بازار فولاد به چه سمتی می رود ؟
در هفته گذشته قیمت ها در بازار فولاد به کف خود رسید، ذوب آهن اصفهان سبد میله گرد را در قیمت 1750 تومان در بورس فروخت که قیمت تمام شده برای خریدار با احتساب مالیات ارزش افزوده و کارگزاری به 1890 تومان هر کیلو می رسد، این در حالی است که در بازار بعضی اقلام میله گرد بصورت تک ظرفیتی با چک 10 روزه به همین قیمت معامله شد.
در بازار ورق هم رکود سنگینی حاکم شده است ، علیرغم افزایش قیمت مبارکه در بورس بازار با کاهش قیمت روبرو بود به نظر می رسد با اینکه بازار ورق گرم با تولیدکنندگان انحصاری روبروست کاهش تقاضا اصل غالب بر این بازار است تا سیاست های تولیدکنندگان.
در شرایط فعلی بعلت محدودیت تقاضا، بازار قدرت انعطاف خود را از دست داده است این تقاضا یا در بخش های عمرانی بود یا در بخش های تجاری.
در بخش های عمرانی بعلت محدودیت بودجه های عمرانی و رکود در بخش مسکن عملاً تقاضایی نیست.
در بخش تجاری، انبارها که خالی بود با هجوم خریدارها از اسفندماه سال قبل تقریباً پر شده و یا سفارشات در راه زیاد است. این خریدها، نقدینگی بخش تجاری را تخلیه کرده است. امید تولیدکننده ها به صادرات است اما دو عامل صادرات را در خلال سه ماه آینده تحت تاثیر قرار می دهد:
اول نرخ ارز که با کاهش نرخ ارز صادرات لطمه خواهد دید. دوم بازارهای جهانی که با توجه به رکود حاکم بر اروپا و چین روند نزولی قیمت ها رقابت را تشدید کرده است ضمن آنکه شرکت های اروپائی باید در آخر ژوئن گزارش مالی خود را به صاحبان سهام و مجامع ارائه نمایند و به همین دلیل با کاهش قیمت سعی می کنند حجم فروش خود را افزایش دهند.
در بازار داخلی، به نظر می رسد تجربه سال قبل برای نیمه اول امسال در حال تکرار است. روند بازار تا تیرماه همراه با رکود خواهد بود، اما واقعیت اینست که اکثر دست اندرکاران در ابهام هستند و بازار را غیر قابل پیش بینی می دانند.
امروزدو نگاه در بازار حاکم است :
نگاه منتظر و نگاه امیدوار
نگاه منتظر استدلال می کند که در اواخر اردیبهشت ماه و با اتمام مذاکرات ایران و 1+5، توافق نهائی امضاء خواهد شد و سویفت باز می گردد با بازشدن سویفت، ارزهای انباشته شده ایران در خارج به سیستم بانکی برمی گردد، بنابراین همه در خرید صبر خواهند کرد، نرخ ارز در بازار آزاد کاهش خواهد یافت و به سمت نرخ رسمی میل می کند در اینصورت واردات کالاهای خارجی به صرفه خواهد بود. این شرایط باعث رکود بسیار عمیق ولی کوتاه مدت در اقتصاد کشور خواهد شد، بنابراین باید منتظر بود، صبر کرد تا مرحله نهائی توافق صورت بگیرد، اتفاقات پس از این توافق و رکود وحشتناکی که به خاطر انتظار خریدارها و تنزل نرخ ارز صورت می گیرد نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد به همین علت تصمیم گیری برای هر اقدامی باید بعد از این وقایع باشد.
اما نگاه امیدوار معتقد است که با امضاء توافق ایران و 1+5 منابع ارزی ایران در خارج آزاد خواهد شد، دولت برای تزریق ارزهای آزاد شده مجبور است پایه پولی را افزایش دهد، از طرف دیگر بودجه های عمرانی فعال خواهد شد در نتیجه تقاضای فولاد افزایش می یابد و بازار از رکود خارج می گردد.
این نگاه اعتقاد دارد که ارزانی در کار نخواهد بود، تنها امضاء توافق نهائی یک شوک موقت به اقتصاد وارد خواهد کرد آنچنان که اتمام جنگ و پذیرفتن قطعنامه یک شوک کوتاه مدت بر اقتصاد وارد کرد و پس از آن یک دوره طولانی رونق بود.
هر دو نگاه معتقدند که توافق نهائی امضاء خواهد شد
هر دو نگاه در فعال شدن تقاضا پس از توافق نهائی مشترک هستند
تفاوت دو نگاه در سطح قیمت ها و آزاد شدن سویفت است.
ولی هر دو نگاه نگران شرایط بازار در خلال سه ماه آینده هستند
آنچه باعث نگرانی است سیاست های دولت قبل از امضاء توافق نهائی یا حتی یکی دو ماه پس از آن است.
در مورد نرخ ارز ، این یک واقعیت است که نرخ ارز تابع عرضه و تقاضاست، در خلال امروز تا سرازیر شدن ارز به بازار. عرضه ارز بسیار محدود خواهد بود. امکان افزایش حجم ارز پس از توافق نامه به سادگی مقدور نیست، این مساله تنها محدود به حجم صادرات نیست ، بلکه مسایل فنی هم در دل آن نهفته است، بنابراین نرخ ارز، تفاوت زیادی نخواهد کرد البته شوک ناشی از توافق وجود دارد. ولی هر دو نگاه کاملاً حق دارند نگران سه ماه پیش رو باشند. چون در خلال این سه ماه قیمت آب، نان و تاثیر حذف یارانه انرژی در بازار ظاهر خواهد شد.
اکثر اقتصاددانان اعتقاد دارند این سیاست ها به محدود شدن قدرت خرید و " درآمد قابل تصرف " مصرف کننده منتهی میگردد طبعاً قیمت تمام شده بالا خواهد رفت، رکود تشدید می گردد، اما رکود، سرمایه ها را به سمت کالاهای با موجودی محدود، نقدشوندگی سریع و ریسک پائین سوق می دهد.
در این میان بازار هم راهی جز روزمرگی و انتظار ندارد مجبور است خود را با شرایط روز تطبیق دهد بنابراین سرمایه گذاری جدی در این بازار نخواهد بود.
هر دو نگاه متفق القول هستند که بازار فولاد در این دوره سه ماهه زمینه ای برای فعال شدن ندارد، سوالی که مطرح است اینست که پس از امضاء توافق نامه و با کاهش سوبسیدها، هزینه تولید در کجا خواهد ایستاد؟ شاید در مقطعی کوتاه، قیمت بازاری فولاد به پائین تر از قیمت بورس برسد، این موقتی است چون هزینه تولید رو به بالاست. تورم امسال ناشی از افزایش هزینه هاست ، هر چند که بازار فولاد زمینه ای برای فعال شدن تا دو سه ماه آینده ندارد ولی آیا فضائی هم برای کاهش قیمت هست ؟
محمد چیت ساز
مرکز خدمات فولاد ایران