چشم انداز بازار فولاد ایران و دو دیدگاه
اقتصاد ایران در حال یک دگردیسی است. تا دو هفته قبل تنها بازار سودآور، بورس بود ولی با شروع تلاطم بورس بسیاری از سهام داران به فکر انتقال سرمایه خود به بخش های دیگر هستند.در این میان مطمئن ترین بخش بانک ها هستند به همین دلیل قسمت عمده ای از سرمایه های خارج شده از بورس در بانک ها سپرده گذاری شده اند. ولی سه عامل اجازه نمی دهد این سرمایه ها به تولید منتقل شوند. اول رکود بازار، دوم نرخ بهره بالای وام و سوم ابهام در مورد آینده بازار پس از حذف یارانه انرژی.
در مورد بازار فولاد دو دیدگاه مثبت و منفی وجود دارد.
در بعد تقاضا:
نگاه منفی می گوید:
بیشترین تقاضای فولاد در بخش بودجه های عمرانی است. تنها پروژه هایی بودجه می گیرند که 20 درصد از آن باقی مانده باشد که معمولا در این مرحله فولاد مصرف ندارند.
پروژه های بخش خصوصی نیز بر خلاف سال گذشته چندان فعال نیستند. صدور پروانه ساختمان در تهران به 30 درصد سال قبل رسیده در حالی که بسیاری از طرح های ساختمان سازی سال قبل متوقف شده اند. این در حالی است که تولید فولاد در 8 ماهه نخست امسال 9 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد داشته است.
نگاه مثبت می گوید:
با نهایی شدن توافق ژنو دارایی های ایران آزاد خواهد شد و این دارایی ها در بخش های نفت و انرژی سرمایه گذاری می گردد که بیشترین مصرف فولاد را دارند. از طرفی بازار با خوش بینی روبرو خواهد شد بنابراین موجودی انبار تجار که به حداقل رسیده دوباره رشد خواهد داشت و این به معنای رونق بازار فولاد است.
در بعد قیمت:
نگاه منفی می گوید:
که قیمت فولاد باید کاهش یابد چون تقاضا پایین آمده و مهم تر از آن خوش بینی به روند بازار وجود ندارد. اکثر معامله گران از خرید پرهیز می کنند و کارخانه ها نیز به علت نیاز مالی پایان سال حاضر به تخفیف هستند. در نتیجه قیمت ها کاهش خواهد یافت. یک مسئله که امسال به شدت جلب توجه می کند فعالیت کسانی است که بدهکار هستند و با ارزان فروشی قیمت را به سمت پایین سوق می دهند. بنابراین در آینده نزدیک شاهد ورشکستگی تجار خواهیم بود.
نگاه مثبت می گوید:
به علت ثبات نرخ ارز و کاهش تقاضای فولاد، قیمت های امروز بازار حداقل است. با توجه به افزایش هزینه ها بخصوص با حذف یارانه انرژی قیمت تمام شده فولاد افزایش خواهد یافت بنابراین بازار در سال آینده با افزایش حداقل 10 درصدی قیمت فولاد روبرو خواهد شد.
در این بین اقتصاددانان با فرض سه اصل زیر نظر می دهند:
فرض اول: بنا به گفته مقامات بانکی پایه پولی امسال تغییر نخواهد کرد یعنی دولت پول چاپ نمی کند.
فرض دوم: حجم عرضه میزان ارز واریزی به خزانه کشور تغییری نخواهد کرد و در همین حد تعریف شده در توافق ژنو باقی می ماند.
فرض سوم: نرخ ارز ثابت می ماند.
با قبول این سه فرض آنچه اتفاق می افتد این است که حذف یارانه انرژی به تورم خواهد انجامید و در نتیجه قدرت خرید مردم کاهش می یابد. در نهایت تقاضا نزولی خواهد بود و با کاهش تقاضا، بازار قدرت جذب افزایش قیمت فولاد را نخواهد داشت. به عبارت دیگر قیمت فولاد تغییر چندانی نمی کند ولی به علت بالا رفتن هزینه ها سود تولید کننده بسیار کم خواهد شد. با کاهش عایدی تولید کننده حجم تولید پایین خواهد آمد.
آقای نیلی مشاور رییس جمهور با این سه فرض پیش بینی کرده اند که سونامی بیکاری در پیش است. قبل از ایشان آقای طیب نیا هم نسبت به مسئله بیکاری هشدار داده اند. اگر این چنین باشد سقوط بورس و به دنبال آن بحران بانکی ناشی از افزایش بدهی های پرداخت نشده به بانک ها اتفاق خواهد افتاد.
اگر سه فرض گفته شده تغییر کند بخصوص اگر میزان ارز وارداتی به کشور افزایش یابد و یا به علت کاهش قیمت نفت حجم ارز دریافتی پایین بیاید این شرایط تغییر خواهد کرد.
اقتصاد ایران در یک مقطع خاص از دگرگونی به سر می برد. اگر فرض های گفته شده اجرا شوند ساختار اقتصاد ایران عوض خواهد شد. اگر یک یا همه این فرض ها تغییر کند باز هم اقتصاد ایران تنشی جدی را تجربه خواهد نمود.
همه چیز به شرایط ماه های پیش رو بستگی دارد. خوشحال می شویم شما هم با اعلام نظر خودتان در این بحث شرکت کنید البته اگر لازم می دانید از ذکر نام شما خودداری خواهد شد.
محمد چیت ساز
مرکز خدمات فولاد ایران