یک تصویر کلان از نحوه انطباق ایران با کاهش درآمد های نفتی
v بهره وری در ایران یک دهم بهره وری جهانی است خواب سرمایه نیز 3 تا 6 برابر عرف جهانی است؛
v پائین بودن بهره وری باعث شد تا سرمایه گذاری در کشور در بسیاری از زمینه ها غیر اقتصادی شود و بسیاری، سپرده گذاری در بانکها را بر سرمایه گذاری ترجیح دادند علت رشد سپرده گذاری، غیر اقتصادی شدن سرمایه گذاری به سبب پائین بودن بهره وری است؛
v تا پایان سال 90 طولانی بودن خواب سرمایه و پائین بودن بهره وری با در آمد نفت پوشش داده میشد
v با کاهش وصولی درآمد نفت از 2300000 بشکه در سال 1390 به 481 هزار بشکه در سال 1392، طولانی بودن خواب سرمایه و پائین بودن بهره وری از محل درآمد نفت پوشش داده نمیشود؛
v بزرگترین بازنده عدم پوشش پائین بودن بهره وری و طولانی بودن خواب سرمایه، سه دسته اند :
ü شرکت های دولتی
ü شرکتهای بزرگ
ü واحدهای دچار مشکل در مقیاس تولید ( در ترکیه 90 درصد تولید مرغ بوسیله 11 شرکت انجام میشود و در ایران این کار را هزاران مرغداری انجام می دهند نمونه تولید گوشت سفید ( تولید در واحدهای کوچک و غیر اقتصادی) مصداق عینی صرفه جوئی در مقیاس تولید است )
v سه دسته فوق در وضعیت موجود با دریافت وام از نظام بانکی و عدم پرداخت آن، ریسک را به بانک ها منتقل می کنند
v اقتصاد ایران به سه شیوه خود را با عدم پوشش بهره وری با درآمدهای نفتی انطباق داده است، از یکسو با انتقال مشکل به بانکها( عدم پرداخت تسهیلات ) از یکسو با عدم پرداخت چک های تعهد شده ( وجود 99 هزار میلیارد تومان چک برگشتی طی دو سال اخیر ) و از سوی دیگر با صفر در نظر گرفتن هزینه فرصت( لحاظ نکردن سود برای سرمایه گذاری انجام شده و یا فروش به قیمتی که هیچ سودی برای سرمایه گذاری محاسبه نمیشود)
v آمار دقیقی احصاء نشده است اما احتمالا در 90 درصد موارد هیچ سودی برای سرمایه گذاری انجام شده به هنگام فروش کالا و خدمات لحاظ نمیشود؛
v آمار دقیقی در دست نیست اما احتمالا 60 درصد تسهیلات به سه بخش فوق پرداخت شده است( شرکت های دولتی ، شرکت های بزرگ و واحدهای کوچک و غیر اقتصادی )؛
v در حال حاضر هزینه پائین بودن بهره وری را به جای درآمد نفت ، شبکه بانکی از محل منابع سپرده گذار پرداخت می کند؛
v نهایتا مشکل پائین بودن بهره وری به نظام بانکی منتقل میشود،بانکها در تشخیص ریسک ناشی اثر کاهش وصولی نفت در پوشش داده پائین بودن بهره وری، بسیار ضعیف عمل کردند، این فرایند تا ابد ادامه نخواهد داشت.
یک تصویر کلان از نحوه مدیریت دولت
v متوسط کار مفید کارمندان دولت به اظهار وزیر کار 35 دقیقه است؛
v ارتقاء سطح بهره وری در دولت، هزینه سیاسی و اجتماعی سنگینی دارد و دولت حاضر به پرداخت هزینه آن نیست لذا ارتقاء سطح بهره وری نظر به هزینه سنگین سیاسی و اجتماعی، از دستور کار حذف شده و دولت فاقد تئوری مدیریتی اثر گذار برای اداره کشور است؛
v استراتژی دولت مهار تورم است اما تورم دو عامل پولی و مالی دارد برای مهار تورم به سبب مالی ( پائین بودن بهره وری ) دولت فاقد انگیزه است لذا تنها به مهار تورم پولی پرداخته است، مهم ترین عامل تورم پائین بودن بهره وری است وقتی این عامل از دستور کار خارج شود هزینه مهار تورم تنها با عامل پولی بسیار سنگین میشود، استفاده یک سویه از عامل پولی برای مهار تورم، هزینه مهار تورم را بسیار بالا می برد، هزینه مهار تورم تنها از مجرای پولی، رکود است.
نتیجه:
در اقتصادی که پول نیست، بهره وری پایین است، بیکاری بالاست و انتظارات مردم هم بالاست، مسئولان چه باید بکنند؟
لطفا جهت برقراری تماس ، اظهار نظر و انعکاس دیدگاه خود(در صورت تمایل)، با آدرس نویسنده، جناب آقای دکتر محمد حسین ادیب تماس حاصل فرمایید :
ایمیل: mhadib@irsteel.com فکس: 88822939