دولت هایی که پیش از آن ها هم دولت ها اقدام به حذف صفر کرده باشند راحتتر تن به انجام آن می دهند.
چگونه می توان موفق شد؟
از آنچه گفته شد به نظر می رسد که بهترین زمان برای اقدام به حذف صفر از پول ملی زمانی باشد که بعد از دوره ای پر تورم، اقتصاد به ثبات رسیده باشد و آنگاه بتوان با حذف صفر خاطره روزهای تورمی را کمرنگ کرد و پا به دوران جدید گذاشت. اما باید توجه کرد که حذف صفر به تنهایی به کاهش تورم نخواهد انجامید و اگر دولتی به این امید باشد که تنها با حذف صفر بتواند تورم را مهار کند شاید به سرنوشتی مانند کشور زیمبابوه دچار شود که بعد از اینکه در سال 2008 تعداد 10 صفر از پول ملی خود کاست یک سال بعد مجبور شد مجددا 12 صفر دیگر هم از واحد پولی خود حذف کند. از این رو معمولا توصیه می شود که حذف صفر در پایان یک برنامه اصلاحات اقتصادی به کار برده شود و نه در ابتدای آن.
همچنین استقلال بانک مرکزی می تواند عاملی تاثیرگذار در موفقیت مهار تورم و در نتیجه موفقیت طرح حذف صفر از پول ملی باشد. به همین خاطر است که معمولا کشورهای در حال توسعه در برنامه های ثبات خود افزایش استقلال بانک مرکزی را مدنظر قرار می دهند و سپس اقدام به حذف صفر می نمایند.
آیا به هزینه اش می ارزد؟
اگر طرح حذف صفر با موفقیت انجام شود و بعد از آن دوباره تورم به اقتصاد یک کشور باز نگردد آنگاه هزینه های چاپ و ضرب اسکناس و مسکوک جدید و تعویض آن ها با اقلام سابق چندان مقدار زیادی به حساب نخواهد آمد به خصوص اینکه تنها برای یکبار این اتفاق رخ خواهد داد.
منبع: خبرآنلاین